"ایرانبرگر" از معدود طنزهای جشنواره فجر امسال است، فیلمی که به دلیل استقبال در سینما فرهنگ به سانس فوقالعاده هم رسیده است.
به گزارش یافته، داستان این فیلم، درگیریهای دو قبیلهی فتحالهی و امرالهی در روستایی انتزاعی در لرستان است که برای تعیین نماینده دچار مشکلاتی میشوند و آرامش روستا از دست میرود.
فیلمنامه با شبیهسازی فضای روستا بستری برای طرح نارساییهای اجتماعی-سیاسی کلیت جامعه را ایران فراهم میکند و البته قرار بر این است که طرح مساله در فرمی طنز و با زبانی شیرین همراه باشد.
ساختهی "مسعود جعفریجوزانی" شروع پرقدرتی دارد، آنقدر که امیدوارمان میکند که با یک فیلم طنز ماندگار مواجه باشیم. ورود گروه فیلمساز به روستا، بدبینی سران قوم و مسابقهی فوتبالی که نماد درگیری و خشونت در جامعه است به خوبی نشان میدهد که در جوامعی با نارساییهای زیاد، ورزش و به طور خاص فوتبال چگونه عرصهای برای تخلیه خشونت میشود. اما رفتهرفته فیلم در موقعیت میماند و پیوستگی لازم را برای بسط یک داستان از دست میدهد.
کارگردان لرتبار این فیلم خطر کرده و برای ساخت فیلمش از تهران خارج شده و کل فیلم را در روستا فیلمبرداری کرده است. جعفریجوزانی کارگردان توانمند سینما و تلویزیون لهجهی گویش سرزمینش را در دهان ستارههای ریز و درشت (از علی نصیریان گرفته تا محسن تنابنده) قرارداده است. البته در این مورد آسانگیر است و غالب بازیگران بیشتر پرداختی کمیک از لهجهی گویش لری دارند، اما همین میزان جسارت در سینمای آپارتمانی و تهرانی اینروزها قابل ستایش است.
کاراکتر "آقا معلم" با بازی محمدرضا هدایتی، هر وقت دیالوگ میگوید بیشتر شبیه وعظ، خطابه و نصیحت است. گویی فیلمساز کلی رهنمودهای ریز و درشت داشته و تعداد بالای این راهکارها در یک فیلم سینمایی جا نشده است.
فیلم تا انتها راهکارهایش را رها نمیکند و با عروسی که نمادی از وحدت بین جناحهای مختلف است توصیهی نهاییاش را تجویز میکند. یک نیت خوب اگر در فرمی نامطلوب قرار بگیرد تاثیر عکس میگذارد.
کارگردان اهل ملایر این فیلم، از کلی ستارهی طنز تلویزیونی نظیر شهره لرستانی، محمدرضا هدایتی، محسن تنابنده، احمد مهرانفر، هادی کاظمی، گوهر خیراندیش... در کار خود استفاده کردهاست.
قراردادن موقعیتهای متضاد در کنار هم لحظههای مفرحی را ایجاد میکند. ایدهی سطل آب که چند باری تکرار میشود و یا آوردن اسم رهام(مهرانفر) در موقعیت گروگانگیری و همچنین شوخیهایی با ابزار تکنولوژی، در کنار توانایی بازیگرانی چون تنابنده (که کمکم با صورت گریمپذیرش دارد جا پای اکبر عبدی میگذارد) چندیدن بار صدای قهقهی تماشاچی را در میآورد.
خط داستانی ضعیف که کشش داستانی را کمرنگ و قابل پیشبینی کرده است ریتم فیلم را کند و نچسب میکند.
منبع: مجله برترینها
منبع: مجله برترینها
دیدگاهها