عباس دارایی: «هر که کارآمدی دارد باید از او در مدیریتها استفاده شود، دلدادگی به نظام و انقلاب امری مهمی است اما از بانیان وضع موجود نباید استفاده شود»
جمله فوق بخشی از سخنان رئیسجمهور در جمع نمایندگان اقشار مختلف مردم لرستان در جریان سفر اخیرش به استان بود، این جمله البته از نگاه بسیاری، شاهبیت و کلیدیترین موضوعی است که در سفر سید ابراهیم رئیسی به لرستان بسیار برجستگی داشت و از این روست که از این جمله نه به عنوان یک عبارت ساده عنوان شده از سوی رئیس جمهور بلکه باید بهعنوان یک دستور صریح از سوی او خطاب به استاندار لرستان و البته رویکردی مهم در سطح کلان یاد کرد که در آن، رئیس دولت معتقد است وضع موجود را دولتی به وجود آورده که پیش از استقرار «انقلابیها» از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ در سپهر سیاسی ایران تحت عنوان «تدبیر و امیدیها» سکان قوه مجریه را عهدهدار بودهاند و باید عناصر و باقیماندههای این دولت در سطوح کلان، میانی و خرد مدیریتی از مدیریتها کنار بروند و از این دست افراد نباید استفاده شود.
در یک نگاه سطحی شاید این گفته رئیس جمهور یک باور و رویکرد درست باشد که او معتقد است باید از عناصر معتقد به این دولت در مدیریتها استفاده شود اما با واکاوی دقیق و بررسی موشکافانه این اظهارنظر درمییابیم که در یک برداشت صحیحتر باید بپذیریم در وضع موجود چه در سطح کلان و چه سطح میانی و استانی مؤلفهها و مسائل ریزودرشتی دخیل بوده که وضع موجود را ایجاد کرده و صرفاً محدود کردن وضع موجود به یک برهه زمانی خاص و یک دولت امری پذیرفتنی نیست.
در استان لرستان که از یک نرخ بیکاری بسیار بالا برخوردار بوده و در زمره پنج استان فقیر و فلاکتزده ایران به شمار میرود، نمیتوان صرفاً یک دوره مدیریتی را بهعنوان اصلیترین دلیل برای بانیان وضع موجود تلقی کرد، وضع موجود لرستان حاصل سالها محرومیت تاریخی و رنج مزمنی است که در این استان بهعنوان میراث از گذشته تا حال بهجای گذاشته شده است.
لرستان علیرغم غیرمرزی بودن خسارتهای بسیاری در جریان جنگ ایران و عراق متحمل شد، بهنوعی كه بهعنوان دومین استان خسارتدیده از جنگ تحمیلی به شمارمي رفت.
خسارات ناشي از جنگ در لرستان ۱۰۵ میلیارد تومان به ارزش آن زمان یعنی یازده درصد کل خسارات جنگ «هزار میلیارد تومان» بود، اما در دولت سازندگی هاشمی رفسنجانی سهم لرستان از بودجهی بازسازی به کمتر از نیم درصد میرسد، این حادثهی تلخ درست زمانی رخ میدهد که رئیسجمهور وقت آقای رفسنجانی در حال ارائهی برنامههای دولت موسوم به سازندگي در اواخر دهه شصت بوده است، قبل از آن نیز در دولت پیشین مقدمات انتقال پتروشیمی لرستان به اراک فراهم شده و طی یک فرآیند ۳ ساله انتقال طرح به اراك و ثبت طرح بنام استان مذبور در ۶۶/۱۱/۱۹ و نهایتاً اجرايي شدن ايجاد آن در سال ۱۳۶۸ در ابتدای دولت سازندگی صورت میگیرد، در دولت خاتمی دارایی لرستان یعنی کشت و صنعت و یخچالسازی و پارسیلون یا به بخش خصوصی واگذار و ویران میشود و یا تعطیل میشوند، دولت محمود اصولگرایان هم در هنگامه مصوب کردن طرح و پروژههای بیسرانجام و غالباً بیفرجام در سفرهای استانی سهمی فراتر از انتظار روی کاغذها برای لرستان قائل میشود از لاستیکسازی و نورد خرمآباد تا سیمان خرمآباد، پتروشیمی کوهدشت، سیمان و پالایشگاه پلدختر و احداث کارخانه نَوَردِ فولادِ خرمآباد به ظرفيت ۵۰۰ هزار تن احداث کارخانه خودروسازيِ کوهدشت و احداث کارخانه نَوَردِ فولادِ پلدختر به ظرفيت حداقل ۲۰۰ هزار تن، احداث و مطالعه استاديوم فوتبال ۵ هزار نفري در دورود طي سه سال و… اما همه در نطفه خفه نه صاحبی دارند و نه نام و نشانی!
تلاش دولت تدبیر و امید نیز برای توسعه فراگیر استان به جایی نمیرسد، احیای صنایع راکدی همچون کشت و صنعت و یخچال سازی گرچه در این دولت رقم میخورد اما بهواسطه مشکلات مزمن و تاریخی و سیلی مهیب نهتنها لرستان محسوس به جلو نمیرود بلکه بخش عمدهای از زیرساختهایش نیز بهواسطه سیلی مهیب از بین میرود، در دولت تدبیر و امید اما یک برجستگی ویژه در قیاس با سایر دولتها دیده میشود و آن اینکه این دولت اختیاراتش را در سطح کلان بهواسطه یک توافق نانوشته اما محسوس بین اعتدالیون و راستگرایان سنتی به مجلسی واگذار میکند که در رأسش با هدایت و تلاشهای دولت وقت، حتی ریاست مجلس را نیز از یک نیروی اصلاحطلب به نام محمدرضا عارف، دریغ کرده و تا میتوانند برای پیریزی انتقال دولت از روحانی به لاریجانی در خرداد ۱۴۰۰ تلاش میکنند و ماحصل همین سیاست و رویکرد در سطح کلان، نمایندگان سهم خواهیشان محسوس و عهدهدار سکان اجرایی حوزههای انتخابیه شده و از صدر تا ذیل میشوند بهگونهای که عمده مدیران دولت دوم روحانی در لرستان بر اساس همان سیاست واگذاری اختیارات به مجلسیها برای تقویت «کاندیدای بالقوه دولتیها» گرچه از دولت حکم انتصاب دریافت کردهاند اما در واقع منصوب و منتسب به نمایندگانی هستند که در آن دولت همهچیز وفق مرادشان بوده است!
رئیسجمهور در حالی تأکید صریح میکند که نباید از بانیان وضع موجود استفاده شود که سیری تاریخی بر محرومیت لرستان نشان میدهد برخی از بانیان وضع موجود همین افرادی بودهاند که در دولت «معجزه هزاره سوم» یعنی محمود احمدینژاد بهعنوان دولتمرد حضورداشتهاند، روزگاری که احمدینژاد در قامت رئیسجمهور دولت نهم وعده داد برای محرومیتزدایی از لرستان خودش آستینها را بالا زده و بیل کلنگ بزند و ماحصل آن سفرهای سهگانهاش به استان محورم لرستان بیش از هزار مصوبه متنوع و رنگارنگی بود که عمده آنها روی کاغذ ماند، محرابیان وزیر کنونی نیروی دولت انقلابی سید ابراهیم رئیسی، بین سالهای ۸۶ تا ۹۰ بهعنوان وزیر صنایع و دستیار رئیسجمهور بین سالهای ۹۰ تا ۹۲ حضور داشته است و اتفاقاً همزمان با حضور او در وزارت صنایع و معادن سابق، احمدینژاد در سفر دومش به لرستان وعده داد لاستیکسازی و نورد خرمآباد، سیمان خرمآباد، پتروشیمی کوهدشت، سیمان و پالایشگاه پلدختر، کارخانه نَوَردِ فولادِ خرمآباد به ظرفيت ۵۰۰ هزار تن ا، کارخانه خودروسازيِ کوهدشت و کارخانه نَوَردِ فولادِ پلدختر به ظرفيت حداقل ۲۰۰ هزار تن را راهاندازی کند، ۱۳ سال پیش از آن وعده آیا این صنایع در لرستان دایر شدهاند؟
سیاستهای محرابیان در دوران تصدیاش بهعنوان وزیر صنعت چرا منجر به صنعتی شدن لرستان بر اساس وعدههای رئیسجمهور وقت نشده است؟
همین موضوع در خصوص فاطمی امین نیز صدق می کند، او نیز از مشاور وزیر تا رئیس ستاد تحول وزارت صمت، سخنگویی وزارت صنایع، معاون برنامهریزی وزارت صنایع، معاون برنامهریزی وزارت صمت، مجری پروژههای طراحی و تدوین برنامههای راهبردی وزارت سمت را تجربه کرده است و اکنون نیز بهعنوان وزیر صمت دولت انقلابی فعالیت میکند، او بهعنوان مرد همهکاره وزارت صمت و صنایع سابق در صنعتی شدن لرستان و تحقق وعدههای رئیسجمهور اسبق کمرنگ ظاهر شده است؟
مسعود میرکاظمی معاون فعلی رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامهریزی کشور در کنار رستم قاسمی وزیر کنونی راه که وعده داده است تمامی چهار خطههای لرستان را تا پایان این دولت تکمیل کند نیز در زمره وزرای دولت احمدینژاد بودهاند که در دو مقطع جداگانه از ۱۲ شهریور ۸۸ تا ۲۴ مرداد ۹۲ در قامت وزیر نفت دولت احمدینژاد فعالیت کردهاند، این دو دولتمرد فعلی دولت انقلابی چرا بهعنوان وزیران وقت نفت به اجرایی شدن پالایشگاه پلدختر و پتروشمی کوهدشت بهعنوان دو وعده مهم رئیسجمهور وقت برای ایجاد اشتغال در لرستان کمک نکردهاند؟
نتیجه سیاستهای اشتغالزایی حجت عبدالملکی وزیر کنونی کار و معاون سابق اشتغال و خودکفایی کمیته امداد کشور از ۷ شهریور ۹۶ تا ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ در استان لرستان چه بوده است، آیا اینکه برخی معتقدند سیاستهای اشتغالی کمیته امداد در لرستان بهجای تقویت اشتغال به تولید بیکارِ بدهکار منجر شده است خود ناظر بر نقش این حوزه در اشتغال ناقص و آمار سازیهای معروف در لرستان نیست؟
روزگاری که احمدینژاد رئیس وقت دولت نهم در خرمآباد مصوبات کاغذی بر جای گذاشت و عملیاتی نشدند، فرهاد رهبر دستیار اقتصادی کنونی رئیسجمهور بهعنوان رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مسئولیت داشت، محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور از سال ۱۳۸۶ تاکنون ریاست ستاد اجرایی فرمان امام را بر عهده دارد، اینکه این ستاد عظیم با حجم وسیع پوشش شرکتها و مؤسساتی که زیرمجموعه این ستاد به شمار میرود با ریاست ۱۴ ساله معاون اول کنونی رئیسجمهور تا چه میزان در زمینه محرومیتزدایی از لرستان طی سالهای اخیر چه دستاوردهایی بر جای گذاشته است، خود میتواند گویای همهچیز باشد.
یکی از چهرههای ستادی رئیسجمهور در لرستان در نشست اقشار مختلف مردم استان با سید ابراهیم رئیسی با بیان اینکه بانیان وضع موجود نمیتوانند منشا تغییر باشند، خواستار تغییرات مدیریتی در استان شده است، گرچه این خواسته یک خواسته معقول و طبیعی است و حامیان این دولت از این حق برخوردارند که نیروهای منتسب به جریان اصولگرایی از نوع انقلابی، بر مسندها تکیه بزنند اما نمیشود بدون پردازش و واکاوی گذشته که اتفاق همین فرد معترض و منتقد به مدت ۵ سال از ۸۸ تا ۹۳ سیاستگذار و رئیس دستگاه کار و اشتغال استان در یک حوزه بسیار وسیع و مهم بوده به وضعیتی اعتراض کرد که خود در وضع موجود به نسبت مسئولیتش دخیل بوده است، افرادی که در صف مسئولیت ایستادهاند و برخی از آنهایی که در قالب ستادهای انتخاباتی رئیسجمهور در انتخابات سیزدهم سهم میخواهند در دولتهای پیشین در این استان مسئولیت داشتهاند، باید سهم خود را از این وضعیت بپذیرند زیرا وضع موجود لرستان منحصر و محدود بین یک برهه هشتساله نیست، گرچه نمیتوان از خدمات معدود نیروهای خدوم و صادق در برهههای مختلف بهراحتی چشمپوشی کرد، بانیان وضع موجود استان همه افرادی هستند که در هر رده و مسئولیتی که حضورداشتهاند از نماینده گرفته تا وزیر و وکیل و مدیر و معاون استاندار و استاندار و.، کوتاهی کرده و قصور دارند، این دولت حق دارد نیروهای منتسب به خود را بر مسئولیتها بگمارد اما تغییر مدیران دولت سابق با تفسیر بانی وضع موجود و تقلیل بدبختیهای لرستان به یک دولت خاص، پاک کردن صورتمسئلهای است که مروری بر تاریخ لرستان پس از انقلاب، مقصرین و عاملان و مؤلفههای دخیل در این بدبختی و سیاهروزی را بهراحتی نشان میدهد.
* این مطلب در شماره 132 هفتهنامه دریای فرهنگ منتشر شده است.
![](/images/1400/1400-10/farhang.jpg)
![](/images/1400/1400-10/farhang.jpg)
دیدگاهها
آیا رئیسی با کابینه احمدی نژادی ها کاری برای لرستان خواهد کرد؟ انشاالله که بکند
1- در اثر عملکرد کلیه دولنهای گذشته می باشد.
2- قرار بود وزیر راه طی مدت 10 روز برنامه زمانبندی 3 ساله راه آهن دورورد خرم آباد اندیمشک را اعلام نماید. خبری نشد؟یا هنوز 10 روز نرسیده ؟
3- بعید می دانم در دوران دولت رئیسی هم اتفاق خاصی بیفتد . البته منتظر می مانیم.
4-لرستان دراثر سیل زیرساخت هایش را ازدست داد پس باید آبخیزداری توسعه یابد و زودتر سدها ساخته شوند تا علاوه بر جلوگیری از سیل سطح زیر کشت آبی هم به میانگین کشور برسد.
5-راه آهن ، سدها ، کارخانجات و صنایع باعث ایجاد اشتغال دایم می شوند ، مسئولین پیگیری مستمر به عمل آورند.
سلام در خصوص راه اهن قرار شد اوایل بهمن امسال دوباره عملیات اجرایی شروع شود.