از شوق رسیدن است جاری شدنم
رودی کـه بـه دریـا نـرسـد مـیمـیـرد
مهتاب نوروزی مشهورترین سوزندوز بلوچ جمعهشب بیست و چهارم تیرماه 1391 در تنهایی و تنگدستی درگذشت.
اگر به کاخ نیاوران رفته باشید، لباس آبی و سپید سوزندوزی شدهای را میبینید که هنرمند خالق آن همه عمر در نهایت فقر و تنگدستی زندگی کرد.
مهتاب در روستای قاسمآباد واقع در 7 کیلومتری بمپور زندگی میکرد و هزینههای زندگیاش را کمیته امداد پرداخت مینمود. اتاق کوچکی که در آن به سر میبرد، از هر گونه وسیله خنک کندهای بیبهره بود.
گرمای طاقتفرسای سیستان و بلوچستان آزارش میداد. نماینده مردم بمپور و ایرانشهر در مجلس وعده داده بود تا تسهیلاتی برای وی در نظر گرفته شود. او نه بیمه بازنشستگی داشت و نه حقوقی ثابت.
مهتاب زنی سیهچرده بود با بیش از 73 سال سن که مدتها بود نمی توانست سوزندوزی کند. شاید به این دلیل بود که در خانه 30 متریاش به زحمت یک لامپ 40 وات روشن بود، نو کولر و نه یخچال و نه آبی خنک نا گلویی تازه کند. اما مهتاب همیشه مهربان بود و متواضع و سخاوتمند.
ثروتش هنر خلق سفرههای رنگین بر تن پارچه بیجان بود. او در عرصه هنر، زن سوزندوز ایران لقب گرفته بود، اما در فقر و تنگدستی از دنیا رفت.
سازمان میراث فرهنگی در گوشه و کنار ایران باید قدر اینگونه هنرمندان را بداند و حق آنها را به شایستگی ادا کند. مسوولان عرصه هنر کشور نباید اجازه دهند افرادی مانند او اینگونه زندگی را بگذرانند و در فقر و تنهایی عرصه هنر اصیل و بومی کشور را ترک کنند، بلکه باید به یاری آنان بشتابند و یار و مددکار آنان شوند تا هنر ایران و هنرمند ایرانی همواره سرافراز و سربلند، تاریخ و تمدن ایرانی و اسلامی این سرزمین را در جهان به معرض تماشای جهانیان بگذارد و از اصالت ایران و ایرانی در عرصه هنر دفاع کنند.
ارسال کننده:
غلامحسین گرشاسبی