فروغ تیموریان – جامعهشناس و آموزگار- صیانت از کرامت و جایگاه اجتماعی معلم در شرایط فعلی جامعه ما، شاید اصلیترین دغدغه و مطالبه قشر فرهنگی باشد. چیزهایی که قرار بود به معلم داده شود، آنقدر در بوق و کرنا رفت که در این میان، حتی با نیت خیر هم جایگاه معلمان نادیده گرفته شد.
در روزهای اخیر، عنوان شد قرار است یکمیلیون تومان برای معلمان واریز شود؛ موضوعی که همهجا گفته شده است. چرا درباره هدیهای ناچیز برای معلمی که زحمتش بسیار زیاد است، اینقدر گفته میشود؟ همه کارمندان بخشهای دیگر در مناسبتها پاداش میگیرند، بدون اینکه اینقدر پررنگ شود. ای کاش کسانی که در رأس کار هستند کمی منطقیتر عمل میکردند تا جایگاه معلم خدشهدار نشود.
در این میان، اما معلمان بازنشسته سهمی نداشتند. حداکثر دریافتی آنان با مدرک دکتری 10 تا 12 میلیون تومان است. این دریافتی برای مدارک تحصیلی پایینتر، 9 میلیون تومان است. همین یکمیلیون پاداش روز معلم هم بهتر بود اول به بازنشستهها تعلق میگرفت بعد به شاغلین؛ یعنی جایگاه معلمی که 30 سال خدمت کرده، نادیده گرفته نمیشد. اگر معلم از سوی جایگاههای بالاتر، دارای شأن شناخته شود، انتظار میرود دانشآموز و همه اقشار جامعه به او بها بدهند.
طرح رتبهبندی معلمان هم با نواقصی اجرا شده است. چقدر خوب میشد با ورود به هفته معلم، حداقل تکلیف رتبهبندی آنان که به رتبهشان اعتراض دارند، مشخص میشد تا بعد از ماهها، بهترین هدیه را دریافت میکردند.
نسل امروز بسیار آگاه و فهیم است. دهه هشتادیها حتی در مقایسه با دهه هفتادیها دیدگاههای فکری، درک و فهم عمیقتری دارند و به هیچوجه نمیتوان چیزی را برایشان در ابهام قرار داد. در سالهای اخیر، میل به دانشگاه رفتن میان فرهنگیان کم شده است، چون میبینند بعد از فارغالتحصیلی جایگاه شغلی ماندگاری در انتظارشان نیست.
نکته دیگر این است که موقعیت معلم در شغلی اجتماعی، نباید دستخوش سیاسیبازی شود. معلمان تنها قشری بودند که در جریانات سیاسی و اغتشاشات ماههای گذشته، ورود نکردند و درگیر این مسائل نشدند؛ چرا ؟ چون به اندازه کافی درگیر مسائل معیشتی و کاری خود هستند. در تهران شاید مسیرهای شغلی گستردهتری برای معلمان وجود داشته باشد، ولی در شهرستانها آنان واقعا در مضیقه هستند. چقدر خوب میشد در روز معلم، تکلیف حق و حقوق معلمان روشن میشد و دولت میتوانست هدیه بهتری برایشان در نظر بگیرد؛ جایگاهشان ارتقا مییافت و رتبهبندیها شفاف میشد تا انگیزهشان برای رفتن به کلاس درس بیشتر شود. انگیزه بخش قابل توجهی از معلمها بهواسطه نتایج رتبهبندی کاهش یافته است.
در شغل ما بدیهی است تنها چیزی که معلم را باانرژی و فعال سر کلاس نگه میدارد، عشق و انگیزه است. اگر انگیزه و علاقه را از او بگیریم، چیزی برای سر کلاس رفتن ندارد. آن چیزی که معلم را از هفتونیم صبح پر انرژی در کلاس درس نگه میدارد تا با دانشآموز کلاس اولی تا سال دوازدهمی سر و کله بزند و ساعتها سرپا باشد، با روحیه درس بدهد و به آنان عشق بورزد، چیزی جز انگیزه نیست که با بعضی از نتایج رتبهبندیها رو به کاستن است. وقتی معلم انگیزه نداشته باشد، حس او به دانشآموزان و خانوادهها منتقل میشود و زنجیره ادامه پیدا میکند.
اگر معلمی نباشد و کلاس درس باکیفیتی، آیا میتوانیم شاهد پیشرفت و توسعه کشور باشیم؟ نوآوریهای اقتصادی و اجتماعی همه زاده کسانی است که روزی دانشآموز و در کلاسهای درس بودهاند و به دست معلمان تربیت شدهاند. چقدر خوب میشود که بیش از پیش به جایگاه معلم اهمیت داده شود. وقتی بزرگسالی، روز معلم شاخهای گل با پیک موتوری برای معلم 20 سال قبلش میفرستد، یعنی خاطره آن معلم آنقدر در ذهنش حک شده که بعد از سالها فراموشش نکرده و جایگاهش نزد او محفوظ است. در شرایط فعلی، نیازمند بازنگری در جایگاه و شأن معلم، ارتقای موقعیت شغلی و معیشتی او هستیم./ شهروند
دیدگاهها
متاسفانه این معضل در بروجرد هم وجود داره و معلول نگاه کمیته امدادی آموزش و پرورش در جذب نیرو است