یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

یکی از عجیب‌ترین دیدگاه‌ها در ایران، که گروهی حتی در سطح وزیر و و کیل و جامعه شناس و روشنفکر به آن معتقد بوده و آن را به سادگی رواج می‌دهند این است که دلار به مثابه یک ارز معتبر جهانی را کالا نمی‌دانند. این شبهه از آن‌جایی به وجود آمد که نهاد دولت و حکومت در ایران، درآمد حاصل از صادرات نفت را تحت تملک انحصاری خویش درآورده است.
از آنجایی که صادرات فرآورده‌های پتروشیمی درایران بسیار نزدیک به نفت خام بوده و فولاد صادراتی نیز تقریبا همان فروش گاز به حساب می‌آید و با لحاظ کردن اینکه درآمد حاصل از صادرات نفت خام و فراورده‌ای پتروشیمی و فولاد تقریبا بیش از 95 درصد ارزش کل صادرات ایران را به خود اختصاص می‌دهند و عرضه این منابع نیز دولتى است بنابراین برخی به اینکه دلار یک کالا باشد اعتقادی ندارند.
از آنجایی که این نگاه به ارز و دلار را منطقی دانسته‌اند، بنابراین و با عنایت به سیاست میخکوب ارزی که دولت اعمال می‌کند، می‌توان گفت که دلار هرگز به معنای واقعی بازار آزاد نداشته است.
اما اکنون و در دهه‌های اخیر به دلیل برخی از پیامدهای خصوصی‌سازی و شرایط اقتصادی، تقاضاهای شهروندان روندی فزاینده داشته است، بازار ارز معمولا دو بخش یکی با نرخ سرکوب شده و دیگری با نرخ آزادداشته است. در حالی که جامعه ایرانی، دولت و  ایر نهادهای قدرت، بنگاه‌ها و شهروندان با این دو بازار خو گرفته و آن را پذیرفته بودند.
 از زمستان سال گذشته نرخ تبدیل دلار به ریال ناگهان روند افزایشی داشته و به نقطه اوج رسید. در این وضعیت که عرضه ارزهای معتبر به دلیل احتمال کاهش درآمدهای ارزی در وضعیت دشوار قرار گرفت و از سوی دیگر تقاضای ارز افزایش عجیبی را تجربه کرد دولت با شرایط خاص مواجه شد.
 در این موقعیت ویژه اما دولت با تصمیمی که به نظر اقتصاددانان و کارشناسان یک تصمیم عجولانه بود به جای اینکه بازار ارز را به گونه‌ای مدیریت کند که تقاضا و عرضه در شرایط طبیعی به هم نزدیک شوند سیاست سرکوب ارزی را اتخاذ و بازار ارز را با التهاب مواجه کرد.
این روش اجرایی و تعیین قیمت دستوری که از همان روزهای نخست از سوی فعالان اقتصادی با انتقاد مواجه شد و اکنون پیامدهایی چون رانت و فساد را دراین بازار گسترده تر کرده است.
هر چند حالا شاید دیر شده باشد اما برای اجتناب از گسترش بیشتر رانت‌جویی و فساد، کارشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که باید دولت را متقاعد کنند تا بازار یا همان بورس ارز را راه‌اندازی کند.
به اعتقاد طرفداران بورس ارز، در صورت وجود این نهاد که باید همانند بورس کالا آزادی دادوستد در آن حرف اول را بزند، مسیر برای تعیین قیمت ازطریق مکانیزم عرضه و تقاضا هموار و شرایط برای شفاف سازی فراهم می شود.
در این صورت و با تعادل قیمت در نقطه طبیعی، نیاز به ارز برای استفاده‌های غیر ضروری روندی کاهنده را تجربه خواهد کرد. در این صورت و با آزاد گذاشتن بازار برروی ارز با منشا خارجی و به ویژه ارز مربوط به ایرانیان خارج از کشور، بدون تردید شاهد کاهش تنش و جهش غیر عادی در بازار خواهیم بود.
 اگر چشم انداز بورس ارز این باشد که هر کس می‌تواند هر زمان ارز مورد نیاز را از بورس تهیه کند و با این تصور که کسی دنبال خریداران و فروشندگان ارز نمی‌گردد تا آنها را افشا کند، تقاضا از تعادل و توازن برخوردار خواهد شد و ترس و بیم جایش را به اطمینان می‌دهد.
از مزیت‌های دیگر وجود بورس ارز این است که دولت نیز از زیر فشار خارج و در شرایط اضطرار قرار نمی‌گیرد که ناچار باشد دلار در تملک خود را به بهانه تنظیم بازار به حراج بگذارد. دولت می‌تواند در این وضعیت با توجه به شرایط بازار اقدام به عرضه ارز کرده و نقش متعادل کننده بازار با اهمیت ارز را ایفا کند.
بورس ارز از سوی دیگر به این توهم که ارز را یک کالا نیست پایان می‌دهد و خرید و فروش آن مانند خرید وفروش کبریت عادی خواهد شد.
واقعیت این است که اجتناب از تاسیس بورس ارز راه را برای انهدام ذخایر ارزی کشور مهیا می کند و از آن بدتر اینکه روحیه کار سالم را نیز نابود و همه راه‌ها را به سوی استفاده از رانت وفساد هدایت خواهد کرد.
البته بازار ارز و بورس ارز به معنای این نیست که نظارت‌های قانونی را ناگهان دوربریزیم.


حسین سلاح ورزی/ نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران
 
 

دیدگاه‌ها  

#1 مهدی 1397-04-13 11:01
وقتی که به قول خودتان 95 درصد این کالا در اختیار دولت است، بورس به معنای واقعی وجود نخواهد داشت و بورس ارز، یک بورس دست دوم و چشم به دهان دولت خواهد بود. برق و آب و گاز هم همین طور هستند و چون فقط یک منبع عرضه (دولت) دارند، شرکتهایی هم که ایجاد می شوند دولتی هستند و با قیمت مصوب دولت برق و گاز و آب را به مردم می دهند. وجود و عدمشان خیلی فرقی نمی کند و رقابت آزادی هم وجود ندارد. خلاصه این که ما همه در استخدام یک شرکت بزرگ به اسم دولت هستیم.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا