خدا پدر و مادر كسي را بيامرزد كه خبرنگاري را جزء مشاغل سخت معرفي كرد. سختي كار از اين لحاظ كه گاهي بايد بكوبي و چند صد كيلومتر آنطرفتر بروي تا يك خبر چند خطي تهيه كني به كنار، اين كه بايد به خاطر انتشار برخي مطالب لاي دستگاه پرس توسط برخي از مردم و مسوولان قرار بگيري، شق دشوارتر قضيه است.
گاهي برخي سرزده پيدا شده و معلم اخلاق ميشوند كه فلاني از تو بعيد بود! اين چه مطلبي است نوشتهاي؟ چرا ديگران را زير سؤال بردهاي؟ چه خبرت است؟ پول ميخواهي كه بر عليه فلاني نوشتهاي و صحبتهاي در اين مايهها! حتماً تاحالا مثل "یك بام و دو هوا" به گوشتان خورده است. دقيقاً مصداق كساني است كه با خبرنگاران و روزنامهنگاران لرستاني سر و كار دارند!
طفلك خبرنگاران(البته از نوع درستكارشان) چوب دو سر طلا هستند. هم بايد دغدغههاي مردم را در كنار مشكلات ديارشان منعكس كنند، هم اين كه اگر مشكلي در اين خصوص پيش آمد، خودشان بايد جوابگوي آن باشند و چون معمولاً ديواري كوتاهتر از ديوار اين قشر پيدا نميشود، برخي مسوولان و مردم يا با تنظيم شكايت، سعي در آزار و اذيت آنها مينمايند يا با تهديد و ارعاب و نيز با گلايه و گاهي نيز ايجاد فشار روحي و رواني براي اين قشر مظلوم!
از اينها كه بگذريم، گويي اين فقط خبرنگاران هستند كه در استان وظايفي دارند و بقيه به خصوص در قبال خبرنگاران هيچ وظيفهاي ندارند! نمونهاش هم مسوولان ارشد استان كه هر سال حكايت دريغ از پارسال ميشود. قبلاً به بهانه عيدهاي مختلف خيلي محترمانه آنها را به استانداري دعوت ميكردند و اسماً به عنوان يك نشست خبري مختصر، تقديري حتي به صورت معنوي صورت ميگرفت كه ارزش مادي آن مطرح نبود اما از نظر معنوي در روحيه اين قشر بسيار مؤثر بود اما الآن طوري شده كه خبرنگاران بايد با هزينهي شخصي جور مسوولان را بكشند و آنها حتي از دادن يك تقديرنامه خشك و خالي به اين قشر زحمتكش هم عاجز هستند.
براي مثال بسياري از ارگانها از جمله استانداري امسال روز خبرنگار، خود را به آن راه زدند، انگار نه انگار كه خيلي از اين اين بچههاي خبرنگار در سرما و گرما دوشادوش آنها اينور و آنور رفتند و با قلمشان، آگاهي بخشيدند و اطلاعرساني كردند. به جرأت ميتوان گفت كه بسياري از مجرمان و مفسدان از ترس اين قشر زحمتكش، شهامت نكردند، پايشان را از گليم خويش درازتر كنند.
آخر سر هم به جاي يك تشكر خشك و خالي، شماي خبرنگار را چنان بياعتنا ميكنند كه انگار ارث پدر كسي را خوردهاي و بدهكار كسي هستي! استاد چنگايي مدير مسوول هفتهنامه بامداد لرستان در مصاحبه با پايگاه خبري منار چه خوش گفت: «مدیران استان ما رسانه را میخواهند اما حاضر نیستند برای رسانه سرمایهگذاری کنند و حتی اگر هم بکنند محترمانه نیست»!
يكي از دوستان خبرنگار گفت روزانه به طور متوسط 4 تا 5 خبر ورزشي مخابره ميكند كه در ماه حدود 120 خبر و در سال بيش از 1300 خبر ميشود و به اين خاطر اين طرف و آنطرف رفتن يا جلوي رايانه نشستن و تايپ و تنظيم كردن مطالب، سلامتياش به شدت به خبر افتاده، اما هنوز يك مسوول يا يك ورزشكار به دليل انعكاس اين همه خبر از او تشكري نكرده و جالب اين كه فقط با انتشار يك مطلب انتقادي در مورد ورزش، سريعاً با او تماس گرفته و شروع به انتقاد و گلايه ميكنند. آري! آن 1300 خبر در چشم فلان آقاي مسوول جلوهاي ندارد اما اين يك انتقاد را چنان پاسخ ميدهد كه انگار كسي حق ندارد به جز نظر آنها چيزي بنويسد!
البته اين يك مثال بود و از اين قبيل مسوولان در استان فراوانند! اكثر مسوولان ما شعار حمايت از منتقد و انتقاد را در جمع سر ميدهند، اما در واقع همه از نقد شدن ميترسند! ميگوييد نه در اينترنت جستجو كنيد تا ببينيد چقدر در فلان نشست يا جلسه بر لزوم نقد فلان مدير يا نهاد تأكيد شده اما به واقع در عمل كسي روي خوشي نسبت به انتقاد در لرستان نشان نميدهد.
اينها را نوشتيم تا بگوييم آقاي مسوول منتقدي كه اين نوشته را ميخواني، هيچ خبرنگاري نوكر شما نيست. بهتر است هر سلامي را با عليك پاسخ داده و سعي كنيد در برخورد با اين قشر زحمتكش، شما نيز آدابي را به جاي آوريد تا با ايجاد انگيزه بين اين قشر، از رسانهها به عنوان بازويي پرتوان براي توسعه استان استفاده شود، نه اين كه هر وقت به آنها احتياج داشتيد، در خدمتتان باشند و هر وقت خوشتان نيامد، آنها از جلوي چشمتان گم و گور شوند!
از طرفي، عده از مسوولان نيز روي به برخورد حذفي با برخي از رسانهها آورده و با اعمال رفتاري از قبيل دعوت نكردن برخي از آنها به نشستهاي خبري يا جلسات، عملاً بياحترامي ديگري به اين قشر زحمتكش روا ميدارند. متاسفانه وجود سيستم رقابت منفي بين برخي از رسانههاي استان باعث شده آنها نيز از اين مورد استقبال كنند در حالي كه بايد پشت به پشت همكارنشان داده و با داشتن اتحاد و تحريم چنين نشستها و جلساتي، از وقوع موارد مشابه جلوگيري كنند چرا كه اين اتفاق ممكن است براي آنها نيز روي دهد، اما از آنجا كه در اين ديار، كار گروهي نتيجه نداده يا نميدهد، فعلاً تا حدودي باد موافق به پرچم اين قبيل نهادها و مسوولان در حال وزيدن است.
عدم دعوت برخي از خبرنگاران بيش از آنكه به رسانهها ضربه بزند، چهرهي آن نهاد را خدشهدار ميكند. اين كار فقط باري از دوش يك رسانه جهت پرداخت پول كرايه ماشين خبرنگار براي رفتن به آن نهاد برداشته و نيز تلف كردن وقت آنها براي نشستن در جلسه و سپس چند ساعت صرف وقت براي تنظيم خبر آن جلسه را از سر خبرگاران محترم باز كرده است! به قول شاعر: «سایهی نمناکت هر چه از من دورتر، خوشتر!» اين است كه فلان مسوول به جاي اين كه توپ را به زمين رسانهها بياندازد، در حقيقت با اين رفتار، كوتهفكري خود را به نمايش ميگذارد.
از سوي ديگر با نبودن مرجعي مشخص و قوي براي بررسي كار خبرنگاران و نشريات، آنها كه به واقع بيشتر زحمت ميكشند، مهجورترند و برخي كه كپيپيستشان از روي دست ديگران يك ثانيه نيز قضا نميشود، در چشم مسوولان بزرگ جلوه ميكنند!
با اين اوصاف از مدير كل جديد فرهنگ و ارشاد اسلامي لرستان تقاضا داريم جهت حفظ شأن و جايگاه مطبوعات و خبرگزاريهاي استان، هر چه زودتر جلساتي با مديران مسوول و سرپرستان نشريات استان برگزار نمايد تا با ارائه راهكارها، به بلبشوي اين عرصه خاتمه داده شود.
ارسال کننده: فرشيد گلهداري
دیدگاهها
جانا سخن از زبان ما می گویی..
( البته یکی دو تا نکته رو با شما موافق نیستم)