حدود یک دهه از شروع ساخت پلی غیرضروری بر روی خیابان رودکی بروجرد میگذرد!
پلی که ابتدا محاسبات و طراحی آن بر مبنای عرشه بتنی صورت گرفت و بعدها بهیکباره به پلی با عرشه فلزی تبدیل شد!
برای این پل حتی سالها قبل از اتمام، نامهای مختلفی همچون پل رودکی و پل شهدای دانشآموز در نظر گرفته شد.
اما به زعم نگارنده هیچ نامی برای این پروژه شهری ناتمام و مزاحم! زیبندهتر از "زجرالناس" نیست!
اگر در مالزی و شهر کوالالامپور ظرف مدت فقط سه سال! دو برج عظیم دوقلو (twin towers) ساخته و نام آن «پتروناس» نهاده میشود، جای هیچ حسرتی نیست، چرا که در این سوی دنیا و در شهر بروجرد لرستان نیز پروژهای تعریفشده که پس از حدود یک دهه بلاتکلیفی، آمدورفت پیمانکاران متعدد غیربومی، روی کار آمدن شوراهای پیدرپی شهر، ثبت عکسهای مختلف و بیحاصل از بازدید معاونین عمرانی استانداران مختلف و البته انتصاب شهرداران جورواجور بومی و غیربومی! امروز به سازهای بتنی با ریسک نگهداری و مراقبت بالا (به خاطر قرار گرفتن بتن در سیکلهای مداوم ذوب و یخبندان) تبدیل گردیده که به دلیل زجر و زحمتی که در تردد مردم و کسبه منطقه ایجاد میکند، نام "زجرالناس" بر وزن همان پتروناس مالزی برایش ملموستر از هر نام دیگری است!
دلیل طولانی شدن ساخت زجرالناس را جز در بیبرنامگی و بیتدبیری مزمن در مدیریت شهری نمیتوان جستجو کرد!
خاک تلنبار شده در پایههای این پل ناتمام که قدمتش را میتوان از نوشتهها و تبلیغات کاندیداهای دورههای مختلف شورا و مجلس و... بر آن، برآورد نمود، سالهاست در فصل بهار سبز میشوند و البته موجب افزایش سرانه فضای سبز این شهر شده است!
"زجرالناس" در واقع کارنامهای قابل استناد از توقف و پس رفت در شیوه طراحی و مدیریت پروژههای بزرگ شهری در بروجرد است! شهری که گرچه دومین شهر استراتژیک استان لرستان است اما کوچکترین توجهی به حال و آینده آن نمیشود!
باکمال تأسف در بین اعضاء محترم شوراهای مختلف شهر نیز که طی این چند سال به یمن وعدههای دوران انتخاباتی، توفیق "خدمتگزاری مردم" را یافتهاند هیچ برنامه مدونی برای خروج این پروژه از وضعیت حاضر دیده نشده و البته اکنون نیز دیده نمیشود!
برای نگارنده، با توجه به سالها سابقه حضور در پروژههای مختلف کشور، این پرسش همواره مطرح بوده است که اندیشه طراحان این پل، هنگام طرح و مطالعات پیشنهاد این پروژه و تشخیص بر ضرورت انجام آن، حول چه محورهایی میچرخیده و تأمین مالی هزینههای انجام آن را طبق کدام مبحث از طرح و اقتصاد مهندسی پروژهها، برنامهریزی، بودجهریزی و تصویب کردهاند؟
به یاد داریم که سالها پیش و هنگام شروع طرح، روی بنر معرفی این پروژه در سطح شهر، با طمطراق خاصی، عدد سیزده میلیارد تومان بودجه ساخت این پل، همان موقع هم سؤالات زیادی در ذهن خوانندگان ایجاد میکرد که: چرا؟! و از کجا؟!
حالا، پس از گذشت سالها، با کمال تاسف، اینگونه به نظر میرسد که شورای شهر پنجم بروجرد نیز شورایی برنامه محور نیست! و با چنگ زدن به دامن شهرداران مختلف غیربومی، به زبان سادهتر، شهردار محوری را گرانیگاه شورای شهر قرار داده و چشماندازی برای خروج بروجرد از این روزمرگی ندارد و بر مبنای این نگرش پاسخگوی افکار عمومی نبوده و مسیر حرکت بهگونهای طراحیشده که مردم باید همواره منتظر ورود یک شهردار معجزهگر باشند! اگر غیر از این است، جا دارد شورای شهر، به میمنت زیباسازی ساختمانش در پارک بهار، همانند همه شهرهای در حال توسعه، بنری هم مشتمل بر لیست برنامههای چهارساله خود بیاویزند تا لااقل مردم عادی با خواندن آن امیدوار و البته اصحاب رسانه و جراید شهر نیز که چشم بینای مردم هستند، پیگیر اقدامات این شورا و شهرداران منتخب جورواجورش باشند!
اما بهزعم نگارنده، مادامیکه هیچ برنامهی مدون عملیاتی با بهرهگیری از مشورت متخصصان علوم مختلف در درون شوراها مصوب و از بطن آن، راهکارهای فوری و ضربتی برای خروج مدیریت شهری از بحرانهای متعدد مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و... ترسیم نشود، نمیتوان انتظار معجزه برای اتمام «زجرالناس» ها داشت!
مجموعه شورا و مدیریت شهری در هر شهر؛ ابتدا باید به این نکته واقف شوند که هر ثانیه از عمر خدمتشان در صورت هدفمندی، میتواند برای شهرها ارزشافزوده ایجاد کند و هرلحظه که بیهوده و به دنبال مسائل واهی تلف میشود، موجب تحمیل میلیونها تومان هزینه فرصت به منابع شهر و منافع مردم خواهد شد و البته باید پاسخگوی این «حقالناس» باشند!
علیرضا مقسمــی/ کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک