موضوع برای نوشتن و حرف برای گفتن خیلی زیاد است. در این روزهای پایانی سال خیلی به این موضوع فکر کردیم که کانال تحلیل در پایان سال چه باید بکند؟ میتوانستیم یک جمعبندی در مورد وضعیت رسانههای استان بنویسیم. رسانههایی که نه موافقانشان توانستهاند تصویر درستی از موفقیتهای دولت را به جامعه ارائه دهند و نه مخالفانشان قدرت این را داشتهاند که پای مخالفتشان بایستند و با تحلیل و عدد و رقم عملکردها را به چالش بکشند.
?اینجا پول همه چیز را خاکستری کرده است. موافق و مخالف رپرتاژ مینویسند برای نخواندن و پول میگیرند برای ننوشتن! نه اصولگرا اصولگرایی میکند و نه اصلاحطلب اصلاحطلبی! همه تلاش میکنند یک جوری قضیه را جمع کنند که نه سیخ بسوزد و نه کباب. «دورهمی» بهترین اسمی است که کاکولوند برای تالار روابط عمومی و رسانه پیشنهاد داده است. آخر در یک برنامهی دورهمی نه کسی رنجیدهخاطر میشود و نه به کسی برمیخورد، نمودارها که همه رو به بالا سیخ شدهاند و عنوانهای پرطمطراق زینتبخش رزومهها هستند. پول نفت هم که همیشه هست! پس چرا باید نگران واژههای مأیوسکنندهای مثل رشد و توسعه و بیکاری و درآمد و فقر و ... باشیم و دوستانمان را از خودمان برنجانیم.
?روزی که شورای اطلاعرسانی را نقد کردیم انتظار داشتیم حداقل یک نفر واکنش نشان دهد؛ اما وقتی در کمال تعجب دیدیم که آن یک نفر، حتی یک تکان ساده هم به خود نداد، تصمیم گرفتیم حضوراً نقدمان را به محضر ایشان عرضه نماییم. برای همین جسارت کردیم و شخصاً در معاونت سیاسی حاضر شدیم و حرفمان را زدیم؛ اما گویا قرار نبود کسی بیدار شود، اصلاً کسی نخوابیده بود که بخواهد بیدار شود!
برای همین آرزو کردیم که معاون سیاسی بعدی که اتفاقاً نام رسانهای را هم یدک میکشد این شورای اطلاعرسانی خاک گرفته را تکانی بدهد که بعدها متوجه شدیم ایشان هم فقط «معاونت سیاسی» است و اطلاعرسانی جزء اولویتهای دسته چندمش هم حساب نمیشود.
?در این سال بارها به آقای مدیر روابط عمومی استانداری پیام دادیم و گفتیم بیایید ظرفیت روابط عمومیها را به کار بگیرید و این روند معیوب را از طرف روابط عمومیها اصلاح کنید؛ اما آقای مدیر روز بعد از تحویل کلید دادن کلید روابط عمومی استانداری تازه به یاد پیشنهادات ما افتاد و نوشدارو را بعد از مرگ سهراب آورد.
مدیر جدید هم که با آن دیدگاه صدا و سیماییاش همه چیز را از بالا میبیند، احتمالاً آنقدر مشغله دارد که به رسانههای غیر صدا و سیمایی به عنوان یکی از واحدهای حاشیهای نگاه کند و همهی روابط عمومی را در پوشش دادن رویدادهای شعاع چند متری اطراف آقای استاندار تعریف کند.
?بگذریم... شاید درست نباشد در این روزهای پایانی سال که همه چیز بوی نو شدن میدهد، مخالف خوانی کرد و گلایههای کهنه را دوباره گفت. حالا به عنوان آخرین تحلیل فقط میخواهیم بگوییم که بیایید به عنوان رسانه و روابط عمومی در سال جدید کمی پرسشگر باشیم و البته پاسخگو. هم از خودمان و هم از دیگران. بیایید از نمایندگانمان بپرسیم وقتی شهرمان با یک نامهی ساده، کلانشهر میشود! چرا یک نامه هم به وزیر کار نمینویسند تا دستور حل مشکل بیکاری را صادر کند؟ و اصلاً چرا به وزیر مسکن نامه نمینویسند که به همه، یکی یک خانه بدهد و خیال همه را از بابت مسکن راحت کند؟
?بیایید اگر میخواهیم از دولت حمایت کنیم و موفقیتهای این چهارساله را به مردم نشان دهیم؛ درست و حسابی این کار را بکنیم و کمی در مورد رپرتاژهایمان بیشتر حساسیت به خرج دهیم تا مطالبمان قابل اعتنا و استناد باشند.
بیایید اگر هم میخواهیم متنقد باشیم؛ در زمین بی اخلاقها بازی نکنیم و به حکم خودمان مسئولان را شایستهی اعدام و زندان ندانیم و همهی خدمات نظام را با انگیزههای محدود جناحی خود زیر سوال نبریم.
در پایان لازم میدانیم تا خسته نباشیدی هم عرض کنیم به خدمت رسانهایها و روابط عمومیهایی که خواستند خوب باشند و خوب هم بودند. بزرگانی که دغدغهی مردم باعث شد خیلی سختیها را تحمل کنند و زبان گویای مردمشان باشند.
تحليل رسانهٔ شهر
دیدگاهها