چندي پيش شاهد بروز اتفاقي عجيب و غيرقابل باور در شهرستان كوهدشت بوديم.
خبر طرد شدن زني در آستانه زايمان از بيمارستان امام خميني كوهدشت و متولد شدن نوزاد وي در راهروي توالت بيمارستان، نه تنها دل مردم لرستان را به درد آورد بلكه بار ديگر گوشهاي از محروميت و مظلوميت ساكنان اين ديار را نمايان ساخت.
نوزادي بيگناه و معصوم كه بايد داغ تلخ اين حقارت را تا پايان عمر بر پيشانياش ببيند و مادري كه بايد قصهي تلخ زايمانش و شرم اين واقعه را كه در آن هيچ تقصيري ندارد براي هميشه تحمل كند.
به گفتهي مادر نوزاد، از وقتی به خانه آمدهاند؛ فامیلهايشان برای تبریک قدم نورسیده نیامدهاند! آنها ماجرا را میدانند و میترسند اين نوزاد بیماری داشته باشد. به راستي مقصر اين رويداد غيرقابل جبران كيست و چه كسي مسووليت اين ماجراي شرمآور را بر عهده خواهد گرفت و آيا با صدور دستور پيگيري، اعزام چند بازرس جهت شناسايي عوامل قصور و انجام اقدامات تبليغاتي در اين خصوص ضايعهي دردناك و سنگين وارد شده بر حيثيت اين مادر و فرزندش جبران خواهد شد؟
اين واقعه بهانهاي است تا مشكلات عمده شبكه بهداشت و درمان اين استان مشخص شده و ضعفهاي عمده موجود در اين سيستم نمايان گردد.
آسيبشناسي اين ماجرا به خوبي روشن ميسازد كه عدم وجود بسترها و زيرساختهاي مناسب در اين حوزه عليرغم وجود شعارها و تبليغات گسترده تا كنون محقق نشده است.
طي ماههاي اخير اخبار مختلفي در خصوص توسعه بخشهاي آموزشي و گسترده شدن رشتههاي پزشكي و به ويژه پيراپزشكي و مرتبط با بخش درمان از سوي مسوولان و برخي نمايندگان مجلس شنيده ميشود و مدام نويد داده مي شود كه نگاه دولتمردان به استان محرومي چون لرستان ويژه است.
اين در حالي است كه كليه صاحبنظران بر اين باورند كه آموزش پزشكي در بستر درمان مناسب معنامي يابد و وقتي فضاي درماني استان با مشكلات عمدهاي مواجه است چرا بايد به جاي توسعه و گسترش فضاي درماني و زيرساختهاي لازم، به سمت توسعه تحصيلات تكميلي نظير افزايش دانشكدههاي پرستاري، افزايش رشتههاي تخصصي در دانشگاه آزاد و علوم پزشكي رفت، در حالي كه به نظر ميرسد بسترهاي درماني مناسب براي آموزش، كسب دانش و تجربه عملي و ارتقاي كيفيت لازم در اين حوزهها وجود ندارد.
به راستي وقتي پرستاران و فارغالتحصيلان فعلي اين بخش با انواع مشكلات ريز و درشت به ويژه در زمينه استخدام و به كارگيري متناسب با تخصصشان مواجهاند، توسعه و گسترش اين رشتهها ميتواند سودمند باشد و آيا انجام چنين طرحهايي افزودن به جز افزودن خيل عظيم بيكاران در اين حيطه، دستاورد ديگري را به دنبال دارد؟
به راستي يك سوال اساسي در ذهن متبادر ميشود كه چرا يك نوزاد لرستاني كه ميتواند آيندهساز لرستان و ايران عزيز باشد، بايد به جاي زايشگاه در راهروي توالت متولد شود در صورتي كه اين روزها ارتقاي نظام سلامت به عنوان اولويت شبكه بهداشت و درمان مورد تاكيدقرارگرفته است و آيا واقعاً مفهوم ارتقاي نظام سلامت را بايد در بروزچنين وقايعي جستجو نمود؟
وقتي پزشكان متخصص در برخي بيمارستانهاي استان به عنوان رئيس به كارگيري شده و به جاي درمان مردم به حوزه مديريت وارد ميشوند، تناقضات عمدهاي با شعارمسوولان مبني بر كمبود پزشك متخصص در سراسر استان مشاهده ميگردد و حاصل اين به كارگيريهاي نابهجا، ظهور كلوني و جزيرههاي خودمختار در مراكز درماني است كه به جاي معالجه مردم، درگير شدن در امور مديريتي و جابهجاييها و موارد مرتبط با آن و در نتيجه آسيبرساني و تهديد سلامت شهروندان را پديد ميآورد.
به كارگيري پزشكان متخصص در حوزه مديريت منتج به فاصله گرفتن از درمان مردم به عنوان اولويتي اساسي ميشود و از طرفي اشتغال همزمان اين پزشكان به مديريت و درمان، منجر به غفلت آنان از وظايف مديريتي و نظارتي ميگردد كه نتايجي چون كاهش كيفيت خدمترساني و عدم نظارت بر طرح تحول نظام سلامت را به دنبال خواهد داشت.
وجود نقايص و كاستيهايي نظير كمبود فضاي آموزشي، كمبود اساتيد آموزشي و نداشتن زمان كافي از سوي آنان جهت آموزش استاندارد و بهينه رزيدنتها و دانشجويان پرستاري، عدم وجود برخي بخشهاي درماني ضروري در بيمارستانهاي شهرستانها، نبود تخت به ميزان كافي در برخي بخشهاي مهم، نبود متخصص در ساعات مختلف شبانهروز، شکایات مردم از بالا بودن میزان خطای پزشکی در برخي بیمارستانها به دلیل حجم مراجعات، نارسایی در خدمترسانی به مردم در برخي بخشها، عدم پاسخگویی برخی از پرستاران و کارکنان بخشهای مختلف به مراجعان، بوروکراسی و کاغذبازی اداري و تلف شدن وقت مراجعهكنندگان، عدم بهرهمندي از تجهيزات مناسب و كارآمد در بعضي بخشها، فرسودگي فضاي فيزيكي و مستعمل بودن امكانات مستقر در برخي بيمارستانها، فرسودگی اتاقهای عمل و تختهای بستری، سخت بودن نوبتدهی و عدم تناسب امکانات با تعداد مراجعان، فعال نبودن برخي واحدها نظير واحد ترخيص در شبها و سرگرداني بيماران جهت ترخيص، عدم اقدام لازم و به موقع در خصوص برخي بيماران اورژانسي و بلاتكليفي آنان و دهها مشكل ريز و درشت ديگر، تنها گوشهاي از معضلات شبكه بهداشت و درمان استان محروم ما هستند.
به نظر ميرسد كه بهتر است مديران حوزه بهداشت و درمان و مسوولان استان نظير برخي نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي به جاي مطرح كردن مقولاتي نظير توسعه تحصيلات تكميلي، به دنبال كيفيسازي و بالا بردن سطح علمي و تجربي دانشجويان فعلي و روي آوردن به اقدامات عملي و داراي اولويت نظير ايجاد و توسعه زيرساختها، گسترش و افزايش فضاي فيزيكي، تجهيز امكانات نرمافزاري و سخت افزاري و تلاش در جهت جذب اعتبارات مناسب و اختصاص يارانه به بخش درمان جهت ارتقاي استانداردهاي درماني استان باشند تا در آينده هرگز شاهد تولد آيندهسازان اين كهن بوم در راهروي توالت بيمارستانها و حوادث اينچنيني كه محروميت و سوءمديريت را فرياد ميزنند، نباشيم.
مصطفي حسنوند
دیدگاهها