عنصر آتش با ایجاد گرما و نور نقش مهم و حیاتی در زندگی انسان دارد با این حال در صورت عدم رعایت نکات ایمنی میتواند بسیار مخرب و موجب خسارت جانی و مالی غیرقابل جبرانی شود،
![](/images/1403/1403-03/a54e2.jpg)
این روزها بار دیگر شاهد آن هستیم که آتشی جان سوز و گسترده جنگلهای زاگرس را به کام نیستی و نابودی میکشاند.
گویا این مهمان هر ساله زاگرس قصد دارد به ما یادآوری کند که در رفتار و نگاه خود به طبیعت بازنگری کنیم.
انسانها عموماً برای ساخت منازل مسکونی و ساختمانهای اداری و تجاری نهایت وسواس و دقت را در رعایت ایمنی برای پیشگیری از حوادث و کم کردن ریسک و احتمال خطرات گوناگون از جمله آتشسوزی به عمل میآورند اما وقتی پای طبیعت و نعمتهای خدادادی به میان میآید بیتوجه به نیاز انسان به طراوت جنگلها و سرسبزی طبیعت، این زیبایی و این عرصه که نقش ریههای این سرزمین را ایفا میکنند و سفره معیشت بخشی از ساکنان این منطقه را تأمین میکند را با بیمبالاتی به دود و خاکستر تبدیل میکنند.
همه ما در برابر هکتارها جنگل زاگرس مسئول هستیم، در برابر بلوطهای چند صد ساله مسئولیت داریم، در برابر جاندارانی که خاکستر میشوند و در برابر آیندگان که زمین سوختهای را تحویلشان میدهیم مسئول هستیم۔
بررسی عملکرد دستگاههای ذیربط شامل سازمان جنگلها و مراتع کشور، سازمان محیطزیست، نیروهای لشکری که بر اساس تبصره ماده ۴۷ قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع کشور برای اطفای حریق قانونا\" مکلف و موظف هستند، نشان میدهد که ناکارآمدی و بخشینگری در این دستگاهها در سطح کلان سبب شده است که هر ساله هزاران هکتار از جنگلها و مراتع و حیات وحش کشور نابود شود۔
در این رابطه چند سؤال مطرح است که باید مردم و مسوولین به آن توجه کنند:
آیا مردم و مسوولین ذیریط واقف به این امر هستند که زندگی و امرارمعاش بسیاری از مردم این دیار به همین جنگلها وابسته است؟ آیا برایشان اهمیت دارد که جنگلهای بلوط ریشه در فرهنگ و تمدن چند هزارساله این سرزمین دارند؟ آیا میدانند این جنگلها چقدر در تلطیف هوا مهار روان آبها و جلوگیری از سیلاب و عواقب ناشی از آن، مهار گرد و غبار و ریزگردها نقش دارند؟
این مسئولین همواره در اوج بحران به یادمی آورند که با کمبود نیرو و بودجه و امکانات مواجه هستند و همواره با نوش داروی پس از مرگ سهراب بهراحتی اجازه میدهند تیشه به ریشهزده شود؟
مدیران دستگاههای ذیربط که مسئولیت حفظ و هراست از جنگلها به عنوان سرمایههای ملی بر عهده آنهاست باید به این موضوع که یک جرقهی کوچک میتواند خانمانسوز باشد و جنگلی باعظمت را به تلی از خاکستر تبدیل کند و اینکه حادثه هیچگاه خبر نمیکند، توجه ویژهای داشته باشند.
رأس دیگر مثلت نابودی عرصههای طبیعی اعم از جنگلها و مراتع، مردمی هستند که با سهلانگاری و عدم رعایت نکات ایمنی و یا به عمد و از روی کینه و برای دست درازی به منابع طبیعی و اضافه کردن جنگلها و مراتع کنار زمین خود با آتش سوزی عمدی موجب نابودی طبیعت میشوند.
در موارد بسیار زیادی کشاورزها با آتش زدن کاه و کلش گندم و جو جهت کنترل آفات و علفهای هرز و پاک شدن سریع زمین از بقایای محصول قبلی همچنین آسان شدن عملیات شخم برای محصولات بعدی بیتوجه به مراتع و جنگلهای همجوار موجب آتشسوزی گسترده در جنگلها میشوند.
یکی دیگر از عوامل آتش سوزی، گردشگران و رهگذرانی هستند که با برپا کردن آتش در دل طبیعت و رها کردن بقایای آن و یا پرت کردن ته سیگار کنار جادهها و رها کردن شیشه و نظایر آنکه خاصیت ذرهبینی دارند در دامنه کوهها موجبات بحرانی گسترده را فراهم میآورند ۔
آتش زدن زبالهها توسط برخی دستگاههای دولتی مانند شهرداریها نیز یکی دیگر عوامل اصلیاتش سوزی جنگلها میباشد که لازم است حتیالامکان این عمل دور از پوشش گیاهی انجام گیرد و اگر بنا بر مقتضیات اجتنابناپذیر در مجاورت مراتع و جنگلها انجام میگیرد لازم است اطراف زباله را به عرض ۱۰ متر پاک نمایند.
کارشناسان معتقدند سوزاندن کاه و کلش و بقایای محصول علاوه بر اینکه زمینهساز آتشسوزی در جنگلها میشود موجب تخریب بافت و ساختمان خاک، افزایش فرسایش خاک و بالا رفتن مصرف کودهای شیمیایی، از بین رفتن میکرو ارگانیزمهای خاک ازجمله انواع باکتری، قارچ، جلبک و گلسنگ و همچنین مواد آلی خاک و مواد مغذی و همچنین آلودگی محیطزیست را در پی دارد.
این باور غلط همچنین کیفیت و عملکرد محصول را در سال آینده کاهش میدهد. با گذشت چند سال از تصویب قانون هوای پاک که در ماده ۲۰ آن، «سوزاندن بقایای گیاهی اراضی زراعی پس از برداشت محصول ممنوع بوده و متخلف حسب مورد به جزای نقدی درجه شش موضوع ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی محکوم میشود» اما عدم اجرای درست آن، همچنان یکی از عوامل آتشسوزی جنگلهای کشور میباشد۔
رسانههای رسمی و مطبوعات و اهالی هنر نقش مهم و تأثیرگذاری در پیشگیری از نابودی جنگلهای هزارساله بلوط بهعنوان رأس سوم مثلث حریق دارند، قصور و کوتاهی اهالی رسانه در عدم آگاهی بخشی و هشدارهای بهموقع و آموزش مردم در این زمینه آنها را به عنوان ضلع سوم مثلث حریق در کانون توجه قرار میدهد۔
رسانههای تصویری با ساخت کلیپهای کوتاه و اثرگذار تصویری و اهلقلم با پرداختن به این موضوع بهصورت مداوم و مستمر میتوانند آگاهیهای عمومی را برای همراهی و مشارکت عمومی در جهت پیشگیری و اطفای حریق جنگلها و مراتع بالا ببرند، وظایف و مسئولیتهای تکتک افراد جامعه در حفظ و مراقبت از جنگلها و منابع طبیعی زاگرس این میراث کهن سرزمین ایران همچنین رفتارهایی که منجر به تخریب محیطزیست و پیدایش رخداد آتشسوزی میشود را مکرراً یادآوری نموده و در کانون توجه مخاطبین خود قرار دهند و این موضوع را در بطن فعالیتهای خود قرار دهند،
من شاخهای ز جنگل سَروم...
از ضربه تبر،
بر پیکر سلاله من یادگارهاست
آرش کاظمی/ پایگاه خبری یافته
دیدگاهها