"قاضی علی مرادی" معاون قضایی دادگستری ایلام بر اثر سانحه تصادف درگذشت.
به گزارش یافته، "قاضی علی مرادی" اهل شهرستان الشتر، معاون قضایی رئیس دادگستری و سرپرست شوراهای حل اختلاف استان ایلام بود که دیشب بر اثر تصادف در محور الشتر- فیروزآباد درگذشت.
وی سابقاً به‌عنوان دادستان شهرستان‌های ملکشاهی و مهران مشغول خدمت در دستگاه قضایی بود.
کلیک کنید
دیدگاه‌ها
برای شادی روح مرحوم مرادی صلوات بفرستید ویه فاتحه نسار روح پر فتوحش کنید
با تشکر
یادش بخیر
جاده مرگ اینبار جون یه فرشته رو گرفت
باید به اون مسئولان بی فکر این شهر که چند ساله نتونستن این جاده رو درست کنن لعنت فرستاد
دائی جون روحت شادددددددد جات تو بهشته
ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چاره‌ای جز تسلیم و رضا نیست
و برای آنان صبر و اجر و برای آن عزیز سفر کرده علو درجات طلب می‌کنم
روحش شاد و یادش گرامی
برادر دلسوزم علی جان روحت شاد .
وقتی خبر را شنیدم شوکه شدم. با خود گفتم لابد کسی داره با من شوخی می‌کنه! اما ایکاش شوخی بود و رنک واقعیت به خود نمی‌گرفت!
به جرأت می‌توانم بگویم که حجت الاسلام علی آقای مرادی یکی از بهترین دوستان من در طول تحصیل در شهر مقدس قم بود. نزدیک بیست سال از آشنایی ما میگذرد و دلسوزی ها و احساس مسئولیت ایشان و خوش اخلاقی هایش از او شخصیتی بینظیر ساخته بود. فقدانش واقعا دردآور است.
این حادثه دردناک را به خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال علو درجات ایشان را خواهانم.
سیدمحمدرضا حسینی، مشهد مقدس
با نهايت تأسف و تأثر درگذشت ناگهاني همكار عزيزمان مرحوم مغفور حاج علی مرادی همکار قضایی و دوست بسیار محبوب و محجوب را به خانواده محترم آن مرحوم و کلیه همکاران تسليت عرض مي نمائيم.
هر چند که تاب فراق و هجران سخت و دشوار است ،لیکن تقدیر الهی را جز صبر و بردباری چاره ای نیست. از خداوند بزرگ برای آن مرحوم غفران واسعه الهی و برای بازماندگان محترم صبری جمیل و اجری جزیل را مسئلت می داریم .
همیشه در یاد و خاطر ما باقی خواهید ماند
روحش شاد و یادش گرامی باد
دکتر از شخصیت های برجسته شهر، استان و کشور بوند. و از نبود چنین مرد عادل و درستکاری بسیار اندوهگین شدم..خداوند بیامرزد ایشان را.
خاطره جالب دارم من از ایشان چند سال پیش ما با خانواده دو بچه دختر پسر بدون ویزاعازم زیارت اربعین بودیم موقعع عبورازمرزگرفتند وخانم بچه های من هر قدز به ماموران گریه وزاری کردند اعتنا نکرده و گذرنامه مارا گرفتندومارفتم شی کلانتری واصلا کسی جوابگو نبود توهین میکزدند ایشان اتفاقا انجا بودند حال خانم و بچه های مرا دیده خود را معرفی کزفت صبح بیایدمن شمارا می‌فرستم برویدبه زیارت ببین ان همه مامور واقعا یک مردبا شرف بود واون هم اقای علی مرادی روحش شاد و قرین رحمت حق سید مجتبی از تبریز
علی جان
بیش از چهل روز است که دست بیدادگر اجل گل عمرت را پر پر کرد
وگلی از بوستان ولایت را چید و در بهشت جاودانه اش ساخت
ولی افسوس که دیگر نخواهد رویید و ما ناباورانه به سوگ نشسته ایم
تو امید زندگی ما درخت تناوری بودی که در سایه ات از خرد و کلان خانواده و فامیل ،دوست و آشنا با ناز
وبی نیاز فارغ از هر درد و غمی آسوده خاطر آرمیده بودند، اما دست اجل این آشیان را ناآشیان کرد، گرچه ما باور نداریم که تو نیستی و دست نوازشگر و کلام جان بخش و اقیانوس محبتت را از دست داده‌ایم ولی هر لحظه زمزمه کنان با خود
می گوییم ای دریا دل
من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم
ولی افسوس و صد افسوس که دیگر در میان ما نیستی با اینکه در میان جانی
ای اسطوره صفا و سخاوت و گرمی
بخش محفل همه ما منزل نو مبارک
تو را من چشم در راهم
من از یادت نمی کاهم
روحت شاد
از طرف خانواده و وابستگان
بی برادری بی برادری داغت در جانم جا گرفته .!.!.
باوه باوه باوه کور بوه او چشکم باوکم ای یار یار لال بو زوونم ♬♫♪
پدر! چشمانم کور شود و زبانم لال .!.!.
مه گوتم باوم تونی مه گوتم برارم تونی برارم نمرده ♬♫♪
من گفتم پدرم تویی گفتم برادرم تویی برادرم نمرده .!.!.
ای فلک زمده زمین هی روئه ای باوه باوه با تخت گرده بمیره ♬♫♪
فلک و روزگار مرا زمین گیر و خوار کرده .!.!.
باوکی بی کورم خورکی بی برارم ♬♫♪
پدرم بی پسر شد و خواهرم بی برادر .!.!.
دلِ عالم میسوزه سی حال زارم ♬♫♪
دل عالم برای حال زارم میسوزد .!.!.
سختمه چی مه کسی ناحق نسوخته ♬♫♪
سخت است مثل من کسی تا به حال نسوخته .!.!.
قفسم خالی منه بازم گریخته ♬♫♪
قفسم خالی شده و پرنده از قفسم گریخته .!.!.
دوسیاکم بار کردنه کس نی به جاشون باوه باوه باوه
دوستانم رفته اند کسی را ندارم پدر .!.!.
میا روم زاری بکم دو مالگیاشون
میخواهم بروم در منزلشان گریه و زاری
بزرگمرد ای اسطوره تاریخ وای بااخلاق ترین سفیر صلح و سازش از آن روز ک رفته ای تا ب امروز دوسال ودوماه میگذرد اما من هنوز تورا میبینم و میخواهم خوش بحال خدا ک تورا دارد..
راستی داداش علی آنجا هم صلح و آرامش برقرار میکنی؟آخر از وقتی نیستی آرامشی اینجا وجود ندارد صبح و سازش هم انگار باتو ب خاک سپرده شده ...
اینجا حال دل من خوب نیست و هروقت حرف آرامش زندگی می آید ...
آخ ک چقدر از وقتی نیستی آرامش از زندگی رخت بسته و اوهم از میان ما رفت...اینجا حال دل ما خوب نیست