استاد علی اکبر شکارچی به مناسبت تأسیس هنرستان هنر در لرستان پیام شادباشی صادر کرد. در این پیام که یک نسخه از آن در اختیار پایگاه خبری یافته قرار گرفت،آمده است:
به نام خداوند خورشید و ماه که دل را به نامش خِرَد داده راه
از طریق هفتهنامهی ارزشمند سیمره باخبر شدم، در خرمآباد و بروجردِ لرستان، هنرستان دختران و پسران در رشتههای: موسیقی، تئاتر و گرافیک تأسیس میشود.
اینجانب، به عنوان یکی از هنرمندانِ موسیقی آن دیار، بر خود لازم دانستم با این نوشته مختصر شادمانی و خوشحالی خود را ابراز نمایم و به عموم مردم ایران و لرستان صمیمانه تبریک بگویم.
همچنین شایسته است:
به مدیرکل محترم ادارهی آموزشوپرورش، جناب آقای سهرابی؛
مدیرکل محترم ادارهی ارشاد لرستان، جناب آقای فتایی؛
و معاونت محترم امور هنری، دوست و هنرمند ارجمند، جناب آقای فرید رحمتی؛ که دست در دست یکدیگر نهادند و یکدل و یکزبان این اتفاق تاریخی را، به تصویب برسانند و اعلام نمایند؛ صمیمانه تبریک بگویم.
جهان یادگاری است و ما رفتنی به گیتی نماند بهجز مردمی (فردوسی)
بیتردید، اگر پیگیری و همت این عزیزان و دیگر مدیران قبلی نمیبود، این امر تحقق نمییافت.
من از هماکنون صدای آیندگان را میشنوم که به مدیران شایسته و لایق در عرصهی توسعهی علم و فرهنگ و هنر درود میفرستند.
«علوم عالیهی دورههای باستانی یونان در قرونوسطی، چهار علم اساسی را شامل میشده است؛ و به همین سبب بدان نام مربع (quadrivium) داده بود. این علوم از این قرارند:
موسیقی، حساب، هندسه و نجوم. همچنین نظریهی «نغمات موسیقی» جزئی از نظریهی وجود نغمات کیهانی و روح آدمی به شمار میرفته است.»۱*
قابلملاحظه است در بیت زیر، مولانا نظریه آمیخته بودن نغمات کیهانی را با نغمات روح آدمی به زیبایی شگفتانگیزی به نظم درآورده است:
بانگ گردشهای چرخ است اینکه خلق مینوازندش به تنبور و به حلق (مولانا)
غرض از آوردن متن تاریخی فوق آن است که از حدود ۵۷۰ سال قبل از میلاد، همهی ملل جهان توانستهاند از دل قانونمندی کیهانیِ نانوشته موسیقیِ سرزمین خود، بنیانهای مهم آن را استخراج کنند و این علم را مکتوب کنند و آموزش و توسعه دهند.
پس اطمینان دارم، آموزش شفاهی که هنوز کارکِرد خود را از دست نداده است و آموزش آکادمیک، بهطور موازی به گونهای باعث شکوفایی هنر این سرزمین خواهد شد؛ که دیگر اقوام و مللِ علاقهمند و خارج از این مرزها از آن بیبهره نخواهند ماند. بر کسی پوشیده نیست که علم، بهسرعت شگفتآوری در حال حرکت است و ما نمیتوانیم نسبت به تجربیات بَشَر، بیتفاوت بمانیم. گرچه این اتفاقِ مهمِ آموزشی با تأخیر زیاد تحقق مییابد، اما هیچگاه دیر نیست.
من تا سیس هنرستانهای فوق را به فال نیک میگیرم و مثل آرزومندی خوشباور بر شکیبایی و زمان تکیه میکنم و به آن دل خواهم بست.
از کلیهی آثار بهجا مانده هنرمندان لرستان در زمینهی موسیقی، هنرهای نمایشی، تئاتر و سینما، نقاشی، خطاطی و گرافیک که عمدتاً ثبت و ضبط شدهاند؛ جملگی، از یکسو گواه صدقِ گفتار اینجانباند و از طرفی گنجینهای از مضمون و محتوایی ارزشمند برای آموزش در همین هنرستانها خواهند بود.
خوشبختانه بالقوه، نیروی انسانی کاردان و تحصیلکرده دانشگاهی، در رشتههای فوق در استان وجود دارند.
امید است با مدیریتی دلسوز و باتجربه، خارج از هرگونه گروهبندیهای اجتماعی و سیاسی، این هنرستانها بتوانند به رشد و شکوفایی هنر در لرستان بیانجامند.
توضیح:
1* ترجمهی فوق، توسط دکتر سیدعباس موسوی از کتابA History of science/ by George Sarton انجام گرفته است.