یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

چهل روز از غروب عَمر مردی می‌گذرد که تصویر انسانِ خوب را در مدت زندگی دنیوی نه چندان طولانیش به نمایش گذاشت.
همان انسان خوبی که آموختن الفبای فرزانگی و فرهیختگی را پیشه خود ساخت، و تمام عَمرش با صداقت سعی در آموختن اندوخته‌اش به دیگران نمود.
زنده‌یاد فاضل چنگیزیان همان مرد فاضلی است، که شخصیتش مصداق انسان خوب بود. هیچ صفتی برای مرد و زن بالاتر از فاضل چنگیزیانخردمندی نیست. کسی که از خَرد برخودار است راه رستگاری برایش هموار بوده و هست. بر همین مبنا در این مجال  از سه جهت به شرح حال فاضل چنگیزیان در قالب زندگي‌نامه، پیشینه خانودگی و تاثیرات آن و آثار و تالیفات وي مي‌پردازيم:
فاضل چنگیزیان به سال 1335 خورشیدی در روستای اصلان‌شاه از توابع شهرستان الشتر دیده به جهان گشود. پس از اتمام تحصیلات ابتدای برای ادامه تحصیل راهی خرم‌آباد شد. در آن‌جا موفق به اخذ دیپلم در رشته طبیعی گردید. همین ایام بود که مرحوم چنگیزیان به خاطر هوش فراوان و استعداد خدادادی در زمرة طراحان جدول برای مطبوعات و کتیبه‌های جدول قرار گرفت.
 او برای گذراندن دوران سربازی به کسوت سپاه دانش درآمد. شوق به تدریس و تعلیم او را وا داشت که به جد امر تعلیم را در همان زادگاه خود آغاز کند و منشاء تربیت نوجوان آن دیار شود. دیری نگذشت او در دانشگاه تهران در رشتة علوم سیاسی پذیرفته شد. این آغاز فصل جدیدی  از زندگی مرحوم چنگیزیان بود. چنان‌چه که قبلاض گفتیم هوش و استعداد خدادادی او باعث شد در روزگار دانشجویی زبان انگلیسی را به خوبی بیاموزد. در هر همان زمان که اوایل پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بود؛ به خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها تعطیل شد او دوباره به زادگاه خود بازگشت و به امر تدریس در دبیرستان‌ها پرداخت.
در همین چند سال تعطیلی دانشگاه‌ها او علاوه بر تعلیم دانش‌آموزان، خود همچون شاگردی کوشا موفق به اخذ دیپلم در رشته‌های تجربی، فرهنگ و ادب، اقتصاد و ریاضی و فیزیک شد. پس از بازگشایی دانشگاه‌ها به تهران بازگشت و تحصیلات نیمه تمام خود را به اتمام رساند، اما عشق به تربیت جوانان در اوج ایام دفاع مقدس او را برای خدمت به زادگاهش بازگرداند.
 آن زمان شهرستان الشتر بیشتر از دو دبیرستان نداشت. او در کلیه دورس رشته‌های مختلف به تدریس می‌پرداخت که  محصول آن دوران قبولی اکثری فارغ‌التحصیلان دیپلم در آزمون کنکور بود. به هر روی چنگیزیان به خاطر مطالعه فراوان،  تسلط بر زبان انگلیسی و معلومات عمومی وجهه‌ای خاص در بین معلمان و دانش‌آموزان داشت.
همین امر از او معلمی دلسوز، خردمند و فرزانه ساخته بود تا اینکه در کسوت معلمی به افتخار بازنشستگی نائل آمد. اما او هیچ‌گاه از تعلیم و دانش‌پژوهی تا آخرین لحظه عمرش بعد از 57 بهار فرو گذار نشد. غروب جانگداز 27 دی‌ماه 1393 چهره‌اش در نقاب خاک کشیده  شد و دوستان تعلیم و تربیت را در سکوتی غمناک فرو بَرد.
***
فاضل چنگیزیان از نسلی است که تمام اجداش سرآمدان ادب در منطقه خود بودند. پدرش مرحوم هدایت‌الله‌خان از صفای باطن، سخاوت و دستگیری از مستمندان شهرتی خاص داشت. او در ایام عمر خود به خاطر مصاحبت و مجالست با ادبا و بزرگان از جمله ملا محی‌الدین صالحی دست به گردآوری تمام آثار شعرای لرستان و کردستان تحت نام مجموعه‌ای بنام «سیری در ادبیات لرستان و کردستان» زد که در نوع خود بی نظیر است.
هدايت‌الله چنگيزيمرحوم حسن خان، پدر مرحوم هدایت‌الله‌خان چنگیزی که ریاست طایفه کولیوند و قلائی را برعهده داشت؛ مردی سیاست مدار، باهوش که خانه‌اش مامن علمای مبارزی از جمله نواب صفوی بود. در اوج مبارزات فدائیان اسلام شهید نواب صفوی مسافرتی به الشتر می کند و مهمان ایشان در روستای اصلانشاه می شود. به خاطر این که خطری شهید نواب صفوی را تهدید نکند او را به خانه پدر حجت الاسلام شیخ مهدی روشن در روستای سراب شیخ‌عالی در دامنه کوهی که حد فاصل دو شهرستان الشتر و نورآباد است، می‌برد و به مدت یک هفته ملاقات‌های بین نواب صفوی و مرحوم آیت‌الله شیخ فرج‌الله موموندی صورت می‌گیرد. گویا در آن زمان برای تهیه اسلحه و گرفتن اجازة  اعدام سران ستم از علمای نجف، قصد این مسافرت بوده است.
باری خانواده پدری فاضل چنگیزیان همه اهل فضل دانش بوده‌اند. در این مجال فقط به ذکر نام آنها می‌پردازیم. ملامحمدتقی فرج‌الهی کولیوند، علی‌محمد فرج‌الهی کولیوند، حاج نصرت‌الله صولت‌پور چنگیزی، صفر چنگیزی  که سروده‌های این در گذشتگان هم اکنون زینت بخش فرهنگ و ادب لرستان هستد. بارها در کتاب‌های همچون «‌نام آوران لرستان» تالیف زنده‌یاد محمدرضا والی‌زاده‌معجزی، «سرود بادیه» و «یاران ورین» تالیف زنده یاد محی‌الدین صالحی‌كردستاني، «گلزار ادب لرستان» تالیف شادروان اسفندیار غضنفری‌امرايي از آثار فاخر و شرح حال  این بزرگان سخن به میان آمده است.
***
دوران تحصیل در دانشگاه تهران و استفاده از کتابخانه غنی این دانشگاه و مصاحبت با بزرگانی چون ایرج افشار از مرحوم فاضل چنگیزیان انسانی فرهیخته ساخته بود. نگارنده در مباحثاتی که با ایشان داشتم نقلی از ایشان  به یاد دارم که خالی از لطف نیست؛ و آن این که در ایام تعطیلی دانشگاه‌ها  و اوقات فراغت در مدت چهار سال 700 عنوان کتاب در حوزه‌های ادبیات، علوم سیاسی، علوم اجتماعی و تاریخ  را به دقت مطالعه و خلاصه‌نویسی کرده بودند، اما آثار به جای مانده از او  که به زیور طبع آراسته شده‌اند عبارتند از: کلیات طالع بینی چینی؛ زندگی‌نامه مشهورترین شاعران ایران؛ دنیای ضرب‌المثل‌های فارسی/ انگلیسی و کاربرد آن؛ داروشناسی عمومی؛ اطلاعات عمومی نیلوفرانه.
وي اخیراً در این اواخر عمر در صدد تدوین فرهنگ لغت فارسی بود که دست پیک اجل او را برای همیشه از ادامه کار باز داشت. خداوند روحش را با بزرگان محشور کند.
 ارسال کننده: مسعود  فرج‌الهی / تهران

 

دیدگاه‌ها  

#1 شهاب چنگیزیان 1393-12-06 15:10
جناب آقای مسعود خان فرج اللهی ، دروود بر شما وقلم شما، در پناه خداوند متعال سلامت و موفق باشید.
نقل قول کردن
#2 علی رضا طاهری نیا 1393-12-07 00:25
با اینکه شاگرد ایشان نبوده ام اما افتخار شاگردی وی نسیب برادرام شده بسیار خوشحالم و از خداوند منان برای ایشان علو درجات مسئلت دارم
نقل قول کردن
#3 مهرداد خدایی سوری 1393-12-07 11:56
مسعود خان عزیز،قلمدار حارث اندیشه دایی های ارجمند
واگویه فضیلتهای فاضل نه در نای الکن این خودکار پژواک می یابد نه درفحوای این وجیزه
نوشته ات بدرقه تازیانه ها و ارجاعات نوستالژیک بود و مرا برد به اصلانشاه و دورهای دیروز
به آن سرسرای بزرگ ودرختان گردوی باوقارش که هر موسم برداشت آبادی و منطقه متنعم میشد از بر بابرکتشان
وآن باغ صبور روبرو و مردی که قداست چوخایش صحه می گذاشت بر نارونهای تمام منطقه
مردی بلندبالا که خلاصه ی خوبیهای خود بود،هدایت الله خان چنگیزی تجمیعی بی تکرار از علوم حوزه و دانشگاه بود
بزرگ قبیله ای که تاریخ میدانست و شاعر بود و خطاط و جامعه شناس
مصلحی به معنای واقعی و اصالتی منتشر
نقل قول کردن
#4 مهرداد خدایی سوری 1393-12-07 11:57
مردی که با فی البداهه هی هایکو گونه اش در اندیشه تاریخ ماند و ماندگار شد
و فاضل فرزند عزیز ارشدش که حق سخاوت انتشار علمش برگردن تمام نسلهای بعد خویشش خواهد بود و هست
فاضل در دورانی تحصیل در دانشگاه تهران را تجربه کرد که جاده ها بسان امروز مهیای سفر نبودند و علم در اولویت عمومی نبود
مطبخ بی وقفه روشن و پرونق این خاندان به تمام میهمانان صلای آشنایی میداد و مرحومه حاجیه فردوس بزرگ بانوی این کرامت بود که خلعت خاضعانه اش تمام نوعروسان طایفه را نان و نوا داد
با آن منش مردانه و بی بدیلش
انسان بود و انسان ماند و ساعتهای جهان بر لحظه وفاتش کوک شدند و از حرکت باز ایستادند
همیشه اینچنین است ،تاریخ حیات اساطیر آنقدرادراک و اعراف ندارد که به تاریخ مردم عصرش بفهماند که این فرهیخته یگانه را غنیمت شمرید
همیشه اساطیر در فقرحضورشان نگاشته میشوند و تاریخ بعد از خویش را وادار به تکریم میکنند
نگاشتن از فاضل قریب پروردگار،بدون ذکر نام دیگر عزیزان این طایفه و دیگر طوایف تاریخ ساز لرستان میسر نیست
من اعتقاد دارم زمان روزی تمام آنچه را که دزدیده پس میاورد
نقل قول کردن
#5 مهرداد خدایی سوری 1393-12-07 13:11
دلبداهه ای در اتحاد غم و غربت

با اینهمه غم در غم دوران چه بگویم
خالی شده اردو،زیاران چه بگویم

هرلحظه قیامت شده از یاد عزیزت
در موسم بی وقفه ی صوران چه بگویم

تغییر نمودست نظام رج تقویم
در هجمه ی گرما به زمستان چه بگویم

با ملجا قحطی و قضاوت چو اسیریم
از مردم دور از کرم خان چه بگویم

تا بوده اصالت ،لب تاریخ به مدحش
از فاضل اندیشه ی خانان چه بگویم

دردیست به نای گچ و چون، تخته نماندست
بی فاضلی جمع عیاران چه بگویم

از انجم *پروین*چو ندای *صفر*آید
در هیمنه ی سال پریشان چه بگویم

*سالار* تمام صور، ای یاد مقدس
بی فال *فرشته* ، فقیران چه بگویم

* سرتیپ* زهجرت غم آدینگیش نیست
از*عمه * و چشمان چو باران چه بگویم

چون اسم نکو از لب عدل تو گرفتیم
بی صحبت تو با شب تهران چه بگویم
نقل قول کردن
#6 بامداد خدایی سوری 1393-12-08 20:29
نوشته را که خواندم، افسوس و تنهایی ام هزار برابر شد... و جمله ی منقوش بیلبوردهای کنار بزرگ راه شهید همت که : "جهان اصالت را ستایش می کند...." و البته بزرگی را.. بزرگی کسی که کمتر شبیه کسی بود..کسی که ساده بود اما فهمیدنش چه دشوار..کاش می شد به خاطره ها فرمان عقب گرد داد..کاش می شد فراموش کرد لبخندهای دردمند کسی که می فهمید پایان قصه ی زندگی جز به ایثار و عشق میسر نیست...نمی شود فراموش کرد چرا که انسان آموختن و تربیت ساختن لااقل از ذهن ما دور نمی شود....دغدغه همه دوستان خدا جز این نبود که تا آخر راه برای فهمیدن و فهماندن جنگیدیند...شک ندارم که تو همه دوست خدایی...شک ندارم که مزارت بوی گل میدهد..شک ندارم که زمین عطرآگین تر شد با آرمیدنت..

برایت گریستم نه برای نبودنت..نه برای زود پریدنت..نه برای عمر کوتاه بودنت دربینمان...گریس تم برای تنهایی قلمی که سالها از تو برایمان میبایست بنویسد و بنویسد..برای تباری که چون تویی کمتر داشت...

قلم تو ، فانوس زندگی ماست تا بوده و تا هستیم ....


با سپاس از مسعود فرج الهی عزیز
نقل قول کردن
#7 محمد اسلامي 1393-12-08 23:43
مرد بزرگي بود حتما كه براش شعر گفتيد و مطلب گذاشتيد
خدا رحمتش كنه
اين چنگيزيان كه بازيگره با اين خونواده نسبتي داره؟
نقل قول کردن
#8 کولیوند 1393-12-09 01:27
با سلام ، خیر نسبتی ندارند
نقل قول کردن
#9 دلفانی 1393-12-09 07:29
انشالله روحش قرین رحمت بشه
این طایفه خواهرزاده ی ما نورآبادیها هستند
عامل ارتباط بیشتر الشترو نورآبادن
نقل قول کردن
#10 یک لرستانی 1393-12-10 15:18
این خانواده انسانهای ادیب ، غالبا خوش خط و شاعر و با ایمان و بسیار مهمان نواز و اهل عبادت و عرفان هستند .
نقل قول کردن
#11 حسین چنگیزیان 1393-12-14 09:33
"یا هو"
در وصف فاضل چنگیزیان:
آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هستند
شگفت انگیز ترین آدمهاازین دسته اند! در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم،باز می‌شناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند، چه می گفتند و چه می خواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم . هزار حرف داریم برایشان ،ما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند،اختیار از ما سلب می‌شود، سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می آید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم.
بعضی ها همیشه هستند هرچند با ما نباشند...
روحش شاد ویادش گرامی باد.
با تشکر از جناب مسعود خان فرج الهی
نقل قول کردن
#12 سمیرا سالمند 1393-12-21 00:33
توسط دوستی ادیب و محترم به اینجا دعوت شدم
و دلم سخت تپید برای لحظه هایی که خیلی زود دیر میشوند
حضرت شاملو قبلا همه چیز رو گفته (چون من مانند دوستان نادیده این صفحه توان سرودن ندارم)

*سرودی برای مرد روشن که به سایه رفت*

قناعت وار

تکیده بود

باریک وبلند

چون پیامی دشوار
در لغتی

با چشمانی
از سئوال و
عسل

و رخساری بر تافته
از حقیقت و
باد.
نقل قول کردن
#13 سمیرا سالمند 1393-12-21 00:34
خرخاکی ها در جنازه ات به سو‏‎‍ء ظن می نگرد.
***

پیش از آن که خشم صاعقه خاکسترش کند
تسمه از گرده گاو ِ توفان کشیده بود.

بر پرت افتاده ترین راه ها
پوزار کشیده بود
رهگذری نا منتظر
که هر بیشه و
هر پل آوازش را می شناخت.
***
جاده ها با خاطره قدم های تو بیدار می مانند
که روز را پیشباز می رفتی،
هرچند
سپیده
تو را
از آن پیشتر دمید
که خروسان
بانگ سحر کنند.
***
مرغی در بال های یش شکفت
زنی در پستانهایش
باغی در درختش.
ما در عتاب تو
می شکوفیم
در شتابت
مادر کتاب تو می شکوفیم
در دفاع از لبخند تو
که یقین است و باور است.
دریا به جرعه یی که تواز چاه خورده ای حسادت می کند.
نقل قول کردن
#14 نامعلوم 1393-12-24 21:43
چه خوبه از همه ادبا نام ببری جناب نگارنده،مغرض نباش
نقل قول کردن
#15 مهرداد 1393-12-25 14:52
بزرگوار....
اولا وقتی لفظ همه رو استعمال میفرمایین یعنی اجتماع تمام ادبا از ازل تا ابد ، کلی که میخاد به تعداد تک تک عناصرش موجز بشه و این امکان نداره
درثانی مطلب مربوط به درگذشت عزیزیه و شرح احوالات سجلی ایشان بنظر شما میشه اسما و افکار دیگران رو که مورد خطابه ی این مقال نیستن رو در این رزومه اثر داد و مسموع دانست
ثالثا اگر عزیز دیگری چه در قید حیات چه در وصل ممات مد نظرتونه که ادیبه و خالق اثر،راجع بهش تحقیق کنید و مطلب بنویسید و برای سايت يافته ارسال بفرمایید
مطمئن باشید اگر مستند و مستدل و دارای ارجاعات مکتوب و روایی باشه حتما انتشار پیدا میکنه
رابعا غرضورزی مدنظر شما که به شخصیتی مجرب و غنی و قلمدار مانند جناب مسعود خان فرج الهی بعنوان کاتب این مطلب منتسب داشتید اصولا اینجا معنی نمیده
نقل قول کردن
#16 مهرداد 1393-12-25 14:56
خامسا ما انسانها طفیلی افکار خویشیم و دربرخورد با تصاویر و مناظر خلقت همونجوری می بینیم که می اندیشیم
چه خوب بود جنابعالی با ذکر فاتحه ای برای این عزیز بناگاه کوچیده و آرزوی تکرار بزرگانی چون ایشون برای آتیه لرستان این خوانش رو به اختتام می بردید
سادسا یقین دارم شما هم فامیل و منتسب این خونواده این و مثل بنده وامدار بزرگیشون
پس قطره دریاست اگر با دریاست
نقل قول کردن
#17 محمد آبادی 1394-01-09 14:22
سلام آقای نامعلوم
اول؛ مغرض شما هستید که با نامعلوم کامنت مى گذارید
دوم؛ نگارنده بستگان درجه اول ایشان را گفتند اگر کسی دیگر شما میشانسید بفرمایید
سوم؛ حسادت عامل اصلی سقوط انسان از انسانیت خود است توصیه مى کنم مواظب باش
نقل قول کردن
#18 مسعود فرج الهی 1394-01-13 14:10
با سلام خدمت کلیه کامنت گذاران اعم از حقیقی یا مستعار
از این که با نقد یا تمجید مطلب من را مورد لطف قرار داده اید کمال سپاس را دارم. چند نکته عرض می کنم.
1. جناب مهرداد خان سوری با قلم شاعرانه که برخاسته از همان ژن ادیبانه موروثی ست به زیبایی بر غنایی نوشتة نارسایی حقیر چنان باری افزوده که بحق، حق مطلب را ادا کرده است.
2. اگر کسی اشکال کرده است؛ به هر جهت زایده ذهنی است که باید پاسخ داده شود. به هر روی بهتر است با نوشتن مطلبی کامل مشخص کند تا معایب بر همگان روشن شود؛ تا آن گاه مخاطب به قضاوت بنشیند.
3. آن چه که نوشته ام بر اساس یافته ها و تحقیقات من در یک دوره ده ساله مربوط به تاریخ ایلات و طوایف لرستان است؛ بخصوص مونوگرافی روستای اصلانشاه که موضوع پایان نامه ام در مقطع دانشگاهی است. انشالله در آینده نه چندان دور به زیور چاپ آراسته می شود.
4. برای غنای بیشتر این گونه مطالب دست همگان را می فشارم با سند و مدرک هر گونه مطلبی دارند واضح و مبرهن اعلام بدارند که با نام حقیقی آنان منتشر شود.
نقل قول کردن
#19 مهرداد 1394-01-15 17:51
مسعود بزرگ بنده نوازی میفرمایید برار
نقل قول کردن
#20 مهرداد 1394-01-15 17:55
خوشحالیم که در یافته شرف حضور داری و ممد اندیشه ی خاندانی اصیلی
و صدای محترم سلسله ای بی انتهایی
نقل قول کردن
#21 سامان چنگیزیان 1394-02-04 15:09
پدر عزیزم
خیلی دلتنگنیم
کاش بودی و می دیدی که سلمان، سامان، ساسان، پیمان و کامرانت د ر نبود تو غمگینند.
بابای عزیز تر از جانم همیشه یادت میکنیم و نامت در قلبمان حک شده و تا ابد یادت زنده است.
روحت شاد

آقای مسعود فرج الهی ممنون از کلام شیوایت
نقل قول کردن
#22 مجمداسدالهى 1394-02-08 14:58
جناب آقاى فرج الهى ازاينكه جنابعالى درتلاش هستيد تانام آوران اين سرزمين لك نشين رامعرفى كنيد كمال تشكر وقدردانى رادارم اميدوارم كه خداوندمنان شمارادررسيدن به اهداف بلندتان يارى فرمايد
نقل قول کردن
#23 مرادپور 1394-02-09 10:11
جناب فرج الهی ازاینکه نام طایفه اصلانشاه رازنده کردی ممنونیم اما امیداست درمونوگرافی اصلانشاه،به همه بزرگان وریش سفیدان که باحمایت آنهااین طایفه سربلندشده اشاره شود،
وحق مطلب اداءشود.
نقل قول کردن
#24 فرشاد شهبازی 1394-04-03 12:50
حبه حبه قندپارسی، اگر پس از حمدخداورسول پاکش ،دروصف بزرگان وبزرگزادگان بکار نیاید ،صدحیف ازحوصله وحافظه .پاینده باد همت بلندجناب فرج اللهی عزیزکه سوی قلمش دراین سوست .الحق که خود نیزصنوبری ستبرازاین باغ است.
نقل قول کردن
#25 فائزه چنگیزیان 1394-12-02 10:39
برای پدرم: گرچه خانه ی ما آینه نبود اما خسته ترین مهربانی عالم درآینه چشمان مردانه ات،کودکیهایم رابدرقه کرد تا امروز به معنای توبرسم.میخواهم بگویم ببخش اگرپای درختان حیاطمان،پنهانی غصه هایی راخوردی که مال تونبودند.ببخش اگر ناخنهای ضرب دیده ات راندیدم که لای درهای بسته روزگار مانده بودندو ببخش اگر همیشه پیش ازرسیدن تو خواب بودم اما امروز بیدارتر از همیشه آمده ام تا بجای آویختن برشانه تو،بوسه بلربلندای قامتت بزنم که این چنین در خواب خفته....
یادم می آید که وقت غنچه ها تنگ است ...درست مثل دل من برای تو...

با تشکر از تمام دوستانی که همیشه به ما لطف داشته اند...
نقل قول کردن
#26 رامین یوسفوند 1394-12-23 14:05
باسلام.واقعا برای خانواده ما بزرگترین افتخار بود که پدر بزرگم همیشه در رکاب ان بزرگ مرد بود.همیشه پای خاطرات پدربزرگم که از ان بزرگوار تعریف میکرد باشوق ذوق میسینم.مسعود جان تشکر .
نقل قول کردن
#27 رامین یوسفوند 1394-12-24 11:43
با سلام.مسعود جان اگه عکسای بیشتری از اون بزرگواران داری لطفا نمایش بده.
نقل قول کردن
#28 فائزه چنگیزیان 1395-01-08 10:32
برای پدرم:

آسمان شهر بابا تا ابد خاکستریست

قلب خاک از داغ بابا تا ابد آبستنیست

شهره ی غم درمیان شعرهای خوش بود

این ترنم تا ابد آهنگ یک بی باوریست

شعرهایم بوی رنج و درد و ماتم میدهد

بی تو بابا حرف من حرف شب و بی باوریست
.....................................................

پدرم ساده ترین آدم آبادی بود

پدرم پاکترین آینه ی پاکی بود

پدرم قافیه ی شعر و غزلهای قشنگ

پدرم نابترین مرد و دلش خاکی بود
نقل قول کردن
#29 حانیه فرج الهی 1395-11-13 13:31
سعدیامردنکونام نمیردهرگز/مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
نقل قول کردن
#30 حانیه فرج الهی 1395-11-16 04:14
سعدیامردنکونام نمیردهرگز/مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
نقل قول کردن
#31 اصلانشاه 1396-05-27 14:51
خوشحالم که خوب وصف حال ان بزرگان را گویا وروان کردید
نقل قول کردن
#32 سین غلامی 1396-08-21 23:45
حقا که ما در هرجای ایران بزرگ باشیم از افتخارت ما هستند و مخصوصا قوم کولیوند .تشکر از اقای فرج الهی
نقل قول کردن
#33 علی یار 1396-12-01 13:26
با اشک و اندوه مطالب را ملاحظه نمودم
روحش شاد و یادش گرامی باد
نقل قول کردن
#34 هوشنگ فلاح 1396-12-12 21:34
واقعا باسواد بودن و افتخار شاگردی ایشان را داشتم روحش شاد و یادش گرامی
نقل قول کردن
#35 ابوالفضل فلاح 1396-12-14 17:36
خیلی خوب بود
نقل قول کردن
#36 سین جیم 1397-01-01 19:11
یادش بخیر
واقعا روزگار نامردی داریم
استاد فاضل چنگیزیان واقعا از بزرگواران شهرما که نه روزگارما بودن
چقد قلبم درد گرفت عکسشونو دیدم
انگار همین دیروز بود ساعت کلاس استاد همه شوق و ذوق دذشتیم
نقل قول کردن
#37 سین جیم 1397-01-01 19:12
روح بزرگ و نازنینت شاد.
نثار روحشان صلوات
نقل قول کردن
#38 عباد سوری 1397-02-13 12:12
گفت کسی خواجه سنایی بمرد
مرگ چنین خواجه نه کاری ست خرد
نقل قول کردن
#39 سعید بیگی پور. 1399-05-03 22:43
بنده افتخار شاگردی استاد فقید چنگیزی رو داشته ام به اختصار باید عرض کنم یگانه بود هم در قدرت بیان وهم در قدرت انتقال ودانش گسترده.....تدری سش همراه با طنزی ملیح بسیار درخشان بود.اومعنای آب وزمین راچه خوب می فهمید.افسوس صد افسوس
نقل قول کردن
#40 سعیدامیری 1399-09-04 09:46
روحش شاد ويادش گرامي .چه جمله بهتر ازاين که پس ازمرگ بدرقه راهمان شود ومردم به نيکي از مون يادکنند .واقعاانسانهاي بزرگي مثل مرحوم چنگيزي فراموش نشدني هستند .درودبرمردان وزنان سرزمين پاکمان الشترازهمه طوايف.سعيداميري (استان مرکزي)
.
نقل قول کردن
#41 اسدی پیری 1399-10-16 22:18
سلام جناب آقای فرج اللهی
امشب صرفا برای پیدا کردن مطالبی پیرامون اقوام الشتر جستجویی در اینجا داشتم که به این مطالب ای ک توست شما در دسترس همه ی ما قرار داده شده برخوردم چند سالی که در مدرسه ی این روستا تحصیل میکردم همیشه در مسیر ما یه خانه باغی بود که در آن خانه گهگاهی نیمه باز بود و شنیده بودم که این خانه متعلق به خانواده ی چنگیزی هست و دوست داشتم در مورد این خانواده عزیز بیشتر بدانم ممنون که این اطلاعات رو برای ما جمع آوری کردید و در دسترس ما قرار دادید .
نقل قول کردن
#42 فهیمه چنگیزیان 1400-02-15 12:59
اینجا برای از تو نوشتن فضا کم است پدر عزیزم هیچ واژه ای نمیتواند درد نبودنت را تسکین بخشد چرا که یقین دارم دایره واژگان از وصف بزرگیت عاجزند داغت اینجاست که باید بگویم فقیر منم که ندارمت با تشکر فراوان از جناب مسعود فرج الهی که همیشه بیاد بزرگان و ادیبان این مرز و بوم است
نقل قول کردن
#43 فهیمه چنگیزیان 1400-02-15 13:07
با سلام و تشکر ب همه دوستانی که همواره از پدر بزرگم عموی بزرگوارم و پدر نازنینم ب نیکی یاد میکنند
نقل قول کردن
#44 فهیمه چنگیزیان 1400-02-15 13:14
انشام شده بیست بابای گلم موضوع کسی که نیست بابای گلم دیشب زن همسایه به من گفت یتیم معنای یتیم چیست بابای گلم
نقل قول کردن
#45 فهیمه چنگیزیان 1400-02-15 13:18
پدر نازنینم کاش میدانستی هرگز بعد از تو لبخندی از شوق نداشته ام و سوز نبودنت در عمق چشمانم قابی ساخته اند که تا ابدیت نبودنت را به سوگ مینشینند
نقل قول کردن
#46 فهیمه چنگیزیان 1400-02-15 13:36
پدر عزیزم اگر همه عاشقانه را برایت بسرایم باز نتوانستع ام شمه ای از اندوهم را ب تصویر بکشم
نقل قول کردن
#47 فهیمه چنگیزیان 1400-02-15 13:45
غروب مظلومانه ات را هرگز از خاطر نمیبرم انگار آن روز باد همه من را با خودش برد نازنین پدرم دخترکانت هنوز از فراقت چنگ بر سینه میکوبند کاش آن روز باد تو را با خود نمیبرد و ای کاش هیچ خردادی تکرار نشود
نقل قول کردن
#48 امین دلفانی اصلاشاه 1400-03-08 22:45
سلام درود فراوان بر قوم بزرگ ایل کولیوند.وسپاس فراوان بر اقای فرج الهی .مرحوم هدایت خان چنگیزی از بزرگان کولیوند بودن و برای ما افتخارهست که چنین مرد بزرگی در ایل قوم ما بوده.مردی مهمان نواز دوست داشتنی وخوشتیپ بود.ایشان بیشتر وقت خود را صرف درست کردن کارهای مردم میکرد .ایشان واقعا یک مرد بزرگ و قابل ستایش بو د .حدود ۵۰سال همسایه دیوار به دیوا ر بودیم.روحش شاد یادش تا ابد جاودان باد
نقل قول کردن
#49 محمد 1401-03-28 22:00
روح این دو عزیز شاد باشد ، ولی لازم به ذکر است که ایل بزرگ کولیوند بزرگان زیادی دارد که گمنام هستند .و نامی از آنان برده نشده در این مطلب .
نقل قول کردن
#50 جلیل عزیزپور 1401-11-05 22:29
سلام و عرض ادب به جز خوبی ازاین بزرگواران چیزی نشنیدم روحشان شاد خدا بیامرزدشون
نقل قول کردن
#51 جلیل عزیزپور 1401-11-05 22:32
روحشان شاد
نقل قول کردن
#52 علی یوسفوند 1402-01-28 23:55
در طول تحصلیم از دبستان تا دانشگاه هیچ کدام از معلمین و استادان بنده که دست همشون را می بوسم وخاک پای همه شان هستم هیچ کدام ازهرلحاظ که بگیدبه پای فاضل چنگیزی نمی رسند روحش شادافسوس که زودرفت
نقل قول کردن
#53 سحر 1403-02-02 13:25
سلام اقای فرج اللهی.ممنون بابت مطلب عالیتون.من امروز اتفاقی از زندگینامه ی این فاضل بزرگ اشناشدم.مردی باپشتکار.متاسفا نه من یزد زندگی میکنم ولی خیلی دوست داشتم بافرزندان این عزیز اشنابشم تا اززندگی این بزرگوار بیشتر میدونستم.واقعا خیلی علاقه مندم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا