در خبرها به نقل از استاندار لرستان آمده بود كه امسال ميزان اعتبارات عمراني استان لرستان در سال 93 نسبت به سال قبل افزايش چشمگيري داشته و لرستان از رده 22 به رده 9 كشور ارتقا يافته است.
اما اين ارتقا جايگاه اعتبارات لرستان زماني باارزش است كه عملي و ملموس باشد، چرا كه 2 سال قبل نيز استاندار وقت اعلام نمود جايگاه لرستان از رده 29 به رده 5 كشور ارتقا يافته و اين موضوع تا كنون بيسابقه بوده است.
"دهمرده" از آن واقعه به عنوان انقلابي در توسعه استان ياد كرد و بيان داشت كه اين موضوع حتي باعث اعتراض برخي استانهاي كشور شده است.(حتي بروشورهايي توسط مدير كل حوزه استاندار در اين خصوص بين خبرنگاران لرستاني در استانداري توزيع شد.)
اگر چه دكتر دهمرده تمام تلاش خود را در اين زمينه به كار بست، اما همواره جملهاي آزاردهنده به خبرنگاران ميگفت و آن اين بود كه: "عقبافتادگي اين استان تاريخي است و مربوط به يك سال و 2 سال و يا مربوط به دورهي من نيست كه بشود يك شبه آن را برطرف كرد!"
سؤال اينجاست پس فوايد اين بودجههايي كه مثلاً ما را از رده 29 به 5 كشور يا از 22 به 9 ميرسانند چيست؟!
به هر حال، مسوولان استان ما از اين گونه آمار و ارقام بسيار ارائه كردهاند، اما واقعيت اين است كه از نظر فراهم شدن زيرساختها، لرستان ضعيفترين استان كشور و و نيز از نظر ميزان نرخ بيكاري اولين استان كشور هستيم و البته در اين بين "آنچه به جايي نرسد، فرياد است!"
اين مطلب را نوشتيم تا سال آينده و در نوروز 1394 اگر عمري باقي بود، ببينيم حضور در رتبهي 9 اعتبارات كشور به نقل از استاندار كنوني چه دستاوردي براي استان محروم لرستان داشته و در عمل نسبت به سالهاي قبل چه تغيير واضحي اينجا صورت گرفته است.
اين در شرايطي است كه حداقل پيشرفت در هر استاني مشاهده ميشود، اما موفقيت واقعي اين است كه تغييرات عمدهاي در بخشهاي مختلف عمراني و اقتصادي اين استان صورت گيرد، نه اين كه همان حداقلهاي توسعه در هر استان كه امري طبيعي است را به عنوان عملكرد مثبت به مردم معرفي كنيم.
به طور مثال، هر ساله در هر شهر استان، حداقل يك سالن ورزشي احداث ميشود، اگر امسال در هر شهرستان يك مجموعه ورزشي مجهز به بهرهبرداري رسيد، آن گاه ميتوان از آن به عنوان موفقيتي بزرگ ياد كرد و گرنه ساخت و يا توسعه حداقلهاي عمراني در شرايطي كه دنيا با سرعت نور در حال پيشرفت است و با توجه به افزايش سالانه جمعيت كه جزء عملكرد مطلوب و مثبت به شمار نميرود، بلكه اين بخش جزء عملكرد "عادي" يا در حقيقت همان "وظيفه" محسوب ميشود!
اگر چه مهندس بازوند بر خلاف استاندارهاي قبلي اعتقادي به برگزاري نشستهاي خبري ندارد، اما ايشان بايد بداند كه برگزاري ماهانه يا حداقل 2 ماه يك بار اين نشستها علاوه بر اعلام برنامههاي توسعه استان و شفافسازي در اين زمينه، باعث پيگيري موضوع و مطلبات از سوي رسانهها نيز خواهد شد و جهت حصول آنها مي توان از رسانهها به عنوان ابزاري قدرتمند استفاده كرد.
از طرفي، آنچه در بطن مردم ميگذرد، از طريق رسانهها به وي منتقل ميشود و از ايجاد فاصله بين مهندس بازوند و مردم استان كاسته ميشود.
اميدواريم استاندار محترم كه به چهرهاي عمراني و توانمند نزد مسوولان شهرت دارد و عدهاي نيز معتقدند كه "مردمي" است، اين نكته را فراموش ننمايد و جهت رشد و توسعه استان حتماً آن را مد نظر قرار دهد.
رضا جايدري/ يافته
دیدگاهها
عالی بود