مقدمه: این مطلب بخشی از گزارشی است که در سال 1369 هنگامیکه مسئول استانی طرح مطالعات جامعه عشایر کشور، در گروه مطالعاتی هامون بودم، تهیه و تدوین گردیده است.
در آن مطالعه، دو منطقه جنوب شرقی ایران و زاگرس میانی _دو تیپ متفاوت از عشایر کشور- به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تهیه پرسشنامه و مصاحبه با مطلعین محلی و استفاده از مطالعات قبلی، اطلاعات آن جمعآوری شوند. تفصیل آن در گزارشی جداگانه، زیر عنوان فرهنگ عشایر ایران، در نسخی بسیار محدود منتشر و بعدها با همکاری جناب آقای دکتر علی نوذر پور، به دلایلی شتابزده! به استناد و با استفاده از آن، کتابی زیر عنوان «مقدمهای بر فرهنگ عشایر ایران» نیز منتشر شده است. سعی خواهد شد بخشهای دیگر این گزارش در فرصتهای بعدی نیز ارائه شود...
در آن مطالعه، دو منطقه جنوب شرقی ایران و زاگرس میانی _دو تیپ متفاوت از عشایر کشور- به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تهیه پرسشنامه و مصاحبه با مطلعین محلی و استفاده از مطالعات قبلی، اطلاعات آن جمعآوری شوند. تفصیل آن در گزارشی جداگانه، زیر عنوان فرهنگ عشایر ایران، در نسخی بسیار محدود منتشر و بعدها با همکاری جناب آقای دکتر علی نوذر پور، به دلایلی شتابزده! به استناد و با استفاده از آن، کتابی زیر عنوان «مقدمهای بر فرهنگ عشایر ایران» نیز منتشر شده است. سعی خواهد شد بخشهای دیگر این گزارش در فرصتهای بعدی نیز ارائه شود...
****
شیوه معاش عشایر کوچنده، عمدتاً بر اساس معاضدت و همکاری ارگانیکی میان آنهاست که در بخشهای اساسی این نوع زندگی انجام میگیرد و میتوان آن را سنت (1) نامید. اهمیت همکاری و تعاون در برخی از جنبههای حیاتی زندگی عشایری بهقدری زیاداست که تصور ادامه آن بدون تعاون و همکاری امری محال و یا بسیار دشوار به نظرمی آید.
شکلگیری واحدهای اجتماعی – اقتصادی خانوارها در فضای جغرافیایی (مال و امثال آن)، کوچ (محوریترین حرکت عشایر)، حفظ امنیت، حراست و بهرهبرداری از مرتع، نگهبانی، نگهداری و بهرهبرداری از دام، کشت و زرع و گردآوری فراوردههای خوراکی و تشکیل خانواده، مراسم زاد و مرگ ... همگی ازجمله امور مهم زندگی عشایر هستند که هستههای اصلی نهاد مشارکت و تعاون خودجوش درون عشایر، بر حول آنها استوار گردیده است. بهرهگیری از این سنتهای مثبت دیرپای و قابل بازیافت عشایرمی تواند در بازسازی نهادهای جدید توسعه و عمران مؤثر باشد که در زیر به عمدهترین گونههای مشارکت و تعاون در بین عشایر اشاره میشود:
سازمان واحدهای اجتماعی، اقتصادی عشایر کوچنده که در ایلات و طوایف مختلف نامهای مختلف دارد، * اصولاً تشکلی است که بر اساس همکاری و همیاری پیدایش یافته است. بستگیهای خویشاوندی در این واحدهای کوچنده نهتنها از اهمیت نقش همکاری بین اعضای آن نمیکاهد بلکه بنیانهای همکاری را تقویت مینماید.
نحوهی استقرار غالب این واحدها (در سکونتگاههای خود) بهگونهای است که در عمل زمینه تعاون و همبستگی را تقویت میکند. استقرار دایرهوار خانوادهها، هم فضای مناسب مشترکی برای نگهداری دامها به وجود میآورد و هم دایرهای کامل از دیدهبانان هشیار تشکیل میدهد که اطراف احشام و اموال را شبانهروز مراقبت مینماید؛ به عبارت دیگر:
«جهت چادرها نسبت به یکدیگر به نحوی است که تمام چشمانداز محیط، زیر نظر گرفته میشود و دیدگاه هرکدام دیدگاه دیگری را کامل میکند. این شیوه استقرار که یادگار از دورههایی است که ناامنی زیاد بوده است امروزه نیز بهویژه به دلیل سرقتهایی که میشود موجه مینماید. (2)
واحدهای کوچنده، در منزویترین و دورافتادهترین نقاط، در سایه همین کمک و تعامل اقتصادی است که تاب تحمل کمبودهای معیشتی را دارند، کاهش غالب اقلام مصرفی خانوارهای یک مال و یا واحدهای ایلی، مادام که خانوارهای دیگر ذخیرهای از آن نوع اقلام مصرفی را دارند، زیاد نگرانکننده نیست، کمبود وقتی کاملاً حادمی شود که ذخیره جمعی خانوارهای یک مال یا دیگر واحدهای ایلی رو به اتمام نهاده باشد. دادوستد و مبادله کالاهای مصرفی و برخی از ابزار کار از طریق قرض، رسم معمول و سنت پسندیده جامعه عشایری است که شاید یکی از محکمترین دلایل توجیهی تفاوت بین دخلوخرج و هزینه مصرف آنهاست. مطلبی که در خلال نوشته بیشتر تحلیل گران از دادههای کمی، ملاحظه میشود.
شکل ساده و بدون در و پیکر سیاهچادر عشایری، روابط ساده ولی پر از توقع خویشاوندی و نیاز متقابل انسانها به همکاری و... زمینه ذخیرهسازی را که در آن، دور از چشم اعضای واحدهای مرتبط به هم بتوان کالایی ذخیره ساخت، منتفی می سازد. کوچ به علت مخاطرات و زحماتی که به همراه دارد، بیش از امور دیگر، «همیاری» و «دگر یاری» را میطلبد و در نتیجه نهاد مشارکت و تعاون را تقویت مینماید: «از آغاز تصمیم به کوچ تا پایان آن که رسیدن به منطقه سردسیری یا گرم سیری است. همیاریهای متعدد در این مقطع زمانی مشاهده میگردد که آن هم عبارتاند از:
1- پیش بار
2- بار کردن
3- بار انداختن
ابراهیم موسوی نژاد (پژوهشگر مسائل اجتماعی)
دیدگاهها