در فرهنگ اجتماعی اهالي لرستان، "گل به گل کردن" به عملی گفته می‌شود که فردی دختر یک خانواده را به همسری اختیار کند و متقابلاً پسر خانواده عروس، خواهر این فرد را به همسری اختیار کند.

گل به گل بدین معناست که یگ گل را داده‌ایم و گلی را به جای آن ستانده‌ایم که گاهی جوانان به شوخی و طنز، به آن گاو به گاو يا گاوكشي هم می‌گویند!

در مناطقی مثل لرستان که تا حد زيادي فرهنگ قومی و قبیله‌ای حاکم است، این رفتار را بدشگون و بد یمن می‌پندارند و معمولاً از این نوع ازدواج‌ها کم‌تر صورت می‌پذیرد، زیرا معتقدند که بعد از وصلت دوم، حادثه‌ای ناگوار در پیش است! اگرچه مدتی است کراهت موضوع کم‌رنگ شده لیکن، اصطلاح گل به گل کردن در افواه عمومی، همچنان پررنگ است.

چندسالی است بحران استغال دامن ایران را فراگرفته است و درصد بالای از جوانان تحصیل‌کرده بی‌کار هستند و یا به شغلی، نامتناسب با تخصص و شأن خود اشتغال دارند.

تصویب قانون در چند سال پیش و الزام دولت مبنی بر عدم استخدام دائمی در سازمان‌های دولتی، مبتنی بر چابک‌سازی بدنه‌ي دولت، بر بحران بیکاری به خصوص در استان لرستان افزود.

فارغ از این که بیکاری جوانان یک کشور، چقدر می‌تواند در رشد اقتصادی آن تاثیر داشته باشد، باید به تبعات روانی و اجتماعی این بی‌کاری‌هاي فراوان نیز، توجهی وافر داشت.

خوشبختانه جوانان این مرز و بوم با شناخت از شرایط فعلی کشور، میزان توقعات خود را(علی‌رغم لیاقت‌شان) پایین آورده و در این راستا به دولت فشاری وارد نمی‌کنند.

علی‌رغم تاکید قانون بر عدم به کارگیری کارمند جدید بدون آزمون استخدامی، گاهی مدیران بعضی از ادارات، دست از زیاده‌خواهی‌های خود بر نداشته و از حیا و خویشتن‌داری جوانان تحصیل‌کرده، سوء استفاده می‌کنند. با توجه به نیاز ادارات و گاهاً بازنشسته شدن نیروهای قدیمی، بعضی از مسؤولان ادارات، نسبت به مصوبه قانونی؛ بی‌تفاوت بوده و اقدام به استخدام یا به کارگیری فرزندان، برادر‌زادگان یا خواهرزادگان و یا باجناق‌زادگان خویش می‌کنند. از آن‌جا که چندسالی است بخش‌نامه‌ای مبتنی بر عدم به کارگیری اقوام و خویشان در ادارت صادر شده است و چند بار نيز نهادهايي مانند بازرسي در اين خصوص ه مديران لرستان تذكر داده است، اما مدیران قانون‌گریز جهت دور زدن قانون، به ترفندی جدید دست یافته‌اند که نام آن را می‌شود گل به گل استخدامی نهاد!

شیوه‌ی جدیدی که این گونه مدیران برای دور زدن قانون و افکار عمومی به کار می‌گیرند این است که با مدیران ديگر دستگاه‌هاي اجرايي زد و بند کرده و اقوام خود را در اداره آن‌ها استخدام می‌کنند و نیروهای معرفی شده توسط آن مدیران را در اداره خودشان به کار می‌گیرند تا مبادا نام خانوادگی آن‌ها موجب شناسایی کارمند جدیدالاستخدام شود که بگويند با فلان مدیر ارتباط خویشاوندی داشته است!

با این ترفند، اقوام هر دو طرف ماجرا شاغل شده و برای افکار عمومی نیز قابل شناسایی نمی‌باشند و در جواب معدود پرسندگان نیز می‌گویند فرد مذکور ربطي به ما ندارد و خودش در آن نهاد استخدام شده است! یا این که تحت عناوینی چون "امریه" که با رابطه‌ی ویژه برای نزدیکان خود دست و پا می‌کنند افراد مورد نظر را به مسؤولان تحت امرخود در شهرستان‌های مجاور تحمیل می‌کنند و بعد هم دستور به کارگیری‌اش را صادر می‌نمایند!

این رفتار جدید‌الظهور به هیچ وجه در شأن مدير نظام مقدس جمهوری اسلامی نمی‌باشد و نوعی بی‌حرمتی به خیل عظیم جوانان تحصیل‌کرده‌ای است که علی‌رغم لیاقت‌شان با بی‌کاری دست و پنجه نرم می‌کنند و از این رهگذر، هزاران مشکلات روحی و روانی پیدا کرده‌اند.

لذا باید استانداري، نمايندگان مجلس و سازمان بازرسي استان‌ها، سریعاً واحدی را برای پی‌گیری و جلوگیری از این امر اختصاص دهند و  تا دیر نشده، موجب نگه‌داشت اعتماد جوانان به دولت شوند و از طرف ديگر از تحميل نيروهاي ناكارآمد و بي‌سواد به ادارات جلوگيري به عمل آورند.

 ارسال کننده:

كاوه  بهلولي‌قشقايي

نوشتن دیدگاه