یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

به قلم:  شیرزاد بسطامی/ غم‌ها مرتبه‌های مختلفی دارند گاهی آدم سکوت می‌کند و به فکر فرو می‌رود گاهی  گریه می‌شویم گاهی فریاد می‌زنیم و گاهی هیچ التیامی نیست. این حرفها را غم دیده‌ها می‌دانند که چه میگویم.

در محوطه بیمارستان عشایر امروز صحنه‌ای را دیدم که پیشتر از این در متنی با تیتر (برگی از کتاب حماسه‌های لرستان در شرح اهدا عضو مرحوم هوشنگ مرادی) منتشر کردم. دوباره صف آرایی مردم فامیل که جمله‌های التیام و چشم‌های گریه‌شان را آورده بودند و آن وسط حسین محمدیان معلم، معلمی محزون، ساکت و بند از دل بریده، نشسته بود و خوب  میفهمد که غم مرتبه‌هایی دارد و گریه التیام مرتبه‌های پایین دست درد است.
پسرش علی محمدیان جوان ۲۱ ساله‌ای که چند روز پیش در صحنه تصادف زیر گذر شقایق خبر داغ شبکه‌های مجازی بود امروز  در پرونده‌ بیمارستانش نوشتند؛ مرگ مغزی!
خوب میفهمم آوار شدن دنیا روی دلت یعنی چه؟ حسین عزیز!
خوب میدانم آنجا که تو ایستاده‌ای اگر همه دنیا هم در محوطه بیمارستان عشایر جمع شوند، چقد تنهایی!
صحنه به صحنه علی را بخاطر می‌آوری علی تازه متولد شده علی ذوق کلاس اول، علی نمره‌های بالای درس، علی شرم، علی محجوب علی تیغ کشیده بر صورت و الان ساکت روی تخت بیمارستان
علی که در سرش شور جوانی بود و رویاهای بی‌شمار، حالا... آه حسین عزیز! آه
 
 ما نام همه اتفاق ‌های بد را تقدیر می‌گذاریم که آرام شویم اما واقعیت این است تقدیر ما همین است ما مردم دردیم ما مردمی هستیم که می‌دانیم گریه برای مراتب پایین دست درد است .
چگونه بگویم گریه کن تا غمی چنین هولناک در این  روز شب‌زده کوچک شود می‌دانم اگر همه مردم دنیا در محوطه بیمارستان عشایر جمع شوند چقدر تنهایی!
صحنه همین است؛ تو، خاطرات علی و رویاهای در تاریکی گم‌شده‌اش و دست آخر فرم اهدا عضوی که برای تن فرزندت آورده‌اند.
در این لحظه دهشت‌زنده چه بگویم الا اینکه ما مردمان دردیم و حماسه‌ بخش کوچکی از فرهنگ ماست  چه کسی می‌گوید حماسه باید با جنگ‌افزار قرون وسطایی برنو بیاید. رستم تویی حسین عزیز! وقتی که خودکار معلمی‌ات را دست می‌گیری و برگه اهدا عضو علی را امضا می‌کنی.
نمیدانم فردوسی اگر قرار بود تو را بنویسید چه می‌نوشت اما ایمان دارم تو بخشی از تاریخ حماسه‌ این مردمی
تو که در برابر مرگ فرزندت ایستادی تو که  مکتوب اهدا عضو فرزندت را امضا کردی و باور داشتی می‌توان مرگ را به زانو درآورد و مرگ را به زانو آوردی با تکثیر فرزندت برای زندگی.

دیدگاه‌ها  

#1 علی 1401-06-23 10:15
دلمان به درد امد. خداوند به خانواده این جوان ناکام
صبر بده چی بگیم. ما مردم خرم اباد گذشتگانمان
رنج کشیدن خود ما هم محکوم به رنجیم.
امیدوارم مردم خرم اباد مانند این خانواده فداکار
نسبت به هم فداکار بشن......
نقل قول کردن
#2 رضا 1401-06-23 11:28
چه غمناک-خداوند به این پدر دل شکسته صبر بده و دست بوس او هستم بخاطر این دل بزرگ و این حرکت انسانی در آن شرایط اسف بار
نقل قول کردن
#3 حسینی 1401-06-23 11:33
روحش شاد و یادش گرامی باد .
نقل قول کردن
#4 اریانا 1401-06-23 12:10
خداوند بهشون اجر بده دل چند خانواده رو شاد و به چند نفر رو به زندگی امیدوار کردن
نقل قول کردن
#5 ناهید 1401-06-23 12:11
خوشبخت‌ ترينِ آدم‌ ها، بعد از مرگ زندگی ميبخشند. يادمان باشد! زندگى را هم مى شود، اهدا كرد!
نقل قول کردن
#6 بهرام 1401-06-23 12:15
اگر مرگ روزی به من چیره شد

سیه پیشِ چشمم جهان تیره شد

نبخشیدم اعضای سالم به گور

به ذهنم کند حالِ ناخوش خطور

بر آن کس که می نالد از درد دل

به است دل به او داد نه بر خاک و گِل

نخواهم شدن سوتک و نی لَبَک

نه هم کوزه با سرنوشتِ تَرَک

نگفتم که با کوزه گر دشمنم

نه عذری پیِ کودکان جستنم

اگر دل نبخشم به جسم دگر

نباشد دگر کودک و کوزه گر

الا وارثان تنِ بی دمَم

به اهدای عضوم من امضا دهم

خوشا آن که این گونه آرد بجای

نکو بندگی را به پیش خدای
نقل قول کردن
#7 علی 1401-06-23 14:47
خدا به خانواده ش صبر بده واقعا دردنامه
نقل قول کردن
#8 شهروند 1401-06-23 15:16
امیدواریم خدا به ختنواده این جوان صبر بده
و چقدر خوب هست که فرهنگ اهدا عضو داره در جامعه جا می افته تا بلکه فرزندانی دیگر از این دیار زنده بمانند و نور امید به خانه هایشان بتابه
جای تقدیر و تشکر داره از اهدا کنندگان عضو
نقل قول کردن
#9 درویشی 1401-06-23 16:26
خداوند به خانواده این جوان صبر عنایت کند
نقل قول کردن
#10 Khorram 1401-06-23 16:58
از خداوند برای بیت مکرم آقای محمدیان، صبر را مسیلت داریم. یقینا شهامت و انسانیت ایشان در نزد مردم به نیکی یاد خواهد شد. درود بر شما و خانواده گرامی
نقل قول کردن
#11 Khorram 1401-06-23 17:00
از خبرگزاری یافته و نگارنده گرامی، بابت پرداختن به این مسئله و درد، تشکر میشود.
نقل قول کردن
#12 هم شهری 1401-06-23 21:55
بر فرس تند رو هرکه تورا دید گفت/ برگ گل سرخ را باد کجا می برد
نقل قول کردن
#13 ابراهیم 1401-06-23 21:57
خداوند به خانواده بزرگوارشان صبر بده
کارفرهنگی ازیک خانواده با فرهنگ
درس بزرگ زندگی بخشیدن ازیک معلم فهیم
نقل قول کردن
#14 حسنی 1401-06-23 23:07
بزرگی دل بزرگ میخواهد
نقل قول کردن
#15 حسنی 1401-06-23 23:08
بزرگ بودن دل بزرگ میخواهد
نقل قول کردن
#16 پژمان حسنوند 1401-06-27 16:41
خداونداین جوان را رحمت کند.پدرش بزرگواری فرمود بدن فرزندش را اهدا نمود که جان چند نفر را نجات داد.


بخاطر خدا با سرعت بالارانندگی نکنید که اینقدر اتفاق سهمین بیفتذ
نقل قول کردن
#17 فریاد 1401-06-28 22:13
بازهم معلمه که از خوگذشتگی میکنه. روح فرزند دلبندت شاد و صبر برایت آرزو مندم
نقل قول کردن
#18 فریاد 1401-07-01 19:31
به نقل از بهرام:
اگر مرگ روزی به من چیره شد

سیه پیشِ چشمم جهان تیره شد

نبخشیدم اعضای سالم به گور

به ذهنم کند حالِ ناخوش خطور

بر آن کس که می نالد از درد دل

به است دل به او داد نه بر خاک و گِل

نخواهم شدن سوتک و نی لَبَک

نه هم کوزه با سرنوشتِ تَرَک

نگفتم که با کوزه گر دشمنم

نه عذری پیِ کودکان جستنم

اگر دل نبخشم به جسم دگر

نباشد دگر کودک و کوزه گر

الا وارثان تنِ بی دمَم

به اهدای عضوم من امضا دهم

خوشا آن که این گونه آرد بجای

نکو بندگی را به پیش خدای
چه شعر زیبایی واقعا دستت درد نکنه عالی سرودی
نقل قول کردن
#19 مهراد 1401-07-08 21:34
روحش شاد. خدا رحمتش کنه
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا