خرمآباد شهر خوبیهاست و هر چه داشته باشد کم است. این باور من است و باور بسیاری از همشهریهایم و گفتهی اغلب مدیران و دستاندرکاران شهر.
همیشه و همواره بزرگترین آرزو و خواستهی نگارنده برای زادگاهم خرمآباد، بر اساس زمینهی فعالیتها و کنشهایم، «توسعه فرهنگی» ،بوده و هست؛ از این رو و با توجه به میزان علاقهمندی و باور به رخدادهای فرهنگ محور، روزها و روزها منتظر بودیم تا سازمان فرهنگی- هنری- ورزشی شهرداری خرمآباد به عنوان رکن اساسی دیگری به متولیان امر مهم فرهنگ در شهر ملحق شود؛ چه نیکو و چه اندازه به جا که این رخداد ارزشمند به وقوع پیوسته است.
ضمن ابراز خوشحالی از شکلگیری این مجموعه و فعالیت آن، نیک میدانیم که این سازمان یکی از اصلیترین نهادهای بسیار موثر در شهرهای توسعه یافتهی ایران به حساب میآید و هرچند دیر و با تاخیر، اما بالاخره به کاروان توسعهی شهری خرمآباد پیوسته است و انتظار میرود مولد اموری ماندگار باشد. نهادی که خواه ناخواه باید متولی جدی و پیگیر امور فرهنگی در شهر باشد.
از این رهگذار و با توجه به اهمیت فراوان مقوله تعالی فرهنگ و هنر برای شهر ما، در راستای توسعه فرهنگی به معنای حقیقی آن، نخست لازماست به طور عقلانی، کاستیها و خلاهای موجود شناسایی شوند و این نقصانها مورد پذیرش قرار گیرند و سپس برایشان چارهاندیشی کرد. چراکه پذیرش واقعیتها و کمبودها همیشه و همواره بهترین روش برای یک آغاز منطقی است؛ با این مقدمه باید گفت هر چند در حوزهی فرهنگ و هنر لرستان تلاش فعالان و علاقهمندان تا به امروز، شایستهی قدردانی بوده و هست، اما زیرساختهای فرهنگی در لرستان هیچگاه به عنوان «جدیترین پیش نیاز هرگونه توسعهای» مدنظر قرار نگرفتهاند!
زیرساختهای توسعه در لرستان به بیان مدیران ارشد و کارشناسان استان، همگی همان مقولات فرهنگی هستند که امروز نیازمند توجه و برنامهریزی ویژه هستند. فرهنگ آنچنان قدرتمندانه تمام عرصههای پیشرفت و زندگی را تحتالشعاع قرار داده است که گاه از خاطر همهمان به سادگی محو میشود و درد را جای دیگری جستجو می کنیم، حال آن که از ماست که برماست.
یکی از توضیحات مطلب بالا این است که بنا به اظهار نظر همهی کارشناسان و مسئولان و دستاندرکاران، آخرین راه برونرفت اقتصاد کمتوفیق لرستان از شرایط کنونیاش، «سرمایهگذاری بخش خصوصی» است. باید گفت ورود سرمایهگذار و ترغیب او به سرمایهگذاری، به ویژه در حوزه توسعه گردشگری شهری و احداث هتل و ایجاد مجموعههای گردشگری و توسعهی فضاهای شهری در گام نخست، به نبض شهر، یعنی «خود مردم آن شهر»، بستگی دارد. این مردم باید مردمی باشند که توسعه را بخواهند و بشناسند، به ادبیات توسعه مسلط باشند و آن را مطالبه کنند. مردمی که روحیهی نشاط و امید را درک کنند و خواهان آن باشند ورود سرمایهگذار را نیز به آسانی و زیبایی میپذیرند و به استقبال میروند.
یقیناَ معنای این سخنان و پرداختن به حوزه امید و نشاط و خودباروی و مطالبه گری، به معنای آن نیست که وجود مشکلات دیگر را نفی کنیم یا لزوم تلاش در دیگر عرصه های را نادیده فرض کنیم؛ بلکه می خواهیم باور کنیم که که اصل بنیادین همهی اقدامات، روحیه و باور و فرهنگ است. مردم باید انرژی و آگاهی لازم را نسبت به پیشرفت احساس کنند و آن را به یکدیگر تسری ببخشند. شیوع بی تفاوتیها و جایگزینی فرهنگانتقاد به جای فرهنگ اصلاح و ممارست، همواره چوب لای چرخ توسعه به شمار آمده است. حال این که کنشگری و امید و مطالبه باوری، در همهی مواقع موثر و مفید واقع شده است.
اینجاست که وقتی سخن از فعالیت سازمان فرهنگی، هنری ورزشی شهرداری خرمآباد بهمیان میآید باید به اهمیت موضوع بیش از پیش واقف باشیم و آن را فرصتی ارزنده برای بهبود مناسبات شهریمان بدانیم و بنامیم.
بنابراین لازم است ترویج روحیه امید و توسعه خواهی و هرگونه آموزش شهروندی در قالب برنامههای فرهنگی هنری ورزشی از جدیترین تصمیمات این سازمان تلقی شود. تصمیماتی که نتایج روشنی فراروی امر مهم توسعه شهری و فرهنگسازی قرار خواهد داد.
امید است شهردار محترم خرمآباد و مجموعه همکاران ایشان در این نهاد قدرتمند، با علم به اهمیت موضوع و ارادهی جدی، پایهگذار اتفاقات و رخدادهای مبارکی باشند که از منفعت معنوی آن همه شهروندان برخوردار و بهرهمند شوند تا این که سیمای امید، مطالبهگری و مهرورزی بر سرتاسر شهرمان هویدا شود.
ارسالکننده:
آتوسا رحمتی
کارشناس رسانه و فعال فرهنگی
دیدگاهها