در این روزهای سخت که مشکلات اقتصادی، فقر و تورم مردم را رنج میدهد در استانی مانند لرستان که در شاخص تورم، بیکاری و فلاکت اقتصادی در صدر جدول کشور است این فشارها بهمراتب بیشتر و عذابآورتر است.
کم نیستند جوانان تحصیلکرده و باانگیزهای که در این سالها به امید اشتغال و تأمین معیشت خانواده گزینه مهاجرت را انتخاب کرده و راهی دیار غربت شدند تا بتوانند حداقل درآمد لازم را برای گذران زندگی در این روزهای سخت تأمین کنند. گرچه نیروی مولد و جوان از جمله سرمایههای بالقوهای است که میتواند موتور محرکه توسعه و پیشرفت را در هر استانی به حرکت درآورد؛ اما مدیران ارشد لرستان بدون توجه به این سرمایه نتوانستهاند بستر لازم را برای استفاده از این سرمایههای بالقوه فراهم کنند. باید پذیرفت که منطقیترین انتظاری که مردم هر استان از مدیران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی میتوانند داشته باشند این است که با استفاده از قدرتی که مردم به آنها تفویض کردهاند با همفکری وهم افزایی شرایط متعادلتری را برای زندگی مردم فراهم کنند.
تلخترین و گزندهترین اخبار برای مردم لرستان بهویژه مرکز آن شهرستان خرمآباد در این سالها معطل و سرزمین ماندن پروژههای کوچک و بزرگی است که میتوانست آمال و آرزوهای خانوادههای بسیاری را سامان بخشیده و به استحکام و گرمی کانون این خانوادهها کمک کند، اما اخبار تعطیلی و انحلال آنها یاس و ناامیدی را برای خانوادههای بسیاری به ارمغان آورده است.
در سال 85 بود که با حضور جهرمی وزیر کار و امور اجتماعی دولت نهم کلنگ بزرگترین پروژه زیر بنایی استان لرستان در 20 کیلومتری شهر خرمآباد بر زمین زده شد. پروژهای با ظرفیت اسمی 3 هزار تن در روز که میتوانست 11 هزار نفر را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم مشغول کار کند؛ اما باوجود 14 سال از کلنگ زنی آن هرروز موانع جدیدی ایجاد شد و نهایتاً در مردادماه سال جاری خبر انحلال آن توسط سید موسی خادمی استاندار لرستان رسانهای شد.
در کنار اشکالاتی که به این پروژه وارد است میتوان به ترکیب خانوادگی هیات مدیره شرکت سیمان خرمآباد و پایین و غیر مرتبط بودن سطح سواد و معلومات آنها اشاره کرد که متأسفانه هنگام عقد قرارداد از دید مدیران ارشد استان مخفی ماند. البته سطح آلایندگی این پروژه ازجمله دلایلی بود که دستاندرکاران منابع طبیعی و محیط زیست را بر آن داشت که به مخالفت جدی با افتتاح این پروژه بپردازند.
در این مقال برآنیم که گذری به صنعت سیمان کشور داشته باشیم و به آسیبشناسی این نگاه در استان لرستان بپردازیم تا شاید تلنگری باشد برای مسوولانی که میتوانند با تصمیمگیری خردمندانه و هوشمندانه مسیر توسعه و پیشرفت شهر و دیارشان را هموار کنند.
صنعت سیمان بهعنوان یکی از مهمترین عناصر توسعه زیرساخت¬های اقتصادی محسوب میشود و بین فرآیند رشد اقتصادی و سرانه مصرف آن در هر کشور، همبستگی وجود دارد. سیمان به دلیل کاربردهای فراوان و اهمیت تولید در بخش زیرساختهای توسعهای هر کشور، سرمایهبر بودن و قابلیت صادرات، از مهمترین کالاهای توسعهای محسوب میشود.
از جمله قابلیتهایی که استان لرستان را برای ایجاد کارخانه سیمان متمایز میکند وجود معادن غنی گچی- آهکی است که میتواند بهعنوان مواد اولیه تولید سیمان مورد بهرهبرداری قرار بگیرد. از بُعد تکنولوژیکی نیز حدود 80 درصد تجهیزات فنی و مهندسی و دانش مربوط به این صنعت در کشور موجود است و تحریمهای ظالمانه دشمنان نیز نمیتوانند خلل چندانی در پیشرفت و فعالیت این کارخانهها ایجاد کند.
با نگاهی به تارنمای شرکت سیمان ایران متوجه میشویم که 68 کارخانه فعال تولید سیمان خاکستری در سطح کشور وجود دارد که سالانه بیش از 57 میلیون تن سیمان تولید میکنند. سهم استان لرستان از این شرکتها تنها کارخانه سیمان شهرستان دورود است که روزانه یک هزار تن ظرفیت اسمی دارد. ازنظر پراکندگی این کارخانجات باید گفت که این کارخانجات در اقصی نقاط کشور پراکنده شدهاند ولی استانهای مازندران، خوزستان، سمنان، فارس، تهران و اصفهان سهم بیشتری از این کارخانجات را به خود اختصاص دادهاند. از طرفی 8 کارخانه سیمانسفید و 5 کارخانه کلینکرکوبی به عنوان ماده اولیه کارخانههای سیمان در کشور وجود دارد که عمدتاً در استانهای تهران، آذربایجان، یزد و خراسان وجود دارند.
از طرف دیگر در این تارنما به 12 پروژه کارخانه سیمان اشارهشده که 10 پروژه آن خصوصی و 2 پروژه هم خصولتی است و پروژه شرکت سیمان خرمآباد هم یکی از این 12 پروژه است که با سرمایهگذاری بخش خصوصی کلنگ زنی شده است.
همانطوری که اشاره شد یکی از دلایل معطل ماندن کارخانه سیمان خرمآباد آلایندگی آن عنوانشده و تا حدود زیادی هم این عامل مستمسکی برای مدیرانی شده که در اجرای این پروژه تعلل میکنند اما میبینیم استانهای خوش آبوهوا و تاریخی کشور مانند استانهای شمالی، فارس، اصفهان، آذربایجان و خوزستان که سالانه مقصد بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی هستند از این صنعت بالقوه سودآور و اشتغالزا بیبهره نماندهاند و توانستهاند با تکیهبر این صنعت به رونق کسب و کار و تولید خود بپردازند.
از طرفی استانهای دیگری هم با تولید محصولات مرتبط با صنعت سیمان مانند کاشی و سرامیک و ... توانستهاند به رونق تولید در دیار خود کمک کنند که از آن جمله میتوان به استانهای یزد، کرمان، اصفهان، تهران، آذربایجان، سمنان و خراسان اشاره کرد که جاذبههای گردشگری این استانها بهمراتب بیشتر از استان لرستان پذیرای گردشگران داخلی و خارجی است.
با این تفاصیل به این نتیجه میرسیم که آلاینده بودن کارخانه سیمان خرمآباد با وجود تکنولوژی و فناوریهای نوین نهتنها منطقی و عقلانی نیست بلکه تنها مستمسکی است که ضعف اجرایی مدیران را در بهرهبرداری از پروژههای سودآور و اشتغالزا پنهان کند.
بد نیست که در این مقال به سخنی از پدر علم مدیریت دولتی ایران اشارهکنیم که در تعریف مدیریت میگوید هنر مدیریت آنجا آغاز میشود که با قوانین پایان میپذیرد و این نشان میدهد که تدبیر مدیریت آنجا معنا پیدا میکند که بتواند موانع پیش روی سرمایه گذران بخش خصوصی را با درایت و دانش از پیش روی آنان بردارد و به ایجاد جاذبه برای سرمایهگذاری کمک کند. چیزی که مع الاسف در استانی مانند لرستان عکس آن بسیار پررنگتر دیده میشود و سرمایهگذاران اندکی را که باانگیزه و اشتیاق برای تولید و اشتغال فعالیت میکنند؛ فراری میدهد. در پایان خوب است که به نقش نمایندگان مردم هم اشارهکنیم
ازآنجاکه نص صریح قانون وظیفه نمایندگان را در دو حوزه قانونگذاری و نظارت مشخص کرده و بهواسطه رأی و اعتماد مردم از پشتوانه قدرت اجرایی برخوردارند؛ اگر بتوانند برای حرکت چهارساله خود با تکیهبر خرد و دانش صاحبنظران برنامه مدون داشته باشند میتوانند ضمن شناخت پتانسیلهای موجود زمینه کارآفرینی و اشتغالزایی را در بخشهای مختلف فراهم کنند.
در مورد کارخانه سیمان خرمآباد هم با وجود اینکه مجوزهای لازم اخذ شده و 46 هزار نفر بر اساس اعلامیهای که از طرف مبادی قانونی اطلاعرسانی شده، با مراجعه به بانک سپه نسبت به پذیرهنویسی و خرید سهام اقدام کردهاند و امروز پس از 14 سال با انحلال و بلاتکلیفی کارخانه سیمان دچار سردرگمی شدهاند و بهنوعی سرمایه خود را ازدسترفته میپندارند. اینجاست که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی وظیفهدارند تا از موکلین خود دفاع کنند و اجازه ندهند آنها در این پروسه ضعیف مدیران متضرر شوند. گرچه تاکنون واکنشی از ناحیه نمایندگان این شهر مشاهده نشده است، انتظار میرود با توجه به وضعیت نگرانکننده استان لرستان در شاخصهای اشتغال و تولید، این عزیزان موقعیت ایجاد شده را از دست ندهند و تلاش کنند تا با مرتفع کردن موانع و مشکلات احتمالی به بهرهبرداری این کارخانه در آینده نزدیک کمک کنند.
به قلم: علی قربانی
دیدگاهها
برای همین چیزهاست که شاخص اول فلاکت رو در کشور داریم ،چرا آقای استاندار به عنوان مدیریت ارشد استان و نمایندگان پاسخگوی این خسران بزرگ برای استان محروم لرستان نیستن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پروژه راه آهن خرم آباد هم به همین سرنوشت دچار خواهد شد.....