وحید حاج سعیدی: که کند راز مالیات اظهار؟! عجب... ما همچین فکر میکردیم که قدما یا همان اولی الابصار و اولی الالباب دوران قدیم، سر ساعت مالیاتشان را در کیسه زرباف روی تخم چشمهایشان میگذاشتند و تحویل داروغه میدادند و خلاص... اما زهی خیال باطل... ظاهراً این داستان مالیات از همان موقع با چالشهای اساسی همراه بوده که خدا بیامرز خاقانی فقید جایی فرمودهاند: گریزانم از مالیات اینت همت / نه اکنون، که عمری است تا میگریزم!
بزرگوار اگر الان در قید حیات بود قطعاً با دیدن جماعت کثیری که همچنان از مکتب مالیات گریزیایشان پیروی میکنند، شادمان میگشت و روحش آرامش مییافت!
با این حال سازمان مالیاتی زیاد نسبت با رویکرد ادبا و اهالی آب و آینه موافق نیست و این بار عزمش را دو سره جزم کرده تا یک مالیات اساسی و تپل از خلق الله بستاند. اصل داستان به روایت جراید...
سازمان امور مالیاتی کشور در اطلاعیهای در خصوص واحدهای مسکونی گران قیمت اعلام کرد: پیرو اعلام مالیات واحدهای مسکونی گرانقیمت در اجرای حکم بند (خ) تبصره (۶) قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور، برگ اجرایی وصول مالیات مذکور برای مالکان واحدهای یاد شده که تاکنون نسبت به پرداخت مالیات متعلق اقدام ننمودهاند صادر و از طریق درگاه ملی خدمات الکترونیکی سازمان امور مالیاتی کشور به آنها ابلاغ و از طریق پیامک نیز اطلاعرسانی شده است. لذا این اشخاص حداکثر یک ماه فرصت دارند با مراجعه به درگاه مذکور نسبت به پرداخت مالیات اقدام نمایند. در غیر اینصورت از طریق عملیات اجرایی و توقیف و بازداشت اموال اعم از منقول و غیر منقول نسبت به وصول مالیات و ده درصد آن به عنوان هزینه اقدام خواهد شد.
ملاحظه فرمودید؟ یعنی از بخشنامه خون میچکد... این بار دوستان شمشیر زمردنگار تیغه فولادی آبدیده ۶۰ سانتی را از رو بستهاند و این تو بمیری با کشت و کشتارهای قبلی تفاوت ماهوی دارد.
هر چند اخذ مالیات عین صواب است و باید با قدرت این مسیر را ادامه داد ولیای کاش دوستان قبل از این ضرب الاجل و اولتیماتوم شدید اللحن، مختصات و ماهیت این خانههای لوکس و لاکچری و گران قیمت را مشخص میکردند. به هر حال برای کسی که به همت مردی که میخواست همه کارها را یک تنه انجام دهد در یک واحد ۸۰ متری پر از مهر، سکنی گزیده است و سقف، کف، حیاط خلوت، پارکینگ، انباری، آب و برق و گاز مشاع دارد، قطعاً یک خانه ویلایی ۲۵۰ متری لاکچری و لوکس حساب میشود ولی کسی که در آمد ماهیانهاش برابر با حقوق ۲۰۰ کارگر ایران خودرو است و برای برداشتن خال گوشتی پشت کمرش یک تک پا تا آلمان میرود، خانه ۲۵۰ متری را در خور سرایدار ش هم نمیداند!
آدم یاد حکایت آن دو درویش میافتد که با هم درباره غذای پادشاه صحبت میکردند که یکی از دیگری پرسید: به نظر تو غذای پادشاه چیست؟ دیگری جواب داد: فکر کنم پادشاه خالص دنبه میخورد!
حالا اگر روزگاری دنبه خالص برای عدهای غذای لاکچری محسوب میشد، این روزها، یک کاشانه ۱۰۰ متری هم که در تهران میانگین قیمتش به ۴ میلیارد تومان رسیده است رویایی و لاکچری به حساب میآید! صرفاً جهت اطلاع دوستان مالیات چی که حواستان باشد کجا سرک میکشید و برای چه کسانی پیامک میفرستید! خیر از جوانیتان ببینید...