این روزها حال و هوای کرونا همه جا را در بر گرفته اما پشت چراغ قرمز وضعیت دیگری دارد، شادی کودکانهای که با گرفتن مبلغ ناچیز از دود کردن اسپند و گلفروشی گرفته تا کاغذهای کوچک فال و شیشهشورهایی که با دستان کوچکشان خود را بهسختی هم قد شیشه جلوی ماشین میکنند و بیخبر از هراس کرونایی جامعه، روزگار میگذرانند.
کودکان کار این بار هم مظلوم واقع شدهاند و همچنان از تیررس برنامهریزیها محروماند، کودکانی که همچنان بیدفاع در چهارراهها گل میفروشند و شیشه ماشینهایی را تمیز میکنند که سرنشینان آن از ترس کرونا، شیشه را بستهاند و از پشت آن با اشاره دست به کودکان بیدفاع میفهمانند که پولی در کار نیست و یا آنهایی که مهربانتر به نظر میرسند شیشه را در حد تبادل اسکناس کم ارزشی پایین میکشند تا مبادا دستشان به دست کودک آلوده شود.
در حالی متخصصان و پزشکان تبادل پول و حضور در اجتماع را از عوامل مؤثر در سرایت کووید ۱۹ میدانند و آن را تا جای ممکن منع کردهاند اما انگار که کودکان کار جزو مخاطبان پیامهای بهداشتی این روزهای جامعه ما نیستند.
حضور چندین ساعته کودکان کار در خیابانها و معابر، نشستن آنها در هر جای ممکن، نشستن دستها به مدت طولانی و تغذیه در خیابان بدون رعایت نکات بهداشتی همه و همه تهدیدهایی برای سلامت این کودکان هستند که کرونا آن را چند برابر کرده است.
شاید گزارشهایی مبنی بر اینکه کودکان از ویروس کرونا در امان هستند موجب شده توجه چندانی به این قشر نشود اما تاکنون هیچ تحقیق علمی ثابت نکرده سنین پایین از کووید ۱۹ در امان هستند چه رسد به کودکان مظلوم سر چهارراهها.
برخی از این کودکان در مراکز شبانه بهزیستی آرام میگیرند و برخی نیز به خانههای خود (البته به شرطی که بتوان اسم خانه را بر چاردیواریهای هزار قصه گذاشت) بازمیگردند اما با توجه به اینکه آموزشی به این کودکان و خانواده آنها داده نشده است بنابراین بهداشتی رعایت نمیشود و خطر انتقال بیماری کرونا دوچندان میشود.
با دقت که رفتار کودکان کار را دنبال میکنی متوجه میشوی در جیب آنها پولهای آلوده و خردهریزهای جمع شده خیابان در کیفشان است، مقوله الکل و ژل ضدعفونی جایی بین این کودکان محروم ندارد و انگارنهانگار کرونا در کمین سلامتی آنها نشسته است.
ثانیههای پشت چراغقرمز با جنب و جوش پسران و دخترهای نوجوانی سپری میشود که برخی گستاخانه، برخی ملتمسانه و برخی نیز با بیتفاوتی هر چه تمامتر به سرنشینان نزدیک میشوند، اما حس انساندوستی ما تحرک چندانی ندارد و با نادیده انگاشتن این کودکان همچون همیشه، خطر کرونا را برای آنها متصور نمیشویم.
والدین یا نزدیکان برخی از این کودکان دورادور چشم از آنها بر نمیدارند تا مبادا لحظهای غفلت از یک چراغقرمز، درآمد روزانه را به خطر بیندازد، اما همین والدین و جامعه در خصوص خطر کووید ۱۹ از کودکان مظلوم کار غافل شدهاند.
تصور اینکه کودکی با دریافت مبلغ ناچیزی از یک غریبه خوشحال شود و در واقع شادیهای کودکانهاش در کار روزمره و سر چهارراهها خلاصه میشود بسیار غمناک است، چه برسد به اینکه این هلهلههای کودکانه به قیمت ابتلای آنها به ویروس کرونا تمام شود.
بر اساس دادههای مرکز مطالعات راهبردی وزارت کار از حدود ۹ میلیون کودک ۱۰ تا ۱۷ سال، ۴۰۹ هزار کودک فعال در عرصه کار یا در جستجوی کار در کشور شناسایی شدهاند که ارتباط مستقیمی با فقر در خانواده دارد و کار عمده آنها در ایران دستفروشی، گلفروشی، فالگیری و زباله گردی است.
کارهایی که با حجم ارتباط محیطی بالا و آلودگی بسیار هستند و لاجرم کودکان بیدفاع را در مقابل ویروس کورونا بیدفاعتر کردهاند که شاید در صورت ادامه غفلت از این قشر، شاخه گلی یا جورابی که از آنان میخریم و به خانه میبریم خود ما را نیز درگیر کووید ۱۹ کند.
یک هزار کودک کار، بد یا بیسرپرست نیز در لرستان شناساییشده که بیشتر آنها در خرمآباد و بروجرد هستند، ۲ شهری که نمونه آزمایش بیماران مشکوک به کرونا در آن مثبت شده است که به نظر میرسد مسوولان امر به ویژه سازمان بهزیستی و شهرداریها باید در مدت گردش کرونا در معابر و چهارراهها، اقدام جدی برای حراست این کودکان اعمال کند چراکه علاوه بر اهمیت سلامت این قشر مظلوم، در صورت ابتلا به این بیماری خانواده، اطرافیان و جامعه نیز در خطر مضاعفی قرار خواهد گرفت.
دیدگاهها