دکتر شیرزاد بسطامی: هر واژه لری و لکی را اگر به کالبدشکافی بنشینیم چراغی است برای روشن کردن لایههای تاریک تاریخ این مرز و بوم.
از جمله این بسامدها در زبان این مرز و بوم (زیم= زخم) است که تلفظ ماسبق آن زام بوده هنوز که هنوزء هستند پیرمردان و پیرزنانی که ناملایماتی سرنوشت را زام میخوانند.
زامیار (زخم یار) در قاموس کهن این زبان معادل پرستار امروزی است.
در زبان پارسی ریشهشناسی واژه پرستار اینگونه تبیین میشود که از ریشهی گذشتهی فعل، با افزودن پسوند «ار»، اسم فاعل پدید میآید مانند:
خریدن خرید خریدار
به همین شیوه در زبان باستان از فعل پرستیدن، اسم فاعل پرستار پدید آمده است. پرستار به معنی خدمتگذار و پرستیدن به معنی خدمت کردن بوده است.
از اینروست که خدمه خانه نیز پرستار خانه خوانده میشود.
به گفتن با پرستاران چه کوشی سیاست باید اینجا یا خموشی
و عطار نیشابوری نیز راجع پرستاران میگوید:
« گفت اصحاب دنیا را خدمت، پرستاران و بندگان کنند و اصحاب آخرت را خدمت، احرار و بزرگواران کنند».
که در این سخن پرستار و بنده در کنار هم و به یک معنی در برابر آزاد و بزرگوار آمده است.
بنابراین پرستار در بن کلمه خود ریشه در پرستش و خادم بودن دارد.
اما در زبان فولکلور لرستان با دقت بسیاری این دو را از هم مجزا کرده است پرستار خانه را نوم ماله میگویند و زامیار معادل پرستار است این دقت و وسواس زبانی را در بسیاری از واژگان بومی این دیار بهکرات دیدهایم.
از اینرو پیشنهاد میشود به فرهنگستان زبان فارسی که جهت حفظ حرمت پرستارانی که این روزها جانشان خط مقدم مبارزه با کروناست و تجسم ایثارند بیهیچ توقعی از عنایت، ازین پس زامیاران (واژه اصیل ایرانی) را پرستار نگوییم.
زامیارانی چون رامین عزیزیفر و صدها زامیار دیگری که جانپناه و جانیار این مردم بوده و هستند به شوق شهادتی که در جان دارند.
به قلم: دکتر شیرزاد بسطامی
به قلم: دکتر شیرزاد بسطامی
دیدگاهها