نیاز به مقابله با جرم قدمتی دیرینه و همسان با تمدن بشر دارد؛ و مسا له ای است که در بر دارنده هزینه و موضوعی نگرانکننده که همه افراد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد بنابراین برای مهار آن نیاز به یک راهبرد منسجم و اثربخش است.
به نظر میرسد پیشگیری از جرم از اصلیترین بخشهای این راهبرد است که در بسیاری از نقاط جهان هزاران نفر از مقامات، کارشناسان را برای یافتن راهحلی در خصوص پیشگیری از جرم را به خود مشغول نموده است که بلکه بتوانند راهحلهایی را برای کاهش جرائم پیدا کنند.
بهمنظور تحقق این امر، سیاستهای حاکم هر کشور و قوانین موضوعه یکسری نهادها و سازمانها برای پیشگیری از جرم مشخصشدهاند که در میان این نهادها، سازمان پلیس یکی از ارگانهاست که ضروریترین وظیفه خود را پیشگیری از جرم میدانند و در طول تاریخ از الگوها و روشهای متفاوت برای تحقق اهداف خود بر اساس مقتضیات زمان استفاده نمودهاند.
در ابتدا شیوه پلیس بر اساس الگوی سنتی یعنی اجرای قانون و سرکوبگرانه بوده است اما بهمرور زمان و پیشرفتهای اجتماعی شیوهها و رفتار سازمان پلیس که از فرهنگ خاص و ارزشمند برخوردار است بهسوی شیوههای نوین و تعاملی مانند جامعهمحوری و حل مساله و نظارت تخصصی سوق پیدا کرده و در این اندیشهها پلیس مشارکت جامعه و نهادها را امری ضروری برای تحقق پیشگیری دانسته است که بتواند علاوه بر کاهش و پیشگیری از جرم، نظم و امنیت را به جامعه ارمغان دهد.
همه سازمانها ازجمله سازمان پلیس برای هدفی تأسیس شدهاند مثلاً هدف از ایجاد بیمارستانها برای درمان است. نهاد پلیس دارای وظایف و اهداف متعدد و گوناگونی است که ناشی از سیاست حاکم جامعه و بر اساس اصول و قوانین همان کشور تعین میگردد.
یکی از وظایف شاید مهمترین وظیفه پلیس امروزه و با توجه به پیشرفت علم و فناوری نوین پیشگیری از جرم میباشد.
پیشگیری از رفتارهایی که جان و مال افراد را تهدید میکند از شاخصترین وظایف و مأموریتهای پلیسی محسوب میشوند.
هر آنچه که باعث شود آرامش جامعه و شهروندان را بر هم زند و منافع آنان را به خطر بیندازد تهدیدی محسوب میگردد در این زمینه تلاش پلیس برای پیشگیری از جرم و کنترل آن از اهمیت بالایی برخوردار است و از اهداف اساسی سازمان پلیس میباشد و روشهای سنتی پلیس در پیشگیری از جرم چندان در عصر نوین موفق نبودهاند.
امور پلیسی در گذشته مبتنی بر تعقیب بوده نه مبتنی بر پیشگیری و پلیس مسئول شرایط اجتماعی به وجود آورنده جرم نمیباشد بلکه تلاش میکند که در حیطه وظایف خود از جرم پیشگیری کند.
پیشگیری از وقوع جرم در کوتاهترین مدت وظیفه دستگاه انتظامی (پلیس) و در بلندمدت از وظایف سایر نهادها همچون آموزش و پرورش، دانشگاهها و نهادهای مربوط به مسائل ارتباطجمعی میباشد، لذا با توجه به گستردگی حوزه پیشگیری از وقوع جرم در دستگاهها و سازمانهای مختلف در اینجا ما صرفاً به برسی امر پیشگیری اکتفا میکنیم.
از آنجا که در طول ادوار تاریخ و در تمامی جوامع انسانی به نوعی با پدیده جرم روبرو بودهاند و این پدیده همواره تأثیر بسزایی در زندگی بشر داشته است و در این راستا حکومتها سعی داشتهاند که علاوه بر مقابله با مجرمین نسبت به اصلاح آنان اقدام نمایند و با توجه به این اصل در امور پزشکی که پیشگیری مقدم بر درمان است.
در مبحث جرمشناسی پیشگیری را مقدم بر اصلاح میدانند زیرا هزینههای اصلاح بیشتر از هزینههای اقدامات پیشگیرانه است.
پلیس میتواند با تعامل و همکاری با سایر نهادها دولتی رسمی و غیر رسمی، مردمی و با برسی شناخت آسیبهای اجتماعی چالشها و موانع موجود در جامعه و با ارائه راهکارها و آموزشهای فردی و اجتماعی (عمومی) مناسب و شایسته به مردم دژ مستحکمی در برابر ارتکاب جرم توسط مجرمین باشد، فرهنگ پلیس و پلیس با فرهنگ میتواند با مدیریت پیشگیری از جرم در تحقق کارکردهای پیشگیرانه اثرگذار باشد.
گردآورنده: سرتیپ دوم ستاد پاسدار حاجی محمد مهدیان نسب