«افزایش حقوق نیروهای آموزش و پروش به بالای خط فقر- همسانسازی حقوق بازنشستگان شاغلان- شفافسازی تخلفات صندوق ذخیره و تغییر در ساختار هیات مدیره با رأی مستقیم معلمان به صورت دورهای و کشیدن ترمز روند خصوصیسازی مدارس و تقسیم آنها به فقیر و غنی که باعث محرومیت دانش آموزان از آموزش رایگان و باکیفیت میشود.»
موارد بالا تمام خواستههای فرهنگیان سرزمینی است که قدمت فرهنگش زبانزد خاص و عام است، اما متأسفانه حال و روز فرهنگیانش نه بلکه خوش نیست که پنجه در چنگال تبی سوزناک دارد.
آنان سالهاست که میسوزند و میسازند.
در روز جهانی معلم یعنی 13 مهرماه و در حالی که در خیلی از کشورها روز جشن و تمجید از معلمان است در ایران اما حکایت متفاوت است؛ چرا که آنان نه آماده تمجید که در تکاپو هستند تا صدایشان را به هم برسانند و همصدا با هم برای حداقلهایشان فریاد بزنند!
و سؤال اینجاست که کدام بند از کدام میثاق نامه نوشته است که حداقلها را از قشری که حکم پی را برای ساختمان کشور دارند دریغ بدارید؟!
نظریهای که میگوید هیچ کشوری ترقی نکرد و توسعه نیافت مگر آنکه به اهمیت جایگاه آموزشوپرورش واقف شد.
سالها است که بیبدیل مانده و هیچ دلیلی برای انکارش پیدا نشده اما گویی سیاست گذران اجرایی ما را با این تجربهها و واقعیتها میانهای نیست.
اینک و چند ماه پس از آغاز به کار دولت جدید آقای روحانی که در استقرار مجددش نقش غیرقابلانکار فرهنگیان بر کسی پوشیده نیست هنوز کمترین برنامه یا حرکتی برای تغییر وضعیت نامناسب فرهنگیان دیده نمیشود.
آقای رئیسجمهور فرهنگیان از اینکه در برگههای رأی آگاهانه نام شما را نوشتهاند به هیچ وجه پشیمان نیستند اما نسبت به حال و روز ناخوشایندشان اعتراضاتی دارند که شما را به عنوان، منتخب و شخص اول اجرایی کشور خطاب قرار داده و انتظار مساعدت دارند.
جناب آقای روحانی مرقومه چهار مادهای را که فرهنگیان خواستارند نه زیادهخواهی (آنچنان که آقای نوبخت میگفت) بلکه حقوحقوق ابتدایی و بدیهیشان است، تجمعهایی که اخبارش به گوشتان میرسد گرچه به سبب خویشتنداری و قانونمداری این قشر اسم و رسم سکوت بر خود دارند اما اگر به شعار تدبیرتان نیمنگاهی داشته باشید و دغدغهها و وعدههای پیش از انتخاباتتان را ورقی بزنید حتماً صدایی را خواهید شنید و آن صدا صدای خرد شدن استخوانهای نحیف شدهی سفیران تعلیم و تربیت است و آنگاه بخش دوم شعارتان یعنی «امید» را مورد بازخواست قرار خواهید داد.
جناب رئیسجمهور با وجود وضعیت نامناسب معیشتی که معلمان و مربیان با آن مواجهاند اما میبینید که یکی از چهار خواسته اصلیشان به دانش آموزان اختصاصیافته و از شما میخواهند که دیوار میان فقیروغنی را در مدارس بردارید و نگذارید که آموزش رایگان از بین برود.
آقای روحانی در اینجا یعنی استان لرستان انچه که زمانی چشم را نوازش میداد؛ کثرت درختان بلوط بود اما مدتهاست که دیگر خبری از آن هیبت گذشتهشان نیست و بهجای آن درختان کاج خودنمایی میکنند چرا که بلوط در چند سال اول عمرش چندان رشد بیرونی ندارد و فقط ریشه میزند و ریشه میسازد اما چون سر برآورد چند هزار سال عمر میکند و فایده میبخشد؛ اما تنها خصلت بارز کاج رشد سریع و قد کشیدن زودهنگام آن است و شما نیک میدانید مقصود ما از آوردن این مثال چیست، پس خواستههای ما را بیپاسخ نگذارید
حمید طولابی
دیدگاهها