مهر شاد عنبری در یادداشتی نوشت: تیم ملی شکست خورد و بازیکنان در تاریخ ۱۸ بهمن ماه با بستن چمدانهای خود به ایران بازگشتند و انچه باقی ماند تفسیر، تحلیل، انتقاد از سوی مردم عادی که قابل شنیدن است.
قصه جالب داستان از اینجا شروع میشود که در جامعه ما در تمام محافل بحثهای جذابی در خصوص روند پیکارهای جام ملتها در زبانها جاری است. البته این اتفاق از یک منظر ستودنی است زیرا عشق و علاقه مردم به این رشته پر طرفدار را نشان میدهد.
واقعیت امر، بعضیها حتی یکبار بهطور اتفاقی رنگ استادیومها را از نزدیک مشاهده نکردهاند و بخاطر اینکه از جماعت در کافه رستوران، تاکسی، کافی شاپ، و... غافل نمانند خود را صاحبنظر و مفسر میدانند.
اگر این موضوع واکاوی شود ریشه همه تفسیرهای کیلویی خلق الله به صدا و سیما باز میگردد؛ بهطوریکه شبکههای ورزشی در ان ایام پر مخاطبترین شبکههای تلویزیونی بودند. که تأثیر فراوانی بر افکار عمومی ایجاد کردند.
محمدرضا احمدی گزارشگر صدا و سیما مستقر در قطر با کری خوانی iIran will be beaten
( ایران شکست خواهد خورد!!! ) نشان داد در پیشه خود آماتور تلقی میشود. در شبکه سه میثاقی و در دیگر شبکه خیابانی و توتون چی بعنوان گزارشگر و خداداد عزیزی به عنوان کارشناس ارشد فوتبال و تحلیلگر پای ثابت این دو شبکه بودند. تحلیلهای خداداد در شبهای اول کاملاً نخنما شد و نتوانست مخاطبان را با پیامدهای خود اقناع کند و به همین دلیل مجریان در بعضی مواقع از تحلیل گران درجه دو و سوم استفاده میکردند؛ در حالیکه در تورنمنتهای گذشته در صدا و سیما شاهد حضور بهترین تحلیلگران مانند امیر حاج رضایی، مرحوم دکتر صدر، چراغپور، و... بودیم و معمولاً کمتر منجر به تنشها میشد.
به دلیل ضعف عمده کارشناسان در تحلیل دیدارها، گزارشگران حاضر از شرح وظایف خود خارج شده و همراه تحلیلگران حاضر علاوه بر گزارش به تفسیر و تحلیل دیدارها میپرداختند.
قدم در جای پای بزرگانی همچون، بهمنش، خدابخشیان، روشنزاده و... کار سادهای نیست. این طور تصور میشود که آقایان خیابانی، میثاقی و توتونچی با نیت جلوه دادن خود بهعنوان تحلیلگر از کارشناسان در حد آماتور استفاده میکردند.
میلیونها مخاطب ازشبکههای صدا و سیما، رویدادهای انجام شده را در تمام شرایط رصد کردند و شاهد پارادوکس در گزارش و تحلیل بودند و چون نظارتی در گزارشها وجود نداشت با انواع تفسیرهای درست یا نادرست، خواسته یا ناخواسته همه بازیکنان را خارج از قاعدههای استاندارد به ملت معرفی کردند.
طبق شواهد، محتوای بیانات ارائه شده در قالب گزارش و تحلیل، قبل و بعد از هر دیداری به سمع بازیکنان ملی پوش میرسید که تأثیرات منفی خود را بهمراه داشت.
مولانا میفرماید:
هرکسی را بهر کاری ساختند
میل آنرا در دلش انداختند
دیدگاهها