بسمالله الرحمن الرحیم
"اخلصوا اعمالکم لله،فان الله لایقبل الا ما خلص له"
درود میفرستم به آنان که اندیشیدن را به ما آموختند و راه سعادت و خوشبختی را برای ما به ارمغان آوردند و قدرت را برای خدمت میخواهند و نفرین بر آنان که مردم را از حق طبیعی خود سلب میکنند و قدرت را به بهانه خدمت و صرفاً برای بقای خود میخواهند.
تحزب، حلقه مفقوده سیاست در ایران است. احزاب در ایران امروز فاقد قدرت تأثیرگذاری و جهتدهی به افکار عمومی و ایفای نقش در ارکان حاکمیت هستند.
عملکرد احزاب خلاصه شده است در برگزاری جلسات و نهایتاً یک کنگره در سال و بیانیه دادن و اعلام موضع در قبال وقایع روز و یا اعلام حمایت از کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس و شورای شهر، بدون ارائه برنامه راهبردی معین و مشخص...
در شرایط، کنونی به دلیل نوع نگرش و برخورد حاکمیت با احزاب، عملاً شاهد آن هستیم که احزاب امکان و توانایی لازم برای ورود به لایههای قدرت و تأثیرگذاری مبتنی بر الگویی از پیش تعیینشده و ارائه برنامههای اقتصادی مدون و تأثیرگذاری در سطوح مختلف جامعه را دارا نیستند.
در شرایط کنونی، احزاب فاقد برنامه معین و مشخصی برای جهتدهی به فضای سیاسی کشور و یا ایجاد یک گفتمان مبتنی بر خط و مشی که در مرامنامه آنها آمده است هستند.
در استان لرستان وضعیت از این هم بدتر است و کارکرد احزاب در پیام تبریک و تسلیت به مناسبتهای مختلف و تشکیل جلسات برای پیگیری مطالبات شخصی و پرداختن به موضوعات دمدستی بدون خروجی مشخص برای جامعه خلاصه شده است که عملاً آنها را دچار روزمرگی و معطل ماندن در سیاستهای خرد و رکود توأم با خمودگی نموده است.
پاسخ به سؤالات زیر میتواند گویای واقعیت حاکم بر شرایط کنونی اصلاحطلبان باشد، اعضای محترم شورای اصلاحطلبان چه کسانی هستند و با کدام فیلتر فکری و اندیشهای انتخاب شدهاند؟
آیا این سازوکارها و نحوه ورود اعضا تحکیم و تداوم و استمرار حمایت نخبگان و مردم را در پی دارد و تأثیری در انتخابات گذشته داشته است؟
آیا رسالت آنان در راستای احقاق حقوق مردم میباشد؟ اگر هست با کدام استراتژی و ایدئولوژی؟
آیا عدهای قلیل میتوانند در خلوت مکانها گرایش فکری و خطوط سیاسی، اجتماعی و...یک جامعه مدنی را ترسیم نمایند؟
آیا عصاره این کلام به این معناست که مردم ما نیاز به قیم دارند و گروهی برای آنها تصمیمگیری کنند؟
این شورا تابهحال چه تلاشی برای ایجاد فرهنگ شایستهسالاری بهجای فرهنگ طایفهگرایی نموده است؟
آیا میپذیرد اگر چشمان باز و با بصیرت وجود نداشته باشد ممکن است دچار خطا و محاسبه اشتباه شویم؟
آیا زمان آن فرانرسیده با تجربه دیرین بزرگان و اندیشه نوین جوانان اندیشمند و اقشار مردمی در قالب خرد جمعی یک خروجی واحد برای استیفای حقوق مردممان داشته و دیگر اندیشهها را به استمداد بطلبیم؟
وارد یاد شده و <آیا>ها به معنای پذیرش و یا نفی مطالب نیست، سوالاتی بود در ناخودآگاه حقیر امید است جهت تنویر افکار پاسخی متقن و مستدل داده شود.
در حالی که عقل سلیم میگوید باید از تجربهها درس گرفت، میبایست ابراز نگرانی کرد از خطر استحاله درونی بهوسیله افرادی که اعتقاد عمیق به خدمت عامالمنفعه ندارند و صرفاً انحصارطلبی را پیشه گرفته و این مهم برای عموم قابلدرک بوده، اما در هم تنیدگی مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... اوضاع کاملاً پیچیدهای را ایجاد کرده و وظایف بسیار سنگینتری به همراه آورده است که لازمه گذر داشتن چشمانی باز و دقت و عقل و تدبیر است؟
به قلم:آرش کاظمی
توضیح: مطالب ارسالی، لزوماً دیدگاه پایگاه خبری یافته نیستند اما مطابق فلسفهي رسانههای بیطرف، آمادگي داريم نوشتهها و دیدگاههای دیگران را نیز در خصوص این موضوع و موضوعات مختلف بهشرط رعایت قوانین مطبوعات، منتشر نماییم.
به قلم:آرش کاظمی
توضیح: مطالب ارسالی، لزوماً دیدگاه پایگاه خبری یافته نیستند اما مطابق فلسفهي رسانههای بیطرف، آمادگي داريم نوشتهها و دیدگاههای دیگران را نیز در خصوص این موضوع و موضوعات مختلف بهشرط رعایت قوانین مطبوعات، منتشر نماییم.
دیدگاهها
------------------
یافته: مطالب منتشر شده، بيانگر ديدگاه "يافته" نميباشند. يافته وابسته به هيچ گروه يا جناح سياسي اعم از چپ و راست نيست، اما مطالب حوزه های مختلف را به شرطي كه مطابق با قوانين مطبوعات باشند، منتشر خواهد كرد.