وحید حاج سعیدی/ پایگاه خبری یافته:
تنبیه بدنی یک دانشآموز در روستای «ده محسن» از توابع شهرستان خرمآباد، توسط یک معلم بازنشسته که منجر به جراحت شدید و شکافتن سر دانشآموز شد، با لغو ابلاغ این معلم بازنشسته همراه شد.
تنبیه بدنی دانشآموزان پدیدۀ جدیدی نیست و هر از گاهی شاهد بروز این رویداد ناخوشایند در برخی مدارس کشور هستیم. غرض این مقال هم دفاع از معلم خاطی نیست چرا که تنبیه بدنی در این حجم و شدت به هیچ عنوان قابل توجیه و دفاع نیست و اگر معلمی با فرزند یا نوه این دبیر چنین رفتاری داشته باشد، به کمتر از اخراج و لغو ابلاغ راضی نخواهد شد!
روی سخن با مسئولانی است که برای پر کردن کلاسهای درس، دم دستترین و راحتترین مسیر که همانا به کارگیری دبیران بازنشسته است را انتخاب کردهاند.
در حقیقت این ماجرا در استان لرستان زنگ خطر جدی به کارگیری نیروهای بازنشسته را به بهانه کمبود دبیر به صدا درآورد. در حال حاضر اکنون بخش اعظمی از کلاسهای آموزشی در مدارس آموزش و پرورش به وسیله نیروهای بازنشستهای اداره میشود که بدون تعارف اغلب از سر ناچاری (یا این که مشاغل دیگر را درشان خود نمیدانند) دوباره به تدریس روی آوردهاند. معلمانی که پس از سی سال تدریس، به جای استراحت، به ناچار به عرصه تدریس بازگشتهاند و قطعاً با شروع به کار مجدد، بر خستگی جسمی و روحی آنها نیز افزوده هم میشود، چرا که تفاوت دستمزدهای خود را با نیروهای شاغل غیر بازنشسته به خوبی لمس میکنند. در حقیقت این روزها شاهد تدریس معلمانی هستیم که برخی از آنها بیش از چهار دهه است که مشغول تدریس هستند.( راقم این سطور امسال پس از سی سال تدریس به کسوت بازنشستگی نائل آمد در صورتی که برخی از معلمان بنده امسال نیز به امر تعلیم و تعلم دانشآموزان مشغولند! )
در صورتی که تدریس یک راهبرد آموزشی است که معلم به سبب ارتباط با کودکان و نوجوانان، باید از علم روز و متدهای نوین آموزشی بهرهمند باشد نه این که اختلاف سنیاش با دانشآموزان بیش از ۴۰ سال برسد! بیشک افکار، عقاید، سبک و نوع نگاه آنها به زندگی با دانشآموزان نسل جدید بسیار متفاوت است و این امر در نحوه تعامل با دانشآموزان در بحث تدریس و تعلیم آموزههای اخلاقی و... تأثیر منفی بر جای خواهد گذاشت.
به همین علت است که در برخی کشورهای دنیا معلمی جزء مشاغل سخت به حساب آمده و فرهنگیان زودتر از موعد بازنشسته میشوند تا توان کافی برای اداره کلاس و به روز نگه داشتن دانش خود داشته باشند. سوای از افت روند و کیفیت آموزش به دلیل فرسودگی شغلی و تحلیل قوای جسمی معلمان بازنشسته، کم شدن صبر و حوصله این معلمان نیز قطعاً در نحوه کلاس داری و تعامل با دانشآموزان تأثیر منفی خواهد گذاشت و ماجرای مدرسه ده محسن نیز بیارتباط به این مقوله نیست.
آنچه مسلم است برخلاف تصور دولتها، معلمی شغل شریف و مقدسی است که بسیار فرسایشی و خستهکننده است و به کارگیری فرهنگیان بازنشسته در کلاسهای درس، در آینده، صدمات جبران ناپذیری بر پیکر نحیف آموزش و پرورش وارد خواهد ساخت. به هوش...
دیدگاهها
بحث بر سر معلم بازنشسته و یا معلم جوان نیست بحث این است که تنبیه بدنی و حتی غیر بدنی که باعث تحقیر و صدمات روحی به دانش آموز میشود نباید انجام گیرد چونکه آثار ناگوار آن سالها ادامه خواهد داشت و باید خط قرمز خانواده ها و نظام آموزش و پرورش باشد. از طرفی معلم میبایست آموزش ببیند و دوره های روانشناسی و ارتباط با دانش آموزان را فرا بگیرد و در بکارگیری آنها این موارد هم مورد نظر قرار گیرد کما اینکه خیلی از معلمان فقط مدرک مرتبط یا غیر مرتبط گرفته و دوره تربیت معلمی را سپری نکرده اند
موضوعی دیگر بحث سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزان است که آنچه این حقیر میبینم نابسامانی محض است و سپردن فرزندان عزیز به هر کسی که تنها یک ماشین و گواهینامه دارد اشتباه و میبایست ساز و کار و قاعده و قانونی در نظر بگیرند
با نظر مخاطب با نام مهرداد موافقم، موضوع پیش آمده ارتباطی با معلم بازنشسته و غیر بازنشسته ندارد.