نهاد خانواده یکی از ارکان مهم در جامعه محسوب میشود که در طول تاریخ دستخوش تحولات گوناگونی شده است و تغییرات مختلفی به خود دیده است. یکی از آسیبهایی که خانواده عصر امروز را درگیر کرده است، از هم گسیختگی و نابه سامانی خانواده در قالب " طلاق" است.
طلاق، علل و پیامدهای آن زنجیرهای از مسائل اجتماعی امروز اکثر جوامع بشری از جمله جامعه ایران است. طلاق از جمله پدیدههای مهم اجتماعی است که افزایش آن در هر جامعهای موجب اختلال در نظم و تعادل آن جامعه و بروز برخی از آسیبهای اجتماعی دیگر میشود.
در دانشنامه بینالمللی (2002) طلاق، انحلال قانونی پیوند ازدواج تعریف شده است. طبق این تعریف، از میان کلیه مشکلات اجتماعی هیچیک به اندازه طلاق آثار بلندمدت ندارد.
هر قدر درباره آمار طلاق و پیامدهای آن بیشتر پژوهش کنیم، با واقعیتهای ناخوشایند بیشتری روبهرو میشویم که زندگی همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد. طلاق مانند زمینلرزهای است که بنیان خانواده را درهم میکوبد و شیرازه آن را از هم میگسلد و افزون بر انفجار ناگهانی اولیه، پسلرزههایی نیز خواهد داشت که از سر گذراندن آنها گاه بسیار دشوارتر است.
آمارها حاکی از این است که طلاق در جامعهی لرستان در چند سال گذشته یک روند صعودی و افزایشی داشته تا جایی که در سال 94، 3535 واقعه طلاق در استان به ثبت رسیده این آمار در سال 95، به 3638 واقعه در طول سال رسیده است. امروزه در جامعهی لرستان از هر 5 ازدواج، یک مورد منجر به طلاق میشود، همچنین در هر 3 ساعت یک واقعه طلاق در استان به ثبت میرسد (1).
طلاق همانند سایر مسائل اجتماعی پدیده پیچیدهای است و نمیتوان تنها یک یا چند عامل مشخص را علت بروز آن دانست، بلکه ممکن است در هر جامعهای به فراخور شرایط و تغییرات اجتماعی آن برخی از عوامل مهمتر و اساسیتر باشد.
باتوجه به بررسیهای صورت گرفته میتوان به دلایل عمده طلاق در استان لرستان به موارد زیر اشاره کرد:
1- تفاوتهای فردی و فرهنگی: بسیاری از اختلافات در روابط زناشویی به دلیل عدم تناسب زوجین از ویژگیهای فردی و فرهنگی میباشد. برخی از این ویژگیها عبارتاند از: تناسب سن، باورها و عقاید فکری و مذهبی، وضعیت اقتصادی و بافت فرهنگی- اجتماعی.
2- اعتیاد فرد به مواد مخدر: اعتیاد تأثیرات زیانباری بر فرد، خانواده و جامعه دارد و یکی از عوامل مهم در بروز طلاق میباشد. اعتیاد به مواد مخدر بلای ویرانگر خانواده و جامعه و مخربترین عامل روح و روان آدمی است. بررسیهای آسیبشناختی نشان میدهد که اعتیاد والدین، سردی کانون خانواده و سستی پیوند عاطفی، احساس شرمساری و سرانجام از هم گسیختگی ساختار خانواده را در پی دارد.
3- خیانت: آمارها و گزارشهای روانشناسان و دادگاههای خانواده نشان میدهد در دهه گذشته گرایش به خیانت به همسر در جامعه افزایش یافته است.
طبق تعریف خیانت زناشویی به معنای برقراری رابطه جنسی با فردی غیر از همسر میباشد. این عمل یک حادثه آسیبزا و تکاندهنده بین فردی برای شریک زندگی آسیب دیده است ولی متاسفانه به میزان زیادی در ازدواجها رخ میدهد.
4- فقدان مهارتهای زندگی: مهارتهای زندگی، مجموعهای از تواناییهای درونی افراد است که زمینه سازگاری، رفتار مثبت و مؤثر در آنها ایجاد میکند، بهطوریکه این تواناییها فرد را قادر میسازد تا آنها مسئولیتها و نقش اجتماعی خود را بپذیرند و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، بتوانند در برابر انتظارات، مشکلات زندگی بخصوص در روابط بین فردی به شکل مؤثرتری رو به رو شوند.
تحقیقات نشان داده است که یکی از عوامل مشکلساز، اختلال در ارتباط، یا به عبارتی اختلال در فرایند تفهیم و تفاهم است. با وجود تأثیرگذاری چندین عامل در وقوع طلاق، نداشتن مهارت زندگی مشترک لازم و کافی درد مشترک ویکی از دلایل اصلی شکلگیری این پدیده در جامعه و از جمله استان لرستان است.
5- فقر و مشکلات اقتصادی: زوجینی که تحت فشار روانی – اقتصادی هستند با انواع مسائل در حال مبارزهاند. در طول زمان وجود فشارهای مالی، ارتباط زن و شوهر را تحت تأثیر قرار میدهد. این فشارها میتواند باعث گوشهگیری، فشار عاطفی و افسردگی و در نهایت زمینه جدایی زوجین از همدیگر باشد.
6- دخالت بی جای دیگران در زندگی زوجین: دخالت بی جای دیگران، میزان تأثیرگذاری منفی اشخاص مختلف (دیگران مهم) در زندگی زن و شوهر است؛ به نحوی که روند ثابت و سالم زندگی زوجین را دچار اختلال و بحران نموده و احتمال اختلاف یا جدایی آنها را افزایش میدهد.
7- میزان برآورده نشدن انتظارات همسران از یکدیگر: هر فرد در پایگاه و منزلت " همسری"، توقعات متقابلی از همسر خویش دارد. به مجموعه انتظارات و توقعاتی که مرد یا زن در چهارچوب زندگی خانوادگی از همسر خود دارد، انتظارات همسران از یکدیگر میگوییم
. در صورت برآورده شدن این انتظارات و توقعات، فرد خود را در موقعیت پاداشدهنده میبیند و تصور سود در زندگی زناشویی خواهد داشت و در مقابل؛ اگر این انتظارات از نقش همسر، طبق آنچه که فرد یا جامعه میخواسته است نباشد، وی خود را زیاندیده میبیند. در این حالت، میتوان گفت که انتظارات همسران از یکدیگر برآورده نشده است.
8- عقیم بودن:
عقيم بودن یکی از اموری است که خارج از اختیار و اراده انسان و یکی ازعوامل مؤثر در طلاق و فروپاشی خانواده و روابط زناشویی به شمار میرود. با توجه به بافت فرهنگی استان و فشارهای اجتماعی از طرف دیگران، فرزند نداشتن بهنوعی باعث کشمکش و در نهایت بیمیلی زوجین از همدیگر میشود و میتواند به جدایی زوجین از هم ختم شود.
9- خشونتهای خانگی و همسر آزاری:
خشونتهای خانگی چه از نوع فیزیکی و چه از نوع روحی روانی یکی دیگر از دلایل اصلی طلاق زوجها محسوب میشوند.
خشونت خانگی علیه زنان اختصاص به یک منطقه خاص جغرافیایی و یا سطح معینی از اقتصاد و رفاه ندارد و در همه جوامع و تمامی لایههای اجتماعی قابلردیابی است. هر چند شیوع، نوع، شدت، عواقب و عوامل مساعدکننده این پدیده متفاوت است؛ اما به نظر میرسد زنان در موقعیتهای پایینتر اقتصادی و اجتماعی موقعیتهای بدتر خشونت را تجربه میکنند و عواملی مانند سطح سواد پایین، درآمد کم، فقر، منابع اندک و مشکلات ناشی از فرزند آوری در افرادی که به خشونت دست میزنند یا قربانی خشونت میشوند، قابلتوجه است.
10- عدم آگاهی درباره مسائل جنسی و اختلالات جنسی:
مشکلات و اختلالات جنسی در بین زوجین میتواند به جدایی زوجین از هم دیگر ختم شود. یکی از مهمترین مواردی که پیش از ازدواج باید به آن توجه شود، آموزشهای روانشناختی جنسی است؛ زیرا که این آموزشها میتواند شناخت و درک بهتری از فرد و طرف مقابلش ایجاد کند.
راهکارها:
- زن و شوهر ارکان اصلی یک ازدواج هستند بنابراین هر دو باید سعی کنند زمینههای آرامش روحی و روانی طرفین و فرزندان را فراهم کنند زیرا در غیر این صورت پایههای زندگی متزلزل میگردد.
- در حال حاضر بهترین راهحل ایجاد تیمهای تخصصی و مشاوره قبل و بعد از ازدواج است تا با ارائه راهکارهای مناسب به زوجین، آنان را در برقراری ارتباط مؤثر یاری نمایند. در این راستا میتوان با تخصیص اعتبارات مالی و کاهش هزینه مراکز مشاوره علاوه بر تشویق افراد به این مراکز، اقدام به فرهنگسازی مناسب در این زمینه کرد.
- ترویج فرهنگ همسان گزینی همسر و تأکید بر لزوم آشنایی و شناخت خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری زوجین قبل از ازدواج
- ارائه برنامههای آموزشی مهارتهای اساسی زندگی در سطح مدارس و دانشگاهها
- اجباری کردن آموزشهای قبل از ازدواج بهمنظور تحکیم بنیان خانواده میتواند به شناخت آگاهانه و کسب رضایت جنسی و عاطفی افراد کمک نماید.
- آموزش شیوهها و معیارهای صحیح همسرگزینی و اصلاح روشهای سنتی انتخاب همسر از طریق رسانهها
- طراحی زمینههای عملی کاهش حضور و دخالت اخلال گرایانه اطرافیان در زندگی زوجین در مقابل حضور کارشناسان برای ارائه مشاوره به زوجین دارای اختلاف.
- ترسیم دقیق و کارشناسانه پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی طلاق بهویژه برای زنان جهت پرهیز از شتابزدگی در اخذ تصمیمات فوری و نسنجیده برای درخواست طلاق
- تقویت مراکز مشاوره و مداخله حین بحران در بحرانهای مختلف زندگی توسط بهزیستی
امین روشن پور/کارشناس ارشد جامعهشناسی
پینوشت:
روشن پور، امین (1396)، عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق در استان لرستان، معاونت اجتماعی نیروی انتظامی لرستان
دیدگاهها