اين روزها فضاي سياسي لرستان باز هم ملتهب شده است.
يكي حامي آن تئاتر كذايي میشود يكي منتقد. هنري كه خود بايد دردهاي مردم را فرياد بزند خود به يك معضل تبديل شده است. آن يكي بيانيه صادر مینماید به اسم تشکلهای عمدتاً اصلاحطلب و حامي دولت تدبير و اميد در خصوص اعتراض به انتصاب يكي از معاونين! سازمان جهاد كشاورزي استان! مسئلهای كه يك مسئله دورن سازماني بود و در اختيار مدير سازمان حالا به عرصه عرضاندام سياسي تبديل شده است. ظاهراً برخي سياسيون ما فقط در هنگامه انتخابات، عزل و نصبها فعال میشوند كه دستاورد آنان هم جز ايجاد دوقطبیهای كاذب بیاساس چيزي نبوده است و رسالت ذاتي خود را بهکلی فراموش کردهاند.
مسئله نهچندان مهمي- انتصاب اخير در سازمان جهاد كشاورزي- كه ضرورتي نداشت اینچنین با شدت و حدت وارد ميدان شوند و موضعگیری نمايند. علت مخالفت خود را نيز همسو نبودن فرد منصوب شده با دولت را بيان كردند- البته بهزعم خودشان! و هيچ گزارش مستند و آماري از عملكرد و برنامه سازمان مهم جهاد ارائه نكردند كه آيا اين سازمان در راستاي برنامههای خود موفق بوده است يا خير اگر موفق بوده به چه علت اگر توفيقي نداشته به چه علت بوده است. البته استاندار محترم از مدتها قبل معترض عملكرد رئیس سازمان جهاد بوده و اكنون نيز چاشني سياست هم به آن انتقاد اضافهشده و معاونين استاندار ضمن عدم رضايت از اين انتصاب نيز اعلام نمودند كه رئیس سازمان جهاد حق ورود به استانداري را ندارند! بازخواست استاندار و مديريت ارشد استان از مديران حق طبيعي و وظيفه آنان میباشند اما تشکلها و شوراهاي سياسي چرا تاكنون درباره مسائل مهمتری كه براي اين استان رخ داده است موضعگیری نکردهاند؟ و فقط در بحث عزل و نصبها آنهم از نوع ردههای مياني مديريت اعلام موضع مینمایند؛ مثلاً چرا شوراي هماهنگي اصلاحطلبان و انجمن اسلامي معلمان در خصوص اختلافات به وجود آمده بين استاندار و وزارت نيرو در خصوص مشكلات سدهاي در حال ساخت استان -كه استاندار نيز تهديد به استعفا نمودند- و در راستاي خواسته بهحق جناب استاندار و حمايت از مردم بيانيه صادر نكرده و مواضع خود را اعلام ننمودند؟!
چرا یکبار براي حمايت و رفع مشكل كارگران بینوای شركت پارسيلون كه ماههاست حقوقي دريافت نکردهاند و سالهاست شرمنده خانواده خود هستند بیانیهای صادر نکردهاند؟ چرا یکبار به خاطر مشكلات و اوضاع نابسامان اقتصادي استان و بجاي اینهمه كارگر بيكار شده و صنعتگر ورشكسته شده راهي پاستور نشدند و طلب حق نكردند و براي اين استان احساس خطر نکردهاند و نامههای سرگشاده خطاب به دولتمردان و مسئولين منتشر نكردند و از وزرا و مسئولين محترم انتظار اعمال تدبير و درايت نداشتند؟! چرا عملكرد چندساله دولت تكنوكرات مورد حمايت خود را با آمار و ارقام مورد نقد و بررسي قرار نمیدهند و گزارش آن را منتشر نمینمایند؟ آيا در صحنه سياست صرفاً حامي دولت بودن و طلب چند كرسي رياست آن هم از نوع مديريت مياني! شما را كفايت میکند؟ و رسالتي ديگر در باب رفع اندكي از مشكلات بیشمار استان را نداريد؟ و نبايد از دولت متبوع خود مطالبات بزرگتر و بيشتري داشته باشند در جهت تأمین منافع عامه و نه صرفاً تصاحب مناصب خاصه! آيا اين حضرات سياسي، سياست را فقط در تصاحب کرسیهای مديريتي میبینند و نه تدبير امور و گرهگشایی از مشكلات مردم.
مدعيان مردمسالاری ديني یکبار هم كه شده دست از رفاقت سالاریهای حزبي برداشته و در فكر جوانان بيكار و سرخورده اين استان باشند و فقط در حد سمپات و پله ترقي ديگران نباشند و چاره كار از دولتمردان بخواهند و مطالبه گر باشند. يدك كشيدن عناويني چون حامي دولت و اصلاحطلبی و اصولگرایی بهتنهایی باور كنيد افتخاري ندارد و خيري هم ندارد اگر مشكلي از مشكلات مردم را حل كرديد اهل سياست هستيد و گرنه دل در گرو خدمت نداريد و تنها سوداي قدرت در سر داريد كه اگر خدایناکرده چنين باشد هم خط را گم كردهايد و هم به خطا رفتهاید.
والسلام
حسام بابابيگ مرادعليوند
توضیح: مطالب ارسالی، لزوماً دیدگاه پایگاه خبری یافته نیستند اما مطابق فلسفهي رسانههای بیطرف، آمادگي داريم نوشتهها و دیدگاههای دیگران را نیز در خصوص این موضوع و موضوعات مختلف به شرط رعایت قوانین مطبوعات، منتشر نمائيم.
دیدگاهها
نه کلنگ زنی های الکی و سرکاری