همواره در تعاریف امنیت ملی تأکید بر حفاظت از ارزشهای حیاتی ملی در مقابل تهدیدات و آسیبپذیریهای عمدتاً خارجی اســت که در نهایت در حوزه فرهنگ منجر به حفظ راه و روش زندگی قابل پذیرش برای همه مردم و مطابق با نیازها و آرزوهای مشــروع شــهروندان میگردد.
از نظر فرســت امنیت فرهنگی ظرفیت یک جامعه بــرای حفاظت از ویژگیهای خاص خود در مقابل تغییر شرایط و تهدیدات مادی و معنوی است. به عبارت دقیقتر تعریف امنیت فرهنگی شامل بقای الگوهای سنتی زبان، فرهنگ، پیوستگی، هویت و آداب و رسوم دینی یا ملی با اجازه دادن به تغییرات قابل قبول اســت.
از نگاه «ماندل» امنیت فرهنگی دلالت بر میزان تحمل، انسجام و همزیستی مسالمت آمیز هویتهای فرهنگی در درون یك جامعه دارد. نكته اساسی در فراسوی این بعد از امنیت، توانایی جامعه برای تداوم بخشیدن به ویژگی بنیادی خود، تحت شرایط متحول و در مقابل تهدیدهای احتمالی یا واقعی است.
مطابق دیدگاه «بوزان» و طرفداران این نگاه، امنیت فرهنگی، حفظ فرهنگ ملّی در مقابل كشورهایی است كه برای جدایی هویت فرهنگی و قومی بین گروهها در كشورهای هدف تلاش میكنند؛ لذا، این نوع نگاه در موضوع فرهنگ، حفظ محورند و در نگاهی سلبی باید با همه این تلاشها مقابله شود تا اطمینان حاصل گردد كه اگر هیچ تلاشی، امنیت فرهنگ را تهدید نكند، ا در این صورت امنیت فرهنگی برقرار است. این رویكرد به طور طبیعی نگاهی بدبینانه نسبت به بیگانگان ایجاد میكند و هرگونه تعامل و ارتباط از جمله جهانی شدن را تهدید تلقی میكند.
مؤلفههای امنیت فرهنگی
۱. حفــظ خصوصیات هویتی متمایز خرده فرهنگهــا: این مؤلفه ناظر به حفظ هویتهای فرهنگی غیرحاکم در مجموعه تحت حاکمیت یک فرهنگ ملی است. این امر از یک سو منجر به رضایت اعضای خرده فرهنگها از تعامل با فرهنگ حاکم شده و از سوی دیگر منابع و ذخایر ارزشمندی را برای حفظ قدرت تطابق، تحول مثبت و رونق فرهنگی در اختیار قرار میدهد.
۲. حفــظ حق تماس فرهنگهای غیرحاکم بــا جریانهای فرهنگی جهانی: چنین امکانی موجب میشــود تا توانایی تحول درونی هر یک از خردهفرهنگها حفظ شــده و رونق فرهنگی در عموم خردهفرهنگها افزایش یابد و درپی آن امکان حفظ حیات این خردهفرهنگها تقویت شــود. از سوی دیگر این مسأله میزان احســاس آزادی را برای خرده فرهنگها تحت حاکمیت یک فرهنگ ملی تقویت نموده و رضایت آنها را افزایش میدهد. از سوی دیگر در صورت وجود تعامل میان خرده فرهنگهای یک فرهنگ ملی با جهان خارج، یک فرهنگ ملی با ابذارهای به روزتری میتواند در مواجهه با جریانهای جهانی شدن از خود واکنش نشان دهد.
۳. حفظ بنیانهای ارزشی و اخلاقی فرهنگ: حفاظت از بنیانها و ارزشهای پذیرفته شده عمومی در مقابل جریانهای منحرف و ساختارشکن یکی از اصلیترین مطالبات عمومی مردم از نهاد حاکمیت در حوزه فرهنگ اســت. در صورتی که این خواســته پاســخ داده نشود نه تنها رضایت عمومی از حاکمیت فرهنگی از میان میرود بلکه مشروعیت و مقبولیت عمومی آن نیز با چالش مواجه میشود.
تهدیدات امنیت فرهنگی
بعد امنیتی حوزه فرهنگ ناشــی از برانگیخته شــدن تهدیداتی است که به چهاردلیل عمده به وجودآمدهاند، این دلایل عبارتند از: کاهش کنترل حکومتها بر فضای اجتماعی خود، ظهور وتقویت جنبشهای جدایی طلب فروملی، افزایش جریانهای نفوذکننده خارجی و چارچوبهای در حال تحول داخلی و خارجی.
الگوى تأمین امنیت فرهنگى
یکى از الگوهاى مهم در تأمین امنیت فرهنگی که از اقبال عمومی گستردهای برخوردار بوده و توجیه پذیرمینماید، الگوی هسته وپیرامون است. این مدل براین اصل استواراست که یک فرهنگ باید خاصیت ثبات وانعطاف را به صورت همزمان داشته باشد فرهنگهای زنده در نگاه اول مانند برکهای راکد میمانند اما در واقع جریانهای آب در زیر ظاهر راکد وجود دارد. به هر حال کشــمکش ذاتی بین ثبات و پویایی در بطن فرهنگ، به عنوان موضوع اصلی امنیت فرهنگی مطرح اســت و چارچوب تفکر امنیتی در این موضوع تمایل به ثبات و عدم تغییر دارد. برای حفظ هویت فرهنگی ملی، ناگزیر از حفظ چارچوبهای ارزشــی و رفتاری خاصی به عنوان هسته مرکزی یک هویت هستیم و تغییر این هسته منجر به تهدید بقای هویت فرهنگی مذکور میگردد. دراطراف این هسته، پوسته وپیرامونی قراردارد که به منظورایجاد قدرت تطابق با شرایط جدید محیطی امکان تحول و تغییر در چارچوبهای ارزشی و الگوهای رفتاری آن وجود دارد.