یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

درباره دشمنان رضا سقایی/ لزوم برگزاري جشنواره‌ موسيقي سقايي در لرستانچهار سال پیش هنگام تشییع پیکر استاد فقید رضا سقایی در تالار وحدت تهران، آن قدر کم بودیم که خدا را شکر کردیم زیر تابوتش خالی نماند!

 

آن روز در وبلاگم نوشتم: پیکر رضا سقایی امروز در تهران تشییع شد. این تشییع مراسم غریبانه‌ای بود در غربت، اما حتم دارم روز شنبه مردم در خرم‌آباد برای‌اش سنگ تمام می‌گذارند.

اما شما بهتر از من می‌دانید که تشییع سقایی در خرم‌آباد آن قدر بد بود که "حسین پرنیا" نوازنده سنتور و آهنگ‌ساز نالید که: «جای تعجب است! كه این‌قدر جمعیت در تشییع پیکر هنرمند لُرستانی شركت كرده‌اند، یا سقایی اهل این شهر نیست یا این شهر متعلق به رضا سقایی نیست.»

حالا که داریم به چهارمين سال‌روز درگذشت استاد سقایی در 27 تیر نزدیک می‌شویم برخی از دوستان فرهیخته دغدغه‌ي برگزاری مراسم را دارند و از این که هیچ خبری از مراسم سال‌روز استاد سقایی نیست گله می‌کنند.

واقعیت این است که پیکر سقایی همان غربتی را در خرم‌آباد دارد که پیکر شهردار ساکی در تهران! الان مهم برگزاری مراسم سالگرد رضا سقایی نیست، چیزی که مهم است گسست میان مردم لُر و هنرمندان ديارشان است.

بعد از 4 سال باید پاسخی برای غربت سقایی بیابیم. غربت سقایی غربت رحمان‌پور است. ایرج رحمان‌پور همان قدر غریب است که سقایی بود. فرج علی‌پور همان قدر مورد طعن و لعن و ایراد همشهری‌های خودش است که سقایی بود.

همان‌هایی که سقایی را نه به تمجید و بزرگ‌داشت بلکه از سر تحقیر "رضا" صدا می‌کردند حالا هم در مسند تصمیم‌گیری هستند. همان‌هایی که هنرمندنما، روشن‌فکر‌نما و مدیرنما هستند. دکترهای یک شبه، استادان مدرک معادل، مدیران طایفه‌ای.

حالا بعد از 4 سال صدای سقایی بیش‌تر از رادیو پیام و شبکه شما به گوش مردم می‌رسد تا شبکه افلاک. بعد از 4 سال سقایی نه بنیادی دارد، نه جایزه‌ای، نه جشنواره‌ی و نه بن‌بستی در خرم‌آباد به نامش است.

امروز که داریم به چهارمین سالگرد درگذشتش نزدیک می‌شویم باید از خود بپرسیم چه شد که سقایی غریبانه تشییع شد  و این میراث عظیم بر باد رفت. این مهم‌ترین پرسشی است که برای یافتن پاسخش می‌توانید به شهری نگاه کنید که برخی، همه نه، برخی هنرمندانش سیاست‌مدار، سیاست‌مدارانش پیمان‌کار، پیمان‌کارانش بساز و بنداز، مدیران فرهنگی‌‌اش خودباخته، رسانه‌هایش خودفروخته و مردمش بی‌نوا هستند.

قوم لُر حتی مرده‌پرستی را هم از یاد برده است و اكنون باد به پرچم دشمنان سقایی در خرم‌آباد می‌وزد.

 رضا  ساکی

 


 

 

دیدگاه‌ها  

#1 كرمي 1393-04-14 06:55
پس اين هنرمندايي كه عضو شوراي شهر شدن چرا كاري نميكنن
نقل قول کردن
#2 محمد 1393-04-14 09:00
سلام،
متن دردآور و در عین حال واقعی که نوشته بودین خوندم. من به شخصه حدود ۱۱ ساله که لرستان نیستم و متاسفانه در خرم آباد نفوذ ندارم، ولی اگه براتون میسره با اداره ارشاد و یا سازمانهای ذیربط جهت برگزاری مراسم بزرگداشت چهارمین سالروز رحلت این میراث گرانقدر فرهنگ و هنر لرستان هماهنگ نمایید و از طریق سایتهای لرستانی و یا فضاهای مجازی بههمه لرستانی های عزیز اطلاع رسانی بشه تا مراسم سالگرد درخور رضا سقایی برگزار بشه، مطمئنا دیگر هنرمندان نیز مث خواهرزاده استاد(داریوش نظری)، رحمانپور و... در این مراسم شرکت خواهند کرد.
با تشکر
محمد حق شناس
نقل قول کردن
#3 همشهری 1393-04-14 15:36
باسلام مطلب درد ناکی و تلنگری به هنر مندانی که شاید 80 درصد رای شان را در شورای شهر مدیون اسم با مسمای هنر مندیشان است. حالا چه شده که خود را مبرا از هنر و هنرمند می دانند و پوزیشن سیاستمداری می گیرند ؟ می ترسند که اگر مراسمی برای اساتید خود بگیرند مشکل برایشان بوجود آید؟ نهاین چنین نیست اگر سیاست نظام بر این مبنا بود خود این افراد را تایید نمیکرد. پس آستین همت بالا زده و با کمک هنر ودستان یادوارهای در خور شان استاد سقایی و دیگر هنرمندان دیارمان برپا کنند
نقل قول کردن
#4 کوهدشتی 1393-04-25 08:07
بسیار جای تاسف است
متاسفانه مسولین فرهنگی بیشترین سهم را در این فرایند بی مهری به هنر و هنر مندان داشته اند.
-یکی از هنرمندان بزرگ ما خودش تعریف کرده بود که برای چند اجرای زنده در خود صدا و سیمای لرستان دعوت شدم - بعد از اتمام اجراها از طرف این سازمان ربع سکه ای را من دادند که البته ایشان نپذیرفته بودند -
متاسفانه بی مهری و ناآگاهی برخی مسئولین فرهنگی ادوار گذشته در حد بی احترامی به هنر و هنرمند بوده است .
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا