با این که متوجه معنی کلمات این جمله میشدم اما نمیدانستم چه کاربرد اساسی دارد و پدرم بارها در ادارات خرمآباد با این جمله رو به رو شده است. تا 4 ماه پیش که از بد روزگار سر و کارم با برخي كارمندان بیمسئولیت ادارات استان افتاد.
روز اول که برای شروع هفتخوان رستم پا به صندوق مهر رضا (کار آفرینی امید) شهرستان ازنا گذاشتم؛ با سنگاندازي ارگان مربوطه روبهرو و متوجه شدم که تا غول مرحله آخر بازی را با کمترین جان رد نکنم کار به جایی نخواهم برد!
از فردای آن روز پاس دادن کار من بین ادارات شروع شد. از شهرستان به مرکز استان و رو به رو شدن با جمله "خانم کار شما بیشتر از 3 تا 4 ماه زمان میبرد!" گوشی را دست من داد که بوروکراسی اداری شروع شد.
بعد از چند بار رفت و آمد از تهران به خرمآباد و امروز برو فردا بیا توسط مسئولین و کارمندان مربوطه، متوجه کاربرد اساسی جمله "صو نه، دو صو دَه" در ادارات خرمآباد شدم.
از استارت کارم تا زمان بازدید به اصطلاح کارشناسان مربوطه از محل کار 2 ماه زمان برد. بعد از 2 ماه 6 کارشناس برای ارزیابی به محل کار آمدند. زمان بازدید از آنجایی که برخي از این کارشناسان عزیز بسیار کاربلد بودند و چشمبسته غیب میگفتند حدود 2 دقیقه زمان برای بازدید از محل کار من گذاشتند که این 2 دقیقه صرف دیدن تابلوهایی که به دیوار نصب بود گذشت و هیچ توجهی به کار من نشد! رفتند و قرار شد 2 روز بعد به من خبر بدهند که آیا تشخیص دادهاند که من کنندهي کار هستم یا خیر! بعد از زمان مشخص شده از آنجایی که نمیخواستند با مبلغ مصوب توافق کنند گفتند نمیشود!
با استانداری تماس گرفتم و مشکل را بیان کردم قرار شد پیگیری کنند که پیگیری آنها نيز حدود دو هفته طول کشید و نهایتا گفتند حضوری بیایید. با این که از روز قبل قرار بود ساعت 9 مدیر مربوطه را زیارت کنم حدود 2 ساعت منتظر ماندم که ارباب رجوع قبلی که ظاهراً از آشناهای نزدیک جناب مدیر بودند کارشان تمام شد و به محض بیرون آمدن ارباب رجوع فامیل از اتاق و دیدن یکی دیگر از بستگان گفتند شما برو من خودم به مدیر کل سفارش میکنم کارتان حل شود(فامیل بازی در ادارهها)!
ظرف این دو ساعت شاهد رد کردن چند مراجعه کننده که کارشان به بعد موکول شد بودم. نوبت من رسید و به محض نشستن و توضیح کارم جناب مدیر فرمودند بنده با استاندار برای بازدید میروم و کار شما را با تلفن پیگیری میکنم یعنی بعد از آمدن من در مسیری 500 کیلومتری از تهران تا خرمآباد و طبق قرار قبلی قرار شد کارم تلفتی تا نیم ساعت دیگر پیگیری شود!
نیم ساعتِ جناب مدیر دو ساعت به طول انجامید و بعد از زمان طی شده جوابشان به من، همان جمله معروف "صو نه، دو صو دَه" بود و در پاسخ من که گفتم از تهران ميآيم و چرا کارم انجام نشد؟ فرمودند من وظیفه ندارم و دارم به شما لطف میکنم! خوب شد متوجه شدیم که انجام وظایف در قبال مردم نوعی لطف و منت است و حقوق سر ماهي كه اين قبيل مديران و كارمندان ميگيرند حق استخدام مادامالعمر آنهاست نه حق راه انداختن كار مردم و ارباب رجوع!
در نهایت کارم به اداره کار استان افتاد و باز هم یکی از کارمندان به خاطر واقف نبودن به کارش که در قانون مشاغل خانگی توضیح داده شده بود و ایشان از قانون کارش هم بیاطلاع بود و به خاطر همین بیاطلاعی گفت کار شما انجام نمیشود بنا به دلایلی که برای من آورد...
بعد از این که ایشان را از فلان ماده در قانون کارش مطلع کردم فرمودند از نهاد قبلی که کارتان را انجام داده نامه بیاورید! با وزارت کار تماس گرفتم و مشکل را توضیح دادم، پیگیری کردند اما به خاطر این که به کارم آگاه و مثل دیگر ارباب رجوعها دست به سر نميشدم، بهانه های مختلفی را پیش گرفتند و به خاطر گرفتن یک کد رهگیری، 10 روز من را معطل کردند و هنوز هم در مسیر "تهران- خرمآباد" در رفت و آمدم!
بعد از توضیح گوشه کوچکی از امروز برو فردا بیای برخي كارمندان ناكارمند ادارات استان که هر روزه عده زیادی از مردم را درگیر این موضوع کردهاند، روی سخن من با جناب استاندار است.
جناب مهندس بازوند سکاندار و والی محترم استان لرستان! من به عنوان يك روزنامهنگار لرستاني ساكن تهران از شما میخواهم که برای مردم توضیح بدهید تا کی قرار است به لطف برخي مديران و کارمندان ادارات، کار مردم از امروز به فردا واگذار شود و گاهی از روی کارنابلدی جوابی نادرست به مردم بدهند تا جایی که خود من شاهد بودم چندین نفر با دست به سر کردن همین افراد از روی واقف نبودن به حقوق و کارشان، مشکلی که داشتند را رها کردند و دیگر پیگیرش نشدند!
چرا در این استان اكثر موارد كار فقط با فامیلبازی و پارتیبازی پیش میرود؟ چرا کارمند [...] مرکز استان به من گفت چون فلان آقا و فلان مدیر کل سفارش شما را کردهاند ما قبول کردیم فلان مبلغ را به شما پرداخت کنیم؟ یعنی اگر کار هم بلد نبودم و مثلاً شما سفارشم را میکردید با مبلغ بیشتری موافقت میکردند و اصلاً به توانایی من در انجام کارم توجه نمیشد، اما بدون پارتی باید پروسه چندین ماهه را طی کنم...
جناب استاندار! يقين بدانيد این مشکل از محل كار شما (استانداري) شروع شده و به دیگر ادارات هم سرایت کرده است. چرا خانمی که جهت حل مشکل کار همسرش برای دیدار شما بارها از شهرستان نورآباد به استانداری مراجعه میکند، موفق به دیدار شما نمیشود؟ مگر نه این که شما به عنوان خادم مردم و در حال خدمت هستید؟ چرا برخي کارمندان استانداري با عصبانبت به ارباب رجوع میگویند خیلیها هستند که از دوره استاندار قبلی در نوبت دیدار استاندار هستند! اگر شما نميتوانيد اين همه ارباب رجوع را ملاقات كنيد چرا تفويض اختيار به ديگر نيروها نميكنيد؟
کار شما و کارمندان ادارات استان راهاندازی و حل مشکلات مردم است یا پشت میز نشستن و موکول کردن مشکلات به فرداهایی دیگر؟ شعار دولت شما "تدبير و اميد" و حل مشکلات و کارآفرینی است نه نااميد كردن مردم. پس کو حل مشکلات جوانان؟ کجاست کارآفرینی که جلسات متعدد برایش تشکیل دادهاید؟ اما وقتی من جوان با مسئولین کارآفرینی رو به رو میشوم جوری برخورد میکنند که انگار قرار است از جیبشان ببخشند؟
شايد بیراه نیست که میگویند استان لرستان پایان سال بخشی از بودجه سالانه را به دولت برمیگرداند، که احتمالا این کار برای خود شیرینی برخي مديران زير دست شما است و گرنه در استانی که جوانان از بیکاری و بدبختی به سرقت و قتل روی میآورند، روا نیست که حقشان یا در جایی بیربط هزینه شود یا به خزانه دولت برگردد…
به ضرس قاطع ميتوان گفت به نسبت كارمندان در تهران، کار مفید کارمندان ادارههاي استان ما بیشتر از 1نيم ساعت در روز نیست و این موضوع بر همه کاملاً روشن است. نماز سر وقت در نمازخانه برخي ادارات برای نشان دادن بیشتر خود به دیگران ترک نمیشود و جزئی از سفارش دين ما محسوب میشود اما کار نکردن و مزد حرام كمكاري سر سفره خانه و خانواده بردن، براي برخي كارمندان عادی شده است و كسي با آن برخورد نميكند! مطمئنا خدواوند به آه زن بینوایی که با حال نزار از نورآباد، ازنا، بروجرد و ديگر روستاهاي دورافتاده استان بارها به استانداری و ديگر ادارات مركز استان آمده و هنوز پشت درهای بسته است حتما پاسخ خواهد داد.
به نمایندگی از مردم استانم و از آنجا که میدانم حرف دل همه را میگویم از شما خواهش نمیکنم مشکلات را حل کنید چون در حال انجام وظیفه و خدمت به مردم هستید و نیاز به خواهش نیست، اما بهتر است قبل از آوردن سرمایهگذار و تبلیغات، خردهکاریها و مشکلات حل شود… رسیدگی به امور و مشکلاتی مثل کاغذبازی ادارات استان و بیکاری که در صدر قرار دارد مهمتر از سرکشی نیمه شب به بیمارستان فلان شهرستان است. کار ادارههای استان لرستان مثل بازی ماز میماند که شروعش با كارمند بازی کننده و پیدا کردن راه اصلی با کرامالکاتبین است.
اين چند خط را نوشتم تا شاید چند وقت یک بار باید وظایف كساني كه مسئوليت ميپذيرند يا به عنوان كارمند از دولت حقوق ميگيرند یادآوری شود. باقي با شما كه بتوانيد ريشهي اين معضل را بخشكانيد يا شما هم مثل برخي استانداران پيشين نسبت به آن بيتفاوت باشيد ...
الهام حاجیوند / ازنا
_________________________________
* ماز = مطلق چین و شکنج را گویند. (برهان)
بازی ماز: ماز در اصل یک مسير پيچ در پيچ گمراه کننده است که مسيرهاي زیادی براي رسيدن به بيرون ماز تعبيه شده اما فقط يكي از آنها راه دارد. شما هنگام بازي ما باید بتوانید راه درست را انتخاب کنید و از ماز خارج شويد. شما بايد تمام راههای ممکن را امتحان کنید شاید توانستید این کار را انجام دهيد. (شكل اين مطلب)
دیدگاهها
کاش گوش شنوایی برای رفع دغدغه های مردم باشد
حتی برای افتتاح حساب در بانک، که میخواهیم در آن سرمایه گذاری کنیم بایستی یا آشنا داشته باشی و یا با عجز و التماس کارهایت انجام شود
از اینکه حرف دل مردم استان لرستانو زدین ممنون،ولی صد افسوس جای اینکه خودشونو اصلاح کنن سرلج میذارن تا از درخواستت پشیمون بشی درنتیجه این شعر اینجا کارسازه:
عدو را به جای خسک زر بریز
که احسان کند،کند دندان تیز
چو دستی نشاید گزیدن،ببوس
که با غالبان چاره رزق است و لوس
حرفی زدی که ما نمیدونستیم چطور باید به گوش مسئولین برسونیم، امید دارم به گوششون برسه و کاری برای این مشکل بزرگ بکنن.
درد و دلت همگانیه، جناب مسئول جای سنگ انداختن جلوی پای مردم لطفا کمک کن، جایی که الان نشستی دائمی نیست، پس خدا رو در نظر بگیر
گشتم نبود،نگرد نیست
من و هفت نفر از دوستام دنبال وام بودیم تا باهم یه کاری رو تو شهرخودمون شروع کنیم،ولی فقط هزینه ی رفت و آمد افتاد گردنمون،الان خیلی خوشحالیم و تهران داریم کارگری میکنیم.
،خانم حاجی وند شما چه توقعی از برخي مسیولین محترم استان لرستان دارید؟ نکنه توقع دارید تا پسر خاله دختر خاله خودشون مونده کار شما رو انجام بدن؟ یا نکنه میخواین وام بگیرین براخودتون؟ نه جانم الان ثبت نام کن بشین دعا کن که به نوه نتیجه هات شاید چیزی برسه، خانم حاجی وند شمام هرچی زودتر توبه کن . خدا آدم پرتوقع رو دوست نداره