یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

اگر شعار اعتدال نبود برخي "رنگارنگ‌های عاشق مقام" در لرستان چه می‌کردند؟! گاه شنیده‌ها آه از نهاد آدم بر می‌کشند و فقط یک جمله کافی است که تا مغز استخوان انسان را بسوزاند‌!

چند شب پیش در یک ضیافت افطارالمؤمنین در منزل یکی از دوستان، بنده هم مهمان بودم. البته ایمان کجا و من کجا! چون من خودم می‌دانم ایمانم آن‌چنان نیست که مؤمن خطاب شوم و ایمان تنها صفتی است که قابل مشاهده نیست.

البته خوشحال شدم ساعتی نامم در کنار نام مؤمنین قرار گرفت و در جوار مؤمنین بیتوته کردم.

در آن شب، دوستي خاطره‌ای از یکی از مدیران استان تعریف می‌کرد. او گفت: به یکی ازمدیران تازه منصوب شده به مناسبت انتصاب‌شان تبریک گفتم و احوال یکی از کارمندان تحت امرش را جویا شدم.

گفتم: فلانی آدم خوبی است.

ایشان ضمن تأیید عرایض بنده گفت: بله آدم سالم‌، پاک‌دست و خوبی است اما چون با مدیر قبلی رابطه رفاقت داشته نباید بماند باید برود و افزود: هر مدیری نیروی خودش را نیاز دارد‌!

این را که شنیدم مغزم سوت کشید! با خود گفتم آدم سالم باید برود؟! اگر پاک‌دست است چرا باید برود؟! مگر در این مملکت چه تعداد آدم خوب داریم که یک خوب به علت دوستی با مدیر قبلی باید برود و یک خوب دیگر به خاطر قبول نداشتن مدی فعلی برود و یک خوب دیگر به خاطر نقد و خوب دیگری به خاطر اعتراض‌؟!

مگر مدیر قبلی چه کرده که هر کس با او بوده باید برود؟ مگر مدیر قبلی مورد تأیید نظام نبوده‌؟ پس چرا هر کسی با او بوده باید برود؟ مگر مدیر فعلی کیست که هر کس با او نباشد باید برود‌؟

اگر هر مدیر افراد گذشته را چون با مدیر قبلی بوده‌اند برکنار کند، پس چرا همین مدیر که همگام و مدافع دولت اسبق و سینه چاک‌شان هم بوده باز هم مدیر است؟ آیا قحط‌الرجال است‌؟ آیا معیار سلامت افراد نزدیکی به مدیران است‌؟ آیا آقای مدیر خود را عین اسلام و عین عدالت و عین حقانیت می‌داند که هر کس با او نباشد نا‌حق است و بر مدار عدالت نمی‌چرخد‌؟

مگر اداره ارث پدری مدیران است که هر کسی با مدیر نباشد بد و هر کسی بله قربان‌گوی مدیر باشد خوب است؟! این سخن همان سخنی بود که مغز استخوان آدم را می‌سوزاند. این حرف تعبیر غلط از شعار خودی و غیرخودی است که مدتی است این نظام مقدس را با همه ارزش‌هایش به چالش کشیده است.

"هر که با من نیست، بر من است" شعاری که همه دست‌آوردهای مقدس این نظام مقدس را به مخاطره می‌اندازد‌. جالب است بدانید این مدیر محترم خودش طرفدار آقای روحانی نبوده و از دولت روحانی حمایت نکرده و در صف مقابل ایشان قرار داشته اما چون دولت روحانی دولت رأفت و منطق و دولت اعتدال است با وجود تضاد فکری با ایشان‌، وي را درمقام مدیریت یکی از ادارت استان گمارده تا به او و دوستانش بفهمانند دوران خودی وغیرخودی به سر آمده ! فقط یک خودی وجود دارد و آن هم نظام اسلامی ایران است و این نظام خادم ملت است پس خودی‌تر از نظام و مردم کس دیگری نیست‌.

اولین بار تشخیص مرز بین خودی و غیرخودی از جانب رهبر انقلاب هشدار داده شد و ایشان با تحلیل شرایط، یقین حاصل کردند که بعضی‌ها غیرخودی‌اند و در لباس خودی به نظام ضربه م‌زنند و احساس خطر کردند که ما بیدار باشیم و فاصله‌ها را رعایت کنیم نه این که این شعار را پتکی کرده و بر سر دل‌سوزان و خادمان راستین نظام بزنیم و مرز‌بندی غیر‌اخلاقی و غیر‌قانونی برای نیروهای وابسته و دل‌خسته نظام ایجاد کنیم و از قیافه هر کس که خوش‌مان نیامد غیر‌خودی معرفی کرده و گوشه‌نشینش کنیم‌.

به فرمایش رهبر انقلاب مرز بین خودی و غیرخودی نزدیکی به دشمنان است‌، پس کسانی را که اصل نظام را قبول دارند و صرفاً چون فلان مدیر را قبول ندارند و با فلان مدیر اختلاف سلیقه و اختلاف روش در امور اجرایی دارند نباید غیر‌خودی خواند! بیائید تحقیق کنیم و چرتکه بیاندازیم تا به دست آوریم که در این مملکت برای تربیت یک انسان که هم مدیریت بلد است هم خوب است هم دست پاک و هم سالم است چقدر هزینه می‌شود؟

آیا کسی که سال‌ها برایش هزینه شده تا الفبای مدیریت و صداقت را بیاموزد که البته چنین افرادی کیمیایند‌، چرا به صرف این که با من یا شما نیست باید برکنار شوند؟ درست است که هر دولتی از نیروهای خودش استفاده می‌کند که برنامه‌اش را قبول داشته باشد اما در این آشفته‌بازار پر طمطراق که رنگ ریا و تظاهر قوی‌ترین رنگ است و خیلی‌ها شعار اعتدال دولت معتدل را موج خوبی برای موج‌سواری خود می‌دانند، رنگ عوض کرده و خود را آچار فرانسه سیاست و الهه مدیریت معرفی می‌کنند و با دولت سازندگی خود را امیرکبیرتر از امیرکبیر می‌دانند و یا با دولت اصلاحات اصلاح‌طلب‌تر از رفورمیست‌ها می‌شوند و با دولت مهرورز مهربان‌تر از مادر نسبت به فرزند و با دولت اعتدال هم میانه‌رو تر از دولت معتدل می‌شوند آیا می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد و روی دیوارشان یادگاری نوشت‌؟

صداقت کو؟ یک رنگی و ثبات قدم کو؟! به قول امام صادق‌(ع) «شرف المکان بالمکین»

پس ما باید بدانیم که مدیرانی که ارزش‌شان به میز مدیریت بسته است، عمر آبروی‌شان گذرا وفا نیست چون عمر مدیریت‌شان گذراست و به قول معصومین باید ارزش در وجود انسان باشد نه درمیز ریاست‌! ما برای علی بر سر می‌زنیم که او جان‌نثار عدالت بود، پس عدالت ما  را چه شده‌؟ خود را شیفته رسولی می‌دانیم که او یهود بیمار را عیادت می‌کرد چون آن یهود هم بنده خدا بود و می‌خواست با رأفتش به یهود بفهماند دین اسلام دین مهربانی است‌!

پس رأفت و مهربانی و گذشت ما کجا رفته‌؟ چه کسی به مدیران اجازه داده که مدیریت را به معنی حذف دیگران تعبیر کنند؟ چه کسی به آنها اجازه داده که خود را محور خوبی‌ها و پاکدستی‌ها بدانند و خود را سنگ محک صداقت یا عدالت دیگران بدانند‌؟ البته شکی در آن نیست که بعضی از مدیران پر مدعای ناکارآمد و کارنا‌بلد که در دولت قبل سنگ مهرورزی را به سینه زدند و با خرابکاری‌های‌شان وضع مملکت را به این جا کشیدند باید کنار بروند نه به خاطر این که با من و ما نیستند‌، بلکه چون کاربلد نیستند باید کنار بروند و اگر کاربلد بودند وضع مملکت را به این‌جا نمی‌کشاندند‌!

اما بعضی دوستان محترم ومدیران فعلی که با عنایت به این که در آغاز راه‌، یاردولت نبودند و برنامه آقای روحانی را قبول نداشتند و اعتقاد به پیروزی دولت تدبیر نداشتند و بعد از پیروزی آقای روحانی در انتخابات، این افراد یار میانه راه شدند یا بهتر بگویم مجاهدان شنبه شدند، بهتر است قدر اعتدال را بدانند که اگر اعتدالی در کار نبود و شعار اعتدال‌، شعارمحوری دولت نبود حتماً در این دولت جایگاهی نداشتید.

به راستی اگر برنامه اعتدال نبود‌، شیفتگان مقام و ملون‌های زمانه و عاشقان ریاست چه می‌کردند‌؟ خدمت این مدیر محترم که از قضای روزگار جزء مدعیان ولایت‌مداری است‌، بد نیست بگویم اصل ولایت، اصل تعادل، اخلاق، عدالت و منطق است، نه اصل حذف و نابودی و برکناری‌!

بد نیست اشاره‌ای به فرمایش رهبری معظم انقلاب داشته باشم: «مخالفین دو جورند: یک مخالفى است که دنبال حق است، او هم دنبال جمهورى اسلامى است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دین و خداست، منتها راه را اشتباه کرده؛ با این نباید دشمنى کرد؛ این فرق دارد با کسى که در جهت غیر نظام اسلامى، با هدف معاندانه‌ى علیه نظام اسلامى حرکت می‌کند. دل‌ها را به هم نرم کنید، برخوردها را نسبت به یک‌دیگر مهربانانه‌‌تر کنید.»(اسفند1391 در حرم امام رضا(ع))

اگرسخن رهبر انقلاب را فصل‌الخطاب بدانیم پس دیگر هیچ جایی برای‌مان باقی نمی‌ماند که بی‌خود دیگران را چون با آقای مدیر قبلی بوده‌اند و یا چون با مدیر فعلی نیستند مخالف دانسته و از خدمت به جامعه محروم کنیم‌. بیائید مردم را که با سختی‌های روزگار، عمر سپری کنند به آینده امیدوار کنید و سختی جدید برای‌شان نتراشید.

تلاش کنید راه زندگی مردم را هموار کنید‌. مگر عمر این نسل چقدر طولانی است که در کارزار نفس‌گیر زندگی، عمرشان تلف شود و نظاره‌گر مبارزه بی‌معنای دنیوی و حذف‌های غیرمنطقی مدیران باشند‌. انسانیت و اخلاق و دین‌مداری و مردم‌داری و خدمت به نظام و چاکری ملت تنها ورق ماندگار دفتر زندگی مدیران است.

اگر خوب بودید که نام‌تان ماندگار است، در غیر این‌صورت حتم بدانید که هیچ میز و مقامی به مدیرانی که تمشیت توده مردم را رها کند و در بازار بی‌رنگ و جلای رقابت‌، روزگار سپری کنند نام‌شان ماندگار نخواهد شد. سنگ محک اصلی مدیریت، نزدیکی به خدا و ملک و ملت است نه نزدیکی به نفس شیطانی و مقام دنیایی‌.

امیدوارم تدبیر دولت تدبیر منتج به گزینش راه نجات جامعه از بحران‌ها باشد. در خاتمه به عرض این مدیر محترم و همه مدیران رسانده شود که ملاک اصلی برای شناخت افراد، دل در گرو نظام داشتن و دین‌داری و هم‌صدا نشدن با دشمنان نظام است نه تعریف و تمجدید از مدیران! والسلام‌.

 امیرناصر غلامرضایی

 

 


 

 

 

دیدگاه‌ها  

#1 احمدي/بالاگريوه 1393-05-05 09:03
باسلام
اين مطلب با عنوان «مدیرانی که ارزش‌شان به میز مدیریت بسته است، عمر آبروی‌شان فانی است» دربخش اخبار روز سايت balageriveh.ir بازنشر گرديد.
نقل قول کردن
#2 ناشناس 1393-05-05 14:04
حاج اميرناصر غلامرضايي عزيز سلام
شما من را مي‌شناسي اما به دليل اينكه ممكن است اوضاع خراب‌تر از اين شود كه هست نام را نوشتم (ناشناس)، بدتر از اين كه گفتي آن است كه برخي مديران قبلي، بسياري از نيروهاي طرد شده در 8 سال گذشته را هنوز هم نه تنها طرد مي‌كنند و بلكه تخريب هم مي‌كنند. مخصوصا به جرم اينكه از روي كار آمدن دولت اعتدال اظهار خوشحالي كرده‌اند.
تاكيد مي‌كنم كه موضوع به هيچ عنوان ترس نيست در اينجا اوضاع خراب‌تر از آن است كه فكرش را بكني. يك سينه‌ي شرحه شرحه حمايت كند تا بگويم شرح درد با اشتياق
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا