امروز روز اول مهره؛ روز بازگشایی مدارس و اولین روز از پاییز دل‌انگیز، چه بوی قشنگی گرفته آسمون، خانه‌ها، خیابان‌ها، مدرسه‌ها، کوچه‌ها، باغ‌ها، هر کدامشان در مهرماه حال و هوایی خاص خودشون را دارند، خاطرات ماه مهر، خاطرات قدیمی از زندگی گذشته ماست، خاطراتی پر از بوی باران، بوی پاک کن، بوی دفتر‌های نو، زنگ تفریح، گچ‌های رنگی و تخته پاک کن و البته سادگی‌های کودکی... هر سال با آغاز ماه مهر و بازگشایی مدارس، اغلب ما به یاد خاطرات مشترکی از زمان مدرسه خودمان خواهیم افتاد.
برخی از این خاطرات مشترک هستند؛ مثل خاطره ما از روپوش و کیف و کتاب‌هایمان، از نو شدن کفش‌هایمان؛ معلم‌هایمان، یا مداد و پاک کن و لوازم تحریر‌هایمان. هفته اول مهر، برای همه ما در هر رده سنی که باشیم یادآور خاطرات فراوانی است، خاطراتی که در گذر این همه سال شاید کمرنگ شده باشند، اما یادآوریشان هنوز هم برایمان دلنشین است.سرود باز آمد بوی ماه مهر؛ ماه مدرسه، دورانی را به یادمان می‌آورد که در آن صفا، صمیمیت و یک رنگی حرف اول رامی زد و امروز مائیم و دلتنگی آن روز‌ها...
انگار که دلت پر می‌زند برای کتاب فارسی و از برکردن شعر‌هایش در مسیرخانه تا مدرسه؛ برای رفقای هم کلاسی، نشستن گوشه حیاط و پاتوق صبحگاهی، برای استرس درس پرسیدن، برای مشق نوشتنها دیکته یا پرسیدن درس توسط معلم‌ها و برای دلشوره‌های زود رسیدن به مدرسه و رفتن سر کلاس یا کاردستی درست کردن‌ها و سالم رساندش به مدرسه و...
دلت برای همه چیز تنگ می‌شود، برای صف بستنها، پشت نیمکت نشستنها، مداد مشکی و قرمز در دست گرفتنها، غلط نوشتن... پاک کردن... پاک کن... مدادتراش، جامدادی صورتی، زنگ تفریح، دویدن، بازی، آبخوری، لقمه نون پنیر و گردو، سطل بزرگ کنار درب کلاس که مدادهامونو اونجا میتراشیدیم و روز‌هایی که انشا‌های قشنگ می‌نوشتیم و قهر و آشتی‌های کوچک داشتیم و البته این صدا که بدو سرصف، چراموهات روکوتاه نکردی، چرا ناخن هات بلند است؟ چرا سر و وضع لباس‌ات این چنین هست؟! یا وقتی دیر می‌رسیدیم مدرسه و ناظم با عصبانیت می‌گفت که شما دیر اومدی برو جلو دفتر وایسا!
دلمان می‌تپد برای شادی و دلشوره اون روز‌ها که نمی دونستیم امسال همکلاسی هامون کیا هستند، یعنی ناظم امسال همون پارسالی است؟! زنگ‌های ورزش و توپ‌های ورزشی، والیبال، بسکتبال، هندبال. مبصر بازی‌ها و دعوا‌ها و شیطنت‌های بچگی سرکلاس درس و موقع خارج شدن از مدرسه؛ اردو‌های دسته جمعی که با هم می‌رفتیم؛ آزمایش‌هایی که انجام می‌دادیم؛ جلد گرفتن و منگنه کردن کتاب‌ها؛ چه لذتی داشت خرید کیف، کفش، لباس و لوازم التحریر خریدن‌ها برای مهرماه در اواخر شهریور ماه؛ یادآوری این تکه کلام‌ها و خصوصیات خلقی و رفتاری برخی از معلم‌ها بین دانش‌آموزان و هم شاگردی‌ها؛
زنگ‌های تفریح دست در دست دوستان و همکلاسی‌های گذاشتن و از قرار و مدارای برای بازی و دیدار‌های فردای روز تعطیلات گفتن و... تجدید خاطره‌هایی است که ما دوران کودکی و نوجوانی خود را با آن سپری کردیم و همینک نسل‌های جدید در حال سپری کردن آن تجربیات و خاطرات هستند.
چه خوب است در این روز و در این ایام که ایام بازگشایی مدارس است یادی از معلمان قدیمی کرده و اگر در قید حیات هستند به سراغ آن‌ها برویم و دستشان را ببوسیم و از زحمات‌ایشان تشکر کنیم. شاخه‌ای گل به رسم ادب تقدیمشان کنیم و احترامشان بگذاریم.
سید محی الدین حسینی ارسنجانی
کلیک کنید
دیدگاه‌ها