وقتی از تغذیه سالم سخن به میان میآید، آنچه در ذهن تداعی میشود مصرف سبزیجات و میوهها، دریافت کافی کلسیم و شیر و لبنیات و دریافت پروتئینها و ویتامینهاست.
در این میان آنچه کمتر به آن توجه میشود این است که تغذیه سالم ارتباط تنگاتنگی با روان سالم دارد، این در حالی است که بسیاری از ما از این رابطه دوسویه غافلیم، بیشتر کارشناسان پس از سالها تحقیق و پژوهش اعلام کردهاند که منشأ بسیاری از مشکلات و بیماریهای جسمی و روحی انسان روش نادرست زندگی اوست، بدیهی است که درمان بیماریها هم فقط با تجویز چند دارو تکمیل نمیشود بلکه کلید اصلی درمان تغییر روش زندگی و رو آوردن به تغذیه سالم است.
روانشناسی تغذیه
وقتی از تغذیه سالم سخن به میان میآید، آنچه در ذهن تداعی میشود مصرف سبزیجات و میوهها، دریافت کافی کلسیم و شیر و لبنیات و دریافت پروتئینها و ویتامینهاست.
در واقع آنچه به تقویت یا تضعیف روح میانجامد، جسم را هم قوی یا ضعیف میکند. در این زمینه سالهاست که تأثیر مسائل روانی بر تغذیه به اثبات رسیده است و این نکته تازهای نیست که آنچه میخوریم روی روان تأثیر میگذارد. از طرفی روان ما به طور ناخودآگاه در انتخاب غذاها نقش دارد.
شاید با مثالی بتوان موضوع را بهتر توضیح داد، وقتی غذا را در محیط آرام و به دور از تنش صرف میکنیم، ممکن است بیش از همیشه بخوریم زیرا بهاصطلاح اشتها باز میشود. گاهی اوقات بدغذایی بچهها به دلیل عوامل محیطی است و زمانی که محیط پرنشاط و آرامی را برای بچهها فراهم کنیم، خواهیم دید که بدغذایی خودبهخود رفع میشود.
گاهی منع فراوان از خوردن یک غذا یا اجبار به خوردن آن نتیجه عکس میدهد و فرد تمایل بیشتری به خوردن یا نخوردن آن غذای خاص پیدا میکند.
همچنین درباره «نوگریزی غذایی» کودکان که شکایت بسیاری از والدین است، باید گفت تا سن ۵ سالگی بیشتر بچهها هر غذای جدیدی را میپذیرند اما از این سن به بعد سلیقه غذایی پیدا میکنند و هر غذایی را نمیخورند به همین دلیل است که غذاهای جدید را پس میزنند و در برابر مصرف آن مقاومت به خرج میدهند. به این ترتیب است که «نوگریزی» پیش میآید و والدین را به دردسر بزرگی میاندازد.
گفته میشود مسائل روحی و روانی روی این عارضه تأثیر مستقیمی دارد البته نمیتوان نقش ژنتیک را نادیده گرفت.
خودشناسی و تغذیه
وقتی بیماری جسمی رخ میدهد، علاوه بر جسم روح نیز آزرده میشود، اگر بدانیم مواد غذایی با جسم و روح ما چه میکند نسبت به آنچه میخوریم حساستر میشویم، خویشتنداری به خرج میدهیم، روش زندگی خود را اصلاح و سعی میکنیم تغذیه سالمی داشته باشیم، بهعنوان مثال بسیاری از افراد نمیدانند همانطور که بدن به ماده مخدر معتاد میشود، ممکن است به یک ماده غذایی هم معتاد شود.
حتما افراد زیادی را دیدهاید که تمایل شدیدی به خوردن شیرینی یا شوری یا ترشی دارند و نمیتوانند از خوردن این مواد غذایی چشمپوشی کنند، این دسته از افراد بدون آنکه بدانند به مصرف این مواد معتاد شدهاند یعنی مغزشان در پاسخ به مصرف این مواد پاداش میدهد؛ بنابراین برای دریافت آنها پاداش که همان احساس خوشایند پس از مصرف آن ماده غذایی است، دائم آن را مصرف میکنند.
در موارد بسیاری تغذیه ناسالم ریشه در مسائل و مشکلات روحی- روانی دارد؛ همانطور که برای ترک مواد مخدر باید به مسائل روحی- روانی توجه کرد، برای فردی که مدتها رژیم غذایی ناسالمی داشته است هم باید مسائل روانی را در نظر گرفت.
این متخصص تغذیه با تاکید بر این که به همین دلیل است که بسیاری از رژیمهای غیرعلمی و فوری و کوتاهمدت نتیجه نمیدهد، تصریح میکند: ترک عادتها یکشبه میسر نمیشود و محدودیت چندهفتهای یا چندماهه نمیتواند در درازمدت به حفظ سلامت فرد کمک کند.
واقعیت این است که در بیشتر رژیمهای غیرعلمی، مسائل روحی- روانی نادیده گرفته میشود و یکی از دلایل ناموفق بودن این رژیمها همین امر است.
در رژیمهای علمی وابستگی فرد به شیرینی، نوشابه و دیگر مواد غذایی در طول زمان اندکاندک رفع میشود.
در رژیمهای علمی اصل بر این است که لازمه برخوردار بودن از تغذیه سالم، داشتن روان سالم است و در مقابل داشتن رفتار ناسالم و نادرست در همه زمینهها ازجمله در شیوه تغذیه ناشی از روان ناسالم است
از سوی دیگر افرادی که اضافهوزن دارند و تحت تأثیر مسائل روحی- روانی، استرس و اضطراب قرار میگیرند، تمایل بیشتری به مصرف مواد غذایی پیدا میکنند.
در بسیاری از موارد یکی از علل چاقی در افراد مسائل روحی و روانی است. بهاینترتیب یکی از اولین راهکارها برای کنترل وزن در این افراد تقویت اراده است؛ بهطوری که فرد بتواند در برابر خوردن مقاومت کند.
مصرف مایعات فراوان، جایگزین کردن سبزیجات و میوهها بهجای مواد غذایی چرب و شیرین، کم کردن وابستگی به برخی مواد غذایی پرکالری در طول زمان، کاهش دادن مصرف مواد پر ادویه فرآوری شده و غذای فوری، داشتن یک رژیم غذایی علمی با در نظر گرفتن شرایط روحی- روانی، گرفتن شرححال دقیق از بیمار، در نظر گرفتن شرایط جسمی بیمار با ارزیابیهای اولیه از جمله اقداماتی است که توصیه میشود.
شاید ندانید که حتی مصرف روزانه آب تا چه حد روی روح و روان شما تأثیرگذار است.
ارتباط مصرف آب و عصبانیت
مصرف آب در روح و روان انسان تأثیرگذار است و افرادی که آب کمتری مصرف میکنند، عصبیتر هستند و استرس آنها هم بیشتر است. ۴۵ تا ۵۰ درصد از ترکیبات بدن را آب تشکیل میدهد و سوختوساز و فعلوانفعالات بدن هم از طریق آب انجام میشود
مصرف ۸ تا ۱۲ لیوان آب در روز، سموم را از بدن خارج میکند. به همین علت است که اگر آب بهاندازه کافی مصرف نشود تنظیم فعلوانفعالات بدن به هم میخورد و سوختوساز و سمزدایی بهخوبی انجام نمیشود.
مصرف روزانه میوه و سبزی میتواند آب بدن را تأمین کند و برخی از سبزیها مثل کاهو از ۹۰ درصد آب تشکیلشده است.
میوههای آبدار مثل هندوانه و خربزه هم در تأمین آب بدن نقش دارد. بههرحال باید به میزان کافی آب مصرف کرد افرادی که به میزان کافی آب مصرف میکنند، در شرایط استرسزا بهتر عمل میکنند و اضطراب آنها کاهش پیدا میکند.
گردآوری: سرگرد سعید طهماسبی کارشناس ارشد روانشناسی مرکز مشاوره آرامش