بخش یکم/پیشدرآمد: علی مصطفی نژاد، دانشآموختهی معماری و ترمیم آثار تاریخی است، او هماکنون مدیر پلهای تاریخی لرستان است همان جوانی که برای گنجاندن روزی به نام «روز جهانی صلح» در تقویم جهانی، چهارده هزار ساعت قلم زد، به بسیاری از شخصیتهای فرهنگی و تمام پارلمانهای جهان نامه نوشت.
مصطفی نژاد یک چهرهی فرهنگی است عضو هیچ حزب و گروه و تشکل سیاسی نیست او برای پیشبرد اهداف فرهنگی از همه انتظار کمک دارد.
مصطفی نژاد صاحب ایدههایی چون ایجاد ۱۰۰۰ دامداری ۱۰۰۰ رأسی در ۱۰۰۰ روستای زاگرس، ایده ساخت بزرگترین مجسمه صخرهای جهان در لرستان، ایدهی انتخاب لرستان بهعنوان پایتخت پلهای تاریخی در ایران و جهان، ایدهی ایجاد و ساخت مینیاتوری پلهای تاریخی در کنار پل شاپوری خرمآباد، ایده ساخت سرود واحد کشورهای اسلامی و...است.
قصهی جوان ایده پرداز لرستانی و ایدههای بزرگش، تنها یک قصهی ساده نیست، یکی از قصههای پرآب چشم توسعهنیافتگی این سرزمین است.
قصهی برخی از کارشناسان دولت است که بهجای اینکه تسهیلگر امور مردم باشند و راه سرمایهگذاران را هموار و زمینههای اجرای ایدهها را فراهم کنند متأسفانه خود چوب محکم لای چرخ توسعه میشوند.
ماجرای مصطفی نژاد و اسب کاسی
ماجرای مصطفی نژاد و «کرهاسبهای کاسی» در لرستان، قصهی برخی از کسانی است که درک درستی از مناسبات بین دولت و ملت ندارند و به هوای حمایت از دولت، اعمال سلیقه کرده و کارهایی انجام میدهند که صددرصد خلاف برنامههای دولتهاست.
قصهی مصطفی نژاد و «طرح آشنایی دانش آموزان با اسب اصیل و نژاده ی کاسی» قصه یک ماراتن عبور از تنگناهای اداری است، رویارویی با برخی خود حق پنداریها که بسیار طاقتفرسا و شکیبایی سوز و ریشهبرانداز و انگیزه کش است.
قصهی جوانی است که با ایدههای بزرگ خود آمد تا در این اوضاع، در سایهی دولتیها و امکانات دولتی امید رویش و سبزینگی در بطن سایر جوانان ایجاد کند اما با موانع ای برخورد کرد که تصورش نمیشد.
در این ماجرا همه هستند چه آنان که در حاشیهها کمک کردند و این جوان را گاه از موانع عبور دادند، چه مسئولانی که دغدغههای بزرگ دستگاه خود را رها و تمام تلاششان را به مبارزه با یک کار فرهنگی معطوف کردند و چه مدیرانی که استقبال کردند و دلگرمی ایجاد کردند و درصدد توسعهی طرح برآمدند و چه مردان وزنانی که راه گشایی کردند و البته چه فلکزدههایی که شکست طرح ایشان را به همکاران خود وعده داده بودند.
مصطفی نژاد قاطرچی نبود و نیست، در پی پرورش اسب نبود و نیست، متمکن و ثروتمندی نبود که برای سرگرمی و تنوعطلبی، لحظههایی را با اسب بگذراند، در پی دامداری اسب نبود و نیست.
علی مصطفی نژاد در پی تولید نژاد اصیل اسب زاگرس «اسب کاسی» برآمد.
اسبی که هخامنشیان، اشکانیان، تیموریان، صفویان و افشاریان را در میدانهای نبرد، تنها نگذاشت و برندهی کارزار کرد.
امروز در ایران بزرگ، با وجود اسب عرب، اسب ترکمن، اسب کرد، اسب قرهباغ، اسب سیستانی، اسب تالشی، اسب خزر، اسب دره شور...با کمال تاسف نام «اسب کاسی»-اسب اصیل زاگرس- از صحنه حذف شده است!
مصطفی نژاد اراده کرد تا نام اسب کاسی را زنده و در جایگاه ویژه خود بنشاند. اسبی که این قوم بزرگ هنردوست و صنعتگر آن را در این سرزمین رام و به دیگر ملل جهان پیش کش کردند اسب پرآوازهای که «کاسیان» آن را به نام خویش در تاریخ ثبت کردهاند.
مصطفی نژاد اراده کرد تا ضمن پیدا کردن نژاد اصیل اسب کاسی در «طرح آشنایی دانش آموزان لرستانی با اسب کاسی» کاری، کارستان کند به شکلی که در زمانی کوتاه، نسل آینده را به اسب کاسی علاقهمند کند سرمایهگذاری روی دانش آموزان میتواند هم پر گستره و هم پایدار باشد و بیش از همه میتواند خیلی زودتر از دیگران که سالها دارند کارمی کنند جلوتر افتاد و عقبماندگیها را جبران کرد با این وضعیت پیشبینی میشد:
نخست:
لرستان درزمانی کوتاه بهعنوان نخستین خاستگاه اسب اصیل زاگرس «اسب کاسی» به ایران و جهان معرفی شود!
دودیگر:
اسب نژاده ی زاگرس به عنوان یک «داشتهی فرهنگی» در لرستان مطرح و دانش آموزان لرستانی و ایرانی بهجای آشنایی با سگ و گربه و میمون ... با اسب کاسی آشنا شوند...!
سه دیگر:
استان لرستان بهعنوان پایلوت پرورش اسب اصیل کاسی و همچنین مرکز اسب پژوهی در ایران معرفی گردد هنرستانهای پرورش و پژوهش اسب دایر گردد و...
این قصهی تلخ را خواهم نوشت مردم بهتراست با موانع سیستماتیک توسعهی استان آشنا شوند و بدانند که نخبگان، دلسوزان و سرمایه گذران این دیار، از دست تنگنظریها، مانعتراشیها و قوانین دست و پاگیر، چه ها میکشند!
ادامه دارد...
دیدگاهها
بله از هزاران سال پیش اسب سواری در لرستان مرسوم بوده که نقاشی های غار دوشه{گردنه کر شوراب} مربوط به 15000 سال پیش گواه بر این است.
توی زاگرس ترک لر کرد زندگی میکنن..وقتی توی مناطق لر نشین اسب اهلی شد سایر مناطق نمیدونستن اسب چیه حالا اسم اسب عرب کرد هست ولی اسب اصیل جهانی لر نیست
اسبهایی که الان میگن اسب عرب هستن از مناطق دیگه طی حملات که به مناطق دیگه کردن به غنیمت گرفتن
هزار سال پیش مناطق عرب نشین هیچ اسبی نبوده
چند نکته درباره اسب بختیاریا
۱اسب دره شوری برگرفته از ۲نریان کهر وقاراکهر که
مرحوم زیادخان دره شوری از مرتضی قلی خان
بختیاری صمصام الصلتنه خریداری کردن پروش
یافت نکته بعدی هم اسب بختیاری همچین بدون
نام هم نیست اسب عرب خرسان همه میدونن ک
متعلق ب بختیاری بوده وهست
درضمن تمام اسبان عرب ایران وتعدادی هم به
خارج صادر شدن ثبت جهانی ودارای اسم و
پیشینه(شجره)هستن متعلق ب مجیدخان بختیاری
فرزند مرتضی قلی خان بوده ک ب دست خانم
قره گزلو تنها وارث ایشون نگهداری میشد
اصالت گم شدنی نیست حتی بارها نامش عوض کنن
آری علی مصطفی نژاد را من بیش از همه می شناسم .
چون همسر او هستم.
او بجز بالا نگاه داشتن نام لرستان به هیچ چیز دیگری نمی اندیشد .
ایده های زیبا ، بزرگ و بلندی دارد . تنها ایده پرداز نیست . پرتلاش است . پرتلاش .
حقیقتا مبارزی خسته ناپذیر و مقاوم است .
هیچ گاه برای سرزمین مادری خویش خسته نمی شود .
اصلا خستگی و ناامیدی در ایشان هیچ مفهومی ندارد . اساسا با واژه های نمی شود و نمی توان بیگانه است .
دوستان خوب و فهیمی دارد که انگیزه او را برای تحقق اهدافش صدچندان می کند .
از بهترین اینام آقای گودرزیان پایدار هست که همواره با قلم شیوایی که دارد به ایشان محبت می ورزد .
با کمال ادب و آرزوی سربلندی لرستان
لرستان سرزمینی است که از نظر بار فرهنگی بسیار بسیار سنگین است.
اما متأسفانه امروزه کمتر کسی پیدا میشود که برای لرستان بیاندیشد، برای لرستان کوشش کند و برای لرستان بجنگد.
از این رو کوشش و انگیزه ی انسان هایی همچون آقای علی مصطفی نژاد ستودنی است.
در زمانی که کسی پرچمدار تحول، بویژه تحول فرهنگی در لرستان میشود همه باید به او کمک کنیم و هدفش را مقدس بشماریم.
خدا قوت به همه ی دوست داران و دلسوزان واقعیه سرزمین بزرگ لرستان.
همانند سگ پژدر یا کوردی که برخی تاباز ها اونو به سگ عراقی میخونن و اشتباهه من خودم کوردم ولی ما کوردا اول اسم و اصالت حیوانامونو درست میکنیم شما هم نزارین هیچکس هیچ جا به اسم اسب زاگرس نام ببره از اسب لر واقعا نژاد زیبایی هست و امیدوارم که در اینده ای نزدیک ثبت جهانی بشه در کنار اسب کورد به درجات بالایی برسن
لرستان و ایران به داشتن فرزندان سخت کوشی همچون جنابعالی مفتخر هست.
بلاشک پاداش خدمت های شما به بشریت و قوم عزیز لر را پروردگار متعال به بهترین نحو ممکن می دهد.
من نیز به نوبه ی خود مفتخر به دوستی با جنابعالی هستم و همواره از پشتکار شما در زندگی خود الگوبرداری کرده ام.
به امید خدمت های بیشتر شما به ایران عزیز
درود برشما