گره بازار کار ایران این روزها، گرفتار معمای بسیار عجیبی است.
واژه بد برای توصیف وضعیت بازار کار ایران کافی نیست! ایران یکی از کمترین نرخهای مشارکت اقتصادی و یکی از ناکارآمدترین بازارهای کار در جهان را دارد.
اما معمای آشفتگی و ویرانی بازار کار ایران معمای سیاستگذاری نیست.
هم درد و هم درمان بازار کار کشور روشن است.
توزیع بیحسابوکتاب سوبسید، هزینه فرصت بیکاران را بالا برده، قانون بد و یکجانبه در حوزه کار و تأمین اجتماعی، هزینه مبادله در بازار کار را افزایش داده، آشفتگی محیط کسبوکار و به صفر رسیدن نرخ تشکیل سرمایه که تقاضای مؤثر نیروی کار را از بین میبرد هم شده است قوز بالای قوز.
درمان هم روشن است، حذف سوبسید بی حساب و هدفمند کردن حمایت اجتماعی، اصلاح قوانین کار و تامین اجتماعی و در نهایت تلاش در جهت بهبود محیط کسب و کار و اصلاح عدم تعادلهای ساختاری اقتصاد کلان کشور، برای افزایش نرخ تشکیل سرمایه
معمایی که بر وضعیت نابسامان بازار کار سایه انداخته، معمای سیاستگذاران است! این است که چطور به عقلشان رسیده، همه این اولویتهای روشن سیاستی را رها و پول بیزبان بیتالمال را تلف کنند تا هر روز سامانهای جدید به نام اشتغال و به کام تأمینکنندگان نرمافزار وزارت رفاه رونمایی شود.
حسین سلاحورزی
دیدگاهها
سامانه های اشتغال که به کام تامین کنندگان است در سایر دستگاههای اجرایی دیگر کشور هم وجود دارد ،تا آیندگانی پیدا شوند و لیست کنند که چند درصد پول بیت المال صرف مطالعه و مشاوره شده و برای یک پروژه به تعداد رئیس و مدیر کل ادوار مختلف تکرار شده و عملا هیچ کاربرد اجرایی هم نداشته است،
جواب گوی کمتر از نصف قدرت خرید مردم را ندارد اگر زمانی متولیان اقتصاد توانستن دستمزدهای واقعی را پرداخت کنند میتواند نرخ ها را هم واقعی وسوبسیدها را حذف کنند