یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

کمتر کسی است که نوحه «شیرین زوونم اصغرم/ روله رو اصغر رو» علیرضا قهرمانی از مداحان قدیمی خرم‌آباد را نشنیده باشد نوحه‌ی که شنیدن آن هر انسان آزاده و دوستدار اهل بیت را منقلب می‌کند ، این نوحه که در جوانی و در جبهه‌های حق علیه باطل توسط قهرمانی خوانده شد یکی از نوحه‌های ماندگار و تاثیرگذار بود.

ماجرای نوحه‌ای که در تاریخ لرستان ماندگار شد/ برادر اولین شهید خرم‌آباد چگونه پا به عرصه مداح گذاشت؟

خبرگزاری فارس لرستان- نسرین صفربیرانوند، «علیرضا قهرمانی» که از رزمندگان دفاع مقدس است قبل از شروع جنگ تحمیلی و به منظور مبارزه با منافقین راهی کردستان می‌شود و با شروع جنگ نیز به خرمشهر می‌رود و همچون دیگر رزمندگان لر به دفاع از کشور می‌پردازد ، وی که به گفته خودش از هشت سالگی مداحی را آغاز کرده در دوران جنگ هم به منظور بالا بردن روحیه رزمندگان مداحی می‌کند.

او از نوحه‌ که به نحوی ماندگار شد ، می‌گوید: شوری که جوانان و نوجوانان در زمان جنگ داشتند وصف نشدنی است، یادم است در عملیات خرمشهر فرمانده به من گفت که برای بچه‌ها نوحه‌ی بخوان همینطور که رزمندگان را نگاه می‌کردم در میان آنها نوجوانی دیدم که از همه کم سن و سال تر بود و ناخودآگاه یاد کوچکترین سرباز امام حسین علی اصغر افتادم نوحه « شیرین زوونم اصغرم / روله رو اصغر ، آروم جون تاج سرم روله رو اصغر رو» را خواندم واکنش رزمندگان در آن هنگام قابل وصف نبود.

بدون آنکه متوجه باشم شخصی هنگامی که مداحی می‌کردم شیفته نوحه و حال و هوای ایجاد شده می‌شود و فیلمبرداری می‌کند و پس از سال‌ها با من تماس گرفت اجازه داریم که روی نوحه شما آهنگ بگذاریم.

 

قهرمانی که لابه لای صحبت‌هایش خاطراتی از رشادت‌های رزمندگان لر هم برایم تعریف می‌کند، می‌گوید: در طول همه مدتی که مداحی کرده‌ام بخاطر دل خودم بوده و می‌توانم بگویم بیشتر نوحه‌هایم با زبان لری بوده و همواره این برایم مهم بود که «اربابم حسین است،  دلدارم حسین است».

این مداح قدیمی با اشاره به اینکه هر سخن مطلب و به تبع هر نوحه‌ی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، می‌گوید: اولین شهید خرم‌آباد برادر من حمید قربانی نسب بود وقتی که نوحه می‌خوانم یاد برادرم و تمام شهدا میفتم ، اصلا من برای دل خودم می‌خوانم و این است که نوحه‌هایم  بر دل دیگران و محبان اهل بیت می‌نشیند.

 

حکایت روی آوردن به مداحی

وی از شروع مداحی‌اش برایمان می‌گوید: من از هشت سالگی برای هیات زنجیرزنی به نام علی بن موسی الرضا که دور میدان آزادی بود می‌خوانم هیات متعلق به شخصی به نام یدالله کبابی بود، البته حکایت ورود من به مداحی به شفای پدرم در حرم امام رضا مربوط می‌شود.

زمانی که کودک بودم پدرم به مریضی که آن زمان «سنون« می‌گفتند مبتلا و راهی مشهد می‌شود و مدتها از او بی خبر بودیم تا اینکه نامه‌ی از پدر رسید و خبر از آمدنش داده بود، زمانی که پدر آمد تعریف کرد« یک شب حالم بسیار بد شد به پنجره  فولاد امام رضا پناه بردم شخصی آمد دور همان دمل را خط کشید و به من گفت خوب شده‌ی سراغ زن و بچه‌ت برو» من  از همان زمان عشقم به اهل بیت دو چندان شد و باعث شد به مداحی روی بیاورم.

 

قهرمانی می‌گوید: بیشتر نوحه‌های  من محلی و به زبان لری است شعرهایم مربوط  به باقری رادمنش، رمضان پروده ، خالقی، ترکاشوند و الان هم حدود بیست سالی است که خواهرزاده‌ام رضا کمالوند  انتخاب می‌کنم.

من سبکم مربوط به خودم است از اول انقلاب تاکنون هم در درب دلاکان مداحی‌ می‌کنم  قبل از من حاج صادق نصیری که استادم بود و حاج حبیب هم که از اول در درب دالکان مداحی می‌کرد.

یکی از نوحه‌هایی که مردم به ویژه اهالی درب دلاکان زمانی که برای مداحی می‌روم از من درخواست می‌کنند « تن بی سر مه هم رتم اسیری» است خودم هم این نوحه را خیلی دوست دارم. 

 

چالش‌های مداحی 

او معتقد است: حال و هوا و شور حسینی که باید در میان جوانان باشد وجود ندارد، علتش هم آن است آنطور که باید و شاید در مورد ائمه اهل بیت تبلیغ نمی‌شود، بیش از پنج دهه است که مداحی می‌کنم اما کسی نیامد به من بگوید دستت درد نکند البته من به خاطر عشق و علاقه‌م به اهل بیت است که می‌خوانم.

قهرمانی به برخی چالش‌های مداحی اشاره می‌کند و می‌گوید:  اینطور نیست مداح با هزار رنج نوحه‌ی را آماده می‌کند و دیگران به راحتی اقدام به کپی کردن آن می‌کنند کسی هم نیست بگوید این شخص زحمت کوشیده متاسفانه هیچ نظارتی بر مداحی صورت نمی‌گیرد.

مشکل دیگری که وجود دارد هیچ نهاد نظارتی وجود ندارد که بر نوحه و سبک‌ مداحی نظارت کند و بگوید این نوحه اصلا صحیح نیست زیرا تو با این نوحه و مداحی‌ات امام حسین را زیر سوال میبری.

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا