آگاهی دادن به کودکان و تربیت جنسی آنان ازسنین کودکی و ادامه این آموزش تا دوران بلوغ و حتی زمان ازدواج، یکی از مهمترین ابعاد آموزش زندگی اجتماعی به شمار میرود که اهمیت آن در مواقعی بیشتر از سایر اصول اجتماعی و مراودات زندگی شهروندی است.
اما به دلایل مختلف آموزش در این حوزه با کندی و ملاحظات فراوان صورت میگیرد تا جایی که در مواقعی این روند از مدارآموزش خارج شده و مدرس یا مربی تنها به اشاراتی مبهم و گنگ بسنده میکند!
هر چند به دلیل وجود حساسیتها و احتمال بروز آسیبهای احتمالی به سبب آموزش نادرست، تربیت جنسی باید با دقت نظر فراوان همراه باشد چرا که هر گونه سهل انگاری و یا حتی عادی انگاری در مطرح ساختن موضوعات جنسی، ممکن است به تبعات جبران ناپذیر شود.
به منظور آشنایی بیشتر با ضرورت مقوله تربیت جنسی و ادامه این روند حتی تا دوران ازدواج و پس از آن، با «تاچارا روحی کریمی» درمانگر و دکترای روانشناسی هم کلام شدیم تا این موضوع را از زوایای مختلف پردازش کند.
- نقش آگاهی بخشی جنسی در نوجوانان و جوانان را در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی چگونه ارزیابی میکنید؟
اولین نقشی که آگاهی بخشی جنسی دارد، کاهش آزار جنسی درطول دوران زندگی هست. این مهم در وهله اول و در دوران کودکی بر عهدهی والدین است. این آگاهی بخشی میتواند به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم صورت پذیرد و کلیدیترین مؤلفه آن علمی بودن و انتقال صحیح مطالب هست. حالا چرا این آگاهی بخشی لازم است، چون رابطهی جنسی بخش جدایی ناپذیری از زندگی افراد است و داشتن دانش جنسی صحیح باعث هدایت زندگی جنسی فرد میشود.
خلاء این آموزش در طی دوران تحصیل به وضوح دیده میشود. چرا که جوان ما با فقر این آموزش وارد جامعه میشود. در اکثر کلاسهای رسمی عمدتاً درمورد باروری یا نهایت قاعدگی دختران یا احتلامهای شبانه پسران سخن به میان آورده میشود و آموزش در خصوص ضرورت یا جایگاه روابط جنسی در زندگی و یا حتی نحوه صحیح استفاده از وسایل بهداشتی بانوان و... سخنی به میان نمیآید.
آموزش سلامت جنسی به اندازه هرنوع سلامت دیگری مهم هست. چراکه دراین آموزش ما با بیماریها و عفونتهای مقاربتی، چگونگی ابتلاء به آنها، آموزشهای جلوگیری از بارداری، روشهای جلوگیری از آزار جنسی و انواع سواستفادههای جنسی آشنا میشویم.
در ضمن باید اذعان داشت سوء استفاده و آزارجنسی فقط در کودکی نیست و ما در بزرگسالان هم سوء استفاده وآزارجنسی داریم و باید ازبزرگسالان نیز مانند کودکان حفاظت کنیم. حجت گفتار فوق مشکلاتی است که امروزه برخی از بازیگران زن سینما بدان اشاره داشتهاند. مشکلاتی که در مواقعی ریشه در نبود یا کمبود همین آگاهی دارد. بنابراین اصلیترین آگاهی بخشی جنسی حفاظت و پیشگیری از آسیب هاست که باید هر چه سریعتر نسبت به این آموزش اقدام نمود.
*بهترین زمان و فضا برای آموزش مسائل مرتبط با روابط جنسی، چه دوران و چه بستری است؟ کتاب، سایت، فضای مجازی؟
ناهنجاریها و مشکلات جامعهی امروزی با دیروز متفاوت است و همین اهمیت آموزش را نشان میدهد. مثلاً به کودکان زیر۵سال آموزش دربارهی اندامهای جنسی و حریم خصوصی باید داده شود. قبل از هرچیز باید بدانیم که آموزش صحیح از سنین زیر۵ سال شروع میشود اما مطالب ارائه شده درهر گروه سنی متفاوت است. من آموزش مسائل مرتبط با مسائل جنسی و هویت جنسی را نوعی واکسن برای محافظت از فرد تلقی میکنم. این آموزش در سن بلوغ به شناخت کامل دستگاه تناسلی باید برسد. یعنی فیزیولوژی اندام را بدانند. دختران و پسران با مراحل بلوغ خود آشنا شوند و کارکردهای اندامهای جنسی که یکیش بقای نسل هست باید توضیح داده بشود.
این آموزش در جوانان بالای ۲۰ سال که باید خودشان را برای ازدواج و روابط جنسی آماده کنند به صورت بسیار گستردهتری، علمیتر و واقع بینانهتر باشد و شامل مواردی نظیر آموزش صحیح پیش معاشقه، نحوهء گفتگو دربارهی مسائل جنسی در طول زندگی و. .. باشد. بنابراین در جواب کوتاه به سؤال شما ما بهترین سن نداریم چون آموزش مسیری مستمر هست که از قبل از ۵ سالگی شروع میشه وادامه دارد
در خصوص بستر آموزش باید اشاره داشت این آموزشها درهرسنی متناسب با گروه سنی، هدف آموزش هست.
زیر ۵ سال با صحبت والدین و کارتون بسیار مؤثرتر از کتاب خواندن است. همینطور در گروه نوجوانان تأثیر فیلمهای آموزشی و تدریس متخصص امر را نمیتوانیم نادیده بگیریم ودر گروه جوانان کتاب، سایتهای علمی معتبر و حتی فضای مجازی میتوانند تأثیرگذارباشند.
فضای مجازی در سالهای اخیر به آموزش بهتر مسائل جنسی منجر شده یا خود زمینهی مفسده است؟
فضای مجازی در مورد آموزش (البته آموزش علمی نه زرد) بسیار مؤثر است. این آموزشها در دور افتادهترین نقاط به راحتی امکانپذیر شده است. بر همین اساس میتوان گفت نسل امروز به مدد فضای مجازی به نسبت نسل قدیم دارای دانش بیشتری در همه زمینه است است و به قولی چشم و گوششان باز است!
اما در موردی که شما به عنوان زمینهی مفسده سؤال کردید، قطعاً این طور است و محکم و قاطع بر این موضوع صحه میگذارم.
در جامعه ما،گذار از مرحله سنتی که چشم درچشم نگاه کردن نوعی پروروی محسوب میشد، به ناگاه با دنیایی از ارتباطات که با نمایش ممنوعههایی مثل اتاق خواب، پوششهای غیر مرسوم جامعه تجربههای جدیدی از مکالمات نوشتاریِ خصوصیِ لذت بخش واغناکننده روبه رو شدیم.
در کنار این رویاروییها، محدودیتهای عرفی، نیازهای برآوردنشده عاطفی و غیر عاطفی، تعارض در باورها، عدم دسترسی راحت و آسان به امکانات تفریحی. ایجاد نیازهای کاذب در افراد و... باعث به وجود آمدن پاردوکسهای شدید شد. این موارد عدیده در کنار عدم مهارتآموزی در کنترل تکانهها، باعث بروز طغیان جنسی در ارتباطات متعدد و بعضاً غیر اخلاقی میگردد که قطعاً یکی از راههای ساده برای تخلیه فشار روانی میشود. چرا که در چنین مواردی دیگر عقل و منطق حاکم بر روابط نیست و هورمونها و هیجانها تصمیمگیری میکنند!
سخن آخر
بدون تردید مدیریت دانش جنسی یکی از پایههای مهم در سلامت جسمی، جنسی و حتی عاطفی است و یکی از مقولاتی است که میتواند به افراد در کنترل رفتار جنسی خود چه در سنین کودکی و چه در سنین بالاتر تأثیر چشمگیری داشته باشد. زمانی که والدین راههای آموزش مسائل جنسی به کودکان را میآموزند، میتوانند به راحتی اطلاعات جنسی کودک را مدیریت کنند. از سویی با بالاتر رفتن سن، دانش و آگاهی جنسی میتواند به نوجوانان در پیشگیری از تبعات آسیبهای اجتماعی و مورد آزار قرار گرفتن کمک کند و خود آنها نیز قادر خواهند بود رفتار خود را در مواجهه با جنس مخالف مدیریت کنند. در پایان نیز باید اشاره داشت کمک گرفتن از یک مشاور دلسوز میتواند در هر شرایطی به افراد در زمینههای مختلف کمک کند و آنها را از چالشهای بزرگ برهاند.