"این ۱۰ سال اخیر متأسفانه نفوذ موساد در بخشهای مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولان جمهوری اسلامی نگران باشند برای جان خودشان... ." این بخشی از اظهارات وزیر پیشین اطلاعات درباره نفوذ سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) در کشور است.
حجتالاسلام یونسی در بخش دیگری از سخنانش در گفتگو با پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران با نگرانی از شکاف امنیتی پیش آمده در کشور و استفاده سرویسهای جاسوسی بیگانه بهویژه موساد از این شرایط ادامه میدهد: "غفلت از موساد سبب شده که آنها نفوذ کنند و اینهمه ضربه بزنند، بهگونهای که صریحاً مسئولان جمهوری اسلامی را تهدید بکنند. "
محسن رضایی یکی از نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هم در یکی از مناظرههای انتخاباتی با اشاره به وقوع سه رویداد امنیتی، دو انفجار و یک ترور (دو عملیات خرابکارانه در تأسیسات هستهای نطنز و ترور شهید فخریزاده از دانشمندان هستهای کشورمان) در کمتر از یک سال گذشته را نشانه وجود آلودگی امنیتی گسترده دانست و گفت: "سالمسازی امنیتی باید یکی از برنامههای مهم دولت آینده باشد که آن را در تمام ردهها، وزارتخانهها و جاهای حساس اجرا کند. "
رضایی در ادامه با اعلام این که معمولاً در دنیا هر ده سال، بیست سال، کل سیستم را سالمسازی امنیتی میکنند، افزود: " ما مدتها است که این کار را نکردهایم و شاید سی سال گذشته است و این سالمسازی امنیتی صورت نگرفته است."
اظهارات وزیر پیشین اطلاعات و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز رخدادهای چند سال اخیر بیانگر آن است که کشورهای متخاصم برای تضعیف کشورمان وارد مرحله حساسی شدهاند و برای عملیاتی کردن اهداف شوم خود تقسیمکار جدیدی را تعریف کردهاند.
ائتلاف متجاوزان به یمن به رهبری عربستان سعودی تلاش میکند نیروهای نزدیک به ایران را در این کشور تضعیف و از بین ببرد و حکومتی دستنشانده را روی کار بیاورد؛ از سوی دیگر سعودیها با دلارهای نفتی ضمن تجهیز و تسلیح گروههای تروریستی در منطقه و حمایت همهجانبه از گروهک منافقین، تمام هم خود را برای کشاندن درگیریها به داخل ایران به کار گرفتهاند؛ با این کار بخشی از توان نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران در چند سال اخیر صرف مبارزه با گروهکهای تروریستی وهابی سلفی شده است.
بهموازات آن، رژیم صهیونیستی هر از چند گاهی مواضعی را در سوریه هدف قرار میدهد و در کنار آن سیاست خرابکاری تأسیسات هستهای و مراکز مهم صنعتی و اقتصادی را برای وادار کردن جمهوری اسلامی به پذیرش شرایط کشورهای عضو گروه ۵ بعلاوه ۱ در مذاکرات وین و نیز تضعیف اقتصادی ایران دنبال میکند.
خروج آمریکا از افغانستان و به دنبال آن قدرت گرفتن طالبان و حمله اخیر نیروی هوایی این کشور به رزمندگان حشدالشعبی در مرز عراق و سوریه هم نشان میدهد که "بایدن" در حال تکمیل ضلع سوم مثلث عبری و عربی برای فشار بیشتر بر ایران برای عقب نشستن در سوریه و عراق و تمرکز بر مرزهای شرقی است.
به نظر میرسد همان سیاستی که "کلینتن" و"باراک اوباما"روسای جمهور سابق و اسبق آمریکا در قبال عراقِ زمان صدام حسین و لیبی در زمان معمر قزافی در پیش گرفتند، "جوبایدن"رئیسجمهور فعلی آمریکا هم برای تضعیففرسایشی ایران در پیش گرفته است؛ با این تفاوت که کشورهای مرتجعی نظیر عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی هم وارد این بازی خطرناک شدهاند.
"کلینتن" در ۸ سال زمامداری خود گاه و بیگاه مواضع و مراکز مهم و راهبردی عراق را هدف قرار میداد و در طول این مدت توان نظامی عراق را به شدت تضعیف و زمینه را برای حمله به این کشور در زمان "جرج بوش" رئیسجمهوری بعدی آمریکا فراهم کرد؛ "باراک اوباما"هم تقریباً همین سیاست را البته به شکلی دیگر در لیبی در پیش گرفت که در نهایت منجر به سرنگونی حکومت قذافی و تجزیه و غارت این کشور شد.
جمهوری اسلامی ایران به برکت خون شهدا و دلاورمردی فرزندان و رزمندگان این مرز و بوم از قدرت دفاعی بالایی برخوردار است، به همین دلیل دشمنان در کنار تحریمهای ظالمانه، تضعیففرسایشی کشورمان را در دستور کار قرار دادهاند.
تضعیففرسایشی از این نظر که با توجه به قدرت ایران، بدون اعلانجنگ و سرشاخ شدن مستقیم نظامی، طی مدت ۵ یا ۱۰ سال با زدن کشتیها، خرابکاری در تأسیسات و مراکز مهم نظامی و اقتصادی و نیز ترور چهرههای تأثیرگذار نظامی و علمی کشور، آرامآرام ایران را تضعیف کرده تا سر فرصت مناسب زمینه حمله مستقیم را فراهم کنند.
بنابراین تجهیز گروهکهای تروریستی در مرزهای شرقی و غربی کشور، جنگ روانی و هجمه رسانهای بیسابقه در سالهای اخیر، ترور دانشمندان هستهای، عملیات خرابکارانه در تأسیسات هستهای و واحدهای مهم تولیدی، اخلال در نظم اقتصادی و نفوذ در مراکز حساس را میتوان در این چارچوب تحلیل کرد.
با این تفاسیر و با توجه به اقدامات خصمانه دشمنان که کیان ایران اسلامی را به مخاطره انداخته است، نوسازی دستگاههای امنیتی، نظامی و دفاعی کشور بیش از گذشته احساس میشود.
یکی از آسیبهایی که در یکی دو دهه اخیر در کشور به یک رویه ناصواب تبدیل شده، انتصاب مدیران دستگاهها از درون ستادهای انتخاباتی نامزد یا جناح پیروز است؛ بیشتر مدیرانی که در این سالها از دل این ستادها برآمدهاند بدون تجربه لازم مصدر مشاغل و پستهای مهم شدند، در حالی که الفبای سیاست را هم نمیدانستند و این موضوع خسارات زیادی از جهات مختلف به کشور وارد کرد.
گفته میشود فرماندار یکی از شهرها که از قضا یکی از مراکز مهم و حساس در آنجا واقع شده، اگر نگوییم خیانت، به دلیل سادگی و نداشتن تجربه، اطلاعات حساس این مرکز را در اختیار فردی که خود را دانشجو جازده قرار میدهد؛ فرد مزبور با تلفن و به بهانه تکمیل پایاننامه تمام اطلاعات مکان موردنظر را کسب کرده و در اختیار دشمنان قرار میدهد!
به این ترتیب ندانمکاری و بیتجربگی یک مقام مسئول باعث میشود اطلاعات حساس و طبقهبندیشده کشور به آسانی به دست سرویسهای جاسوسی بیگانه بیفتد.
یکی دیگر از رویههای اشتباه در کشور در چند دهه گذشته جایگزینی فرزند به جای والد خود در دستگاههاست؛ این موضوع در نهادها و دستگاههای غیر حساس، خارج از عدالت اجتماعی و در دستگاهها و نهادهای امنیتی بهدوراز شایسته گزینی بوده و در درازمدت باعث ضعف آن دستگاه متبوع خواهد شد؛ هیچ تضمینی وجود ندارد که فرزند، همان شایستگیهای والد خود را در انجام وظایف محوله داشته باشد.
دستگاههای امنیتی میبایست در چارچوب مقررات به دنبال جذب جوانان علاقهمند، جسور، شجاع، ورزشکار و ورزیده باشند تا سیستم امنیتی و دفاعی کشور باوجود تهدیدهای مختلف همچون گذشته بتواند وظایف ذاتی خود را به نحو احسن انجام دهد و امنیت اجتماعی و اقتصادی کشور پهناور ایران را تأمین نماید.
بر این اساس، شرایط حساس داخلی و منطقهای ایجاب میکند افرادی که برای مناصب مختلف از صدر تا ذیل منصوب میشوند، در کنار تخصص لازم، بر مسائل امنیتی، داخلی و بینالمللی در حد ضرورت اشراف و احاطه داشته باشند تا از آسیبهایی که در این سالها از این ناحیه به کشور وارد شده جلوگیری به عمل آید.
رئیس جمهور منتخب پیش از انتخابات اعلام کرد کسی که وارد دولت آینده او میشود به نماد دولت تبدیل خواهد شد و باید متخصص، کارآمد و انقلابی باشد، به همین دلیل افرادی که در ستاد او هستند لزوما از اعضای کابینه احتمالی او نخواهند بود(خبر آنلاین)؛ در آستانه تحلیف حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی و در شرایط بحران کرونا و تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی علیه کشورمان این گونه موضعگیریها امیدوارکننده است.
✍️مصطفی رباطی
دیدگاهها