توسعه در فرهنگ امروزی ما شاید از نظر لفظ تازه باشد اما از نظر معنا تازه نیست. واژه «توسعه» (development) از نظر لغوی به معنی بسط یافتن، درک کردن، تکامل و پیشرفت است.
در این نوشتار چرایی توسعهنیافتگی استان لرستان، با وجود داشتن استعدادهای معنوی و مادی فراوان را بررسی میکنیم. بارها شنیدهایم که کسانی میگویند مردم لرستان توسعه نمیخواهند و تمایلی به آن نشان نمیدهند. گویی که نسبت این مردم با توسعه مثل نسبت جن با بسمالله است.
در بحث توسعهنیافتگی هر استان دو عامل نقش مهمی را ایفا میکنند.۱-عوامل درون استانی ۲- عوامل بیرون استانی یا به عبارت سادهتر نوع نگاه دولتمردان استان لرستان از جمله استانهای کشور است که همچنان ردیف توسعهنیافتگی را به خود اختصاص داده است. پارهای از مطالعات نشان میدهد در توسعهنیافتگی استان متغیرهای زیادی از نبود راههای مناسب، شرایط هشت سال جنگ تحمیلی، وجود مدیریت بومی ناکارآمد و غیربومی ناکارآمدتر و ناآشنا به منطقه، بحران خودباوری نیروهای بومی استان و صد متغیر و عامل دیگر دخیل بوده که موجب شدهاند لرستان جایگاهی غیرقابل تحمل در بحث توسعهنیافتگی را به خود اختصاص دهد.
شاید بتوان به این نتیجه رسید که عدم سرمایهگذاری در داخل استان، عدمحمایت از نیروهای کارآمد، گزینشی عمل کردن در توزیع اعتبارات سالانه کشور را بهعنوان عوامل مؤثر در عقبماندگی استان مهم ارزیابی کرد که موجب شدهاند استان لرستان همچنان در فاز توسعهنیافتگی قرار گیرد. ضمن اینکه به استناد بررسیهای بهعملآمده میتوان عدم تمایل سرمایهگذار هم استانی در استان، نبود تعامل بین نخبگان، استفاده از نیروهای ناکارآمد و غیرمتخصص در تصدی برخی مناصب اجرایی، کلنگ زنی غیر کارشناسی و عدم توجه به کارهای کارشناسی، رابطه بازی در انتصابها، دخالت بیشازحد برخی نمایندگان در عزل و نصب مدیران و اختلاف بین نمایندگان (که مربوط به دوره خاصی نبوده و از دور اول تا امروز وجود دارد.)، مدیران ناکارآمد و ناآشنا به قانون، عدم بهرهگیری از حوزههای مهم و حیاتی استان که دارای پتانسیل هستند (بخشهای کشاورزی و گردشگری) را ازجمله عوامل مهم در توسعهنیافتگی قلمداد کرد.
برخی استانهای کشور که موقعیت ممتازی در مقوله توسعه دارند نه از منابع عظیم نفتی برخوردارند و نه دارای معادن و منابع عظیم هستند، اما وقتی شرایط اقتصادی آنها را موردمطالعه قرار میدهیم به فاکتورهای مهمی در توسعهیافتگی آنها دست مییابیم و روی همین اصل است که این سؤال مطرح میشود چرا وجود ۲۳ رودخانه دائمی، معادن عظیم سنگ و گچ و…. چاههای نفتی، طبیعت بکر و صدها فاکتور مثبت منطقه از قبیل شرایط مناسب آب و هوایی، زمینها و دشتهای وسیع و مستعد قابلکشت، هزاران استعداد آمادهبهکار نیروی انسانی که بسیاری از آنها استان را ترک نموده، نتوانستهاند در توسعهیافتگی این حوزه جغرافیایی اثرگذار باشد؟ چرا کرمانشاه میتواند یکی از حوزههای شاخص پزشکی و درمانی کشور باشد اما در برخی شهرهای لرستان چند ماه پزشک سونوگراف وجود نداشته باشد و بیماران علاوه بر رنج بیماری باید رنج کمبود امکانات و هزینههای اضافه را داشته باشند؟ چرا اراک در همسایگی ما میتواند به قطب صنعت و پتروشیمی تبدیل شود اما پالایشگاه جلگه و مینی پالایشگاه پلدختر بهجای پالایش نفت، وعده پالایش کنند و این در حالی است که با استخراج روزانه 12 تا 16 هزار بشکه و انتقال میانگین روزانه 500 هزار بشکه از تلمبهخانههای تنگ فنی، افرینه و آسار، پلدختر نفتخیزترین منطقه لرستان میباشد.
در استانهای همجوار ما سالانه دهها کیلومتر جاده چهار خطه و راهآهن احداث میشود اما ما در لرستان از توسعه راهها بهعنوان یک پیششرط برای توسعه غافلیم و هفته نیست که بونگ چمر در جادههای لرستان نپیچد و خانوادهای را داغدار نکند.
هر فرد لرستانی هنگام طرح این سؤالات از خود میپرسد مگر در استان لرستان آفتاب از ناحیه دیگری طلوع میکند، یا آبوخاک آنها با آبوخاک ما متفاوت است؟
متأسفانه برای تحقق برنامههای توسعهای در استان لرستان در حیطه عمل مشکلداریم. در پایان مسئولیت مدیران و دستاندرکار در لرستان همیشه از خدمات شایستهشان تقدیر میشود و هرگز کسی سراغ نمیگیرد که این همه کمکاری، ندانمکاری، بیبرنامگی، اتلاف فرصتها، کلنگهای غیر کارشناسی و ... متوجه چه کسانی بوده است؟
انتظار میرود با وجود این همه فاکتور مثبت، استان لرستان بیشتر موردتوجه قرار داده شود. نیاز امروز استان اتحاد و همگرایی و تفاهم در همه مباحث توسعه از قبیل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و…. است که بایستی نخبگان و کسانی که داعیهدار خدمتاند و همیشه از وحدت حرف میزنند ولی در عمل به آن پایبند نیستند با تمام وجود وقت خود را صرف برنامهریزی اصولی نمایند بلکه تحقق توسعه امکانپذیر باشد.
دیدگاهها