من بیعرضهام
چون حاضر نیستم صرفا جهت رشد و پیشرفت، به آدمها نزدیک شوم!
من بیعرضهام
چون حاضر نیستم صرفا جهت رشد و پیشرفت، به آدمها نزدیک شوم!
من بیعرضهام
چون مبنای دوستیام با دیگران، حساب و کتاب نیست!
من بیعرضهام
چون از هیچ کدام از موقعیتهایی که داشتهام (سوء) استفاده نکردهام!
من بیعرضهام
چون هرگز به آنچه متعلق به من نیست، چشم ندارم!
من بیعرضهام
چون یاد نگرفتهام از زیر کار در بروم و اگر مسئولیتی قبول کنم همهی توانم را برای انجام درستش به کار میگیرم!
من بیعرضهام
چون ابعاد منفی شخصیتم را برای دیگران بازگو میکنم تا بهتر من را بشناسند!
من بیعرضهام
چون اگر ظرفیت تصاحب جایگاهی را نداشته باشم، آن را نمیپذیرم!
من بیعرضهام!
چون نمیتوانم به چیزی که نیستم، تظاهر کنم!
من بیعرضهام و به بیعرضه بودنم افتخار میکنم!
کرم رضا تاج مهر
دیدگاهها
جناب تاج مهر. جالب بود. با تشکر. یا علی.