این روزها خانه هنرمندان تهران میزبان آثار نقاشی استاد غلامرضا موسائیان، نقاش و نوازنده ویولون لرستانی است.
این نمایشگاه که جمعه 17 آبان ماه افتتاح شد؛ تا 21 آبان ماه همهروزه (بهجز شنبه) از ساعت 13 تا 21 میزبان علاقهمندان است.
"علی صارمبان" نویسنده و فعال فرهنگی در حاشیه نمایشگاه با "یاسر دلفان" نقاش و کاریکاتوریست لرستانی پیرامون این نمایشگاه به گفتگو نشسته است.
نقطه نظرات دلفان که خود از افراد موفق این حوزه است و آثارش در نمایشگاه های متعدد داخلی و خارجی عرضهشده و کسب مقام اول در جشنواره کاریکاتور و تصویرسازی ژورنالیستی هند را در کارنامه دارد، خواندنی است.
آقای دلفان با توجه به اینکه نمایشگاه آقای موسائیان پس از مدتها در تهران برگزار شده است؛ نظر شما در مورد متفاوت بودن کارهای ایشان نسبت به قبل و این فاصله زمانی چیست؟
البته بعد از مدتهای زیاد هم نیست. تقریباً چند ماه پیش هم یک نمایشگاه ایشان داشتند.
آیا نمایشگاه قبلی ایشان هم در تهران برگزار شد؟
خیر در کرج برگزار شد و بخشی از این کارها در هما ن نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفت. البته آن نمایشگاه به خاطر جایی که برگزار شده بود کمتر مورد بازدید قرار گرفت؛ اما اینجا در خانه هنرمندان به خاطر اینکه مرکزیتی دارد و برای مراجعه بینندگان خیلی بهتر است و بهتر دیده میشود.
مجدداً این سؤال را مطرح میکنم؛ کارهای ایشان در این نمایشگاه نسبت به کارهای قبل چه تفاوتی دارد؟
آقای موسائیان متعلق به نسلی هستند که تحت تأثیر هنر شاگردان کمالالملک بودهاند. کارهای قدیمی ایشان را هنوز خاطرم هست. وقتی دانشآموز بودم بعضی از روزها میرفتم کارگاه نقاشیشان که در میدان شهدا خرمآباد بود. یکی دو ساعت میایستادم به تماشای تابلوهای ایشان. بعدها فهمیدم که آن تابلوها چه بودند؛ و نکته جالب اینجاست که ایشان شناخت رنگ بسیار خوبی داشتند.
آیا آقای موسائیان در نقاش شدنتان؛ یا در نقاشی شما تأثیرگذار بودهاند؟
شاید بهطور مستقیم اینطور نبود. ولی قطعاً بخشی از حافظه بصریام را در کودکی نقاشیهای ایشان تشکیل میداد. آنهم در شهری که خیلی خبری از هنر و هنر تجسمی نبود.
نقاشی آقای موسائیان نسبت به نقاشانی که در لرستان کار میکردند همگرایی داشت با اینکه ایشان انفرادی کار میکردند؟
-نه ایشان خیلی متفاوت و مستقل از همه بودند؛ اما بد نیست بدانیم که ایشان یکی از اولین نقاشان به معنای آرتیستی ...لرستان بودند در نقاشی معاصر.
پیش از ایشان تا جایی که پرس و جو کرده ام کسی که به این شکل بهعنوان یک مدیوم هنری به نقاشی بپردازند نداشتیم. سایر نقاشانی که در لرستان بودهاند؛ نقاشی برایشان بیشتر جنبه کارکردی داشته است. نقاش دیواری بودند یا کارهای تزئینی و ... اما ایشان _طوری که شخصاً از خودشان شنیدم - با تهران ارتباط داشتند؛ و خودجوش بودند.
آیا نقاشانی هستند در خرمآباد و لرستان که از ایشان تأثیر گرفته باشند؟
نه. به چند دلیل. یکی اینکه یکفاصله سنی و نسلی زیادی هست بین ایشان و نسلی که نقاشی را به معنای مستقل آن شروع کردند.
منظور نسل مربوط به شماست؟
بله. نسل من. نسل بزرگتر از من. یک مورد اختلاف سنی بود که عرض کردم. دوم به دلیل روحیه شخصی خودشان که خیلی اهل ارتباط با جامعه هنری وقت نبودند. خیلیها در خرمآباد آن تصویر ذهنی قدیمی از کارگاه ایشان در میدان شهدا را به خاطر دارند هنر وزندگیشان در همان کارگاه خلاصه میشد در همان چند متر در چند متر.
این نقاشیها تماش چیست؟ درونمایهاش چیست و چه تفاوتی ازنظر سبک با نقاشیهای قبلی ایشان دارند؟
این مهمترین نکتهای هست که اشاره کردید و البته موردتوجه همه است. من هم وقتی برای اولین بار این نوع از نقاشیهای ایشان را دیدم تا حدی جا خوردم.
شما تصور کنید کارهای مثل کارهای کمالالملک و شاگردانش. به آن شکل کلاسیک و عینی و یکباره کارهایی که پر از تاشهای اکسپرسیو و رنگهای تند و شکلهای انتزاعی شود. من فکر میکنم که سالها در پس ذهن ایشان این نقاشیها بودهاند ولی به دلایلی که باید از خود ایشان جویا شد دیر آن را به اجرا درآوردهاند.
آیا از کهنالگوها یا توتم های لرستان در کارهای قبلی ایشان بوده و یا در کارهای جدیدشان استفاده کردهاند؟
بکی از ویژگیهای مهم این کارها لازم است اشاره کنم نسبت به کارهای قدیمی و مشهورتر است. ایشان در کارهای قدیمی مشهورترند. چونکه ایشان را با آن نوع کارها میشناختند.
کارهایی خیلی کلاسیک. مثل کارهای شاگردان کمالالملک. بعضیشان کپی این نقاشیها بود. بعضیها نه. کار کلاسیک خیلی بهراحتی به هنرمند اجازه استقلال فردی و حرکت مستقل نمیدهد.
این کارها خیلیخیلی شخصی هستند. مهمترین ویژگیشان شخصی بودن این کارها است.
تأثیر موسیقی را بهوضوح میشود در همهشان دید چه آنهایی که موضوع و مضمونشان موسیقی است و چه آنهایی که مضمون دیگری دارند.
البته همه میدانند که ایشان موزیسین هم هستند. ویلون نواز چیرهدستی هم هستند؛ و منطقی است این تأثیر از موسیقی. فکر میکنم نقطه قوت کارها همین است؛ که خیلی خوب توانسته است فضای موسیقیایی را به تصویر بکشد.
به نظرتان موسیقی به نقاشیهای کنونی ایشان سرایت کرده است؟
بله. سرایت کرده است یا میتوانیم بگوییم هردو از یکجا ریشه گرفتهاند؛ یعنی بیشتر از اینکه سرایت کند...
قبلاً چنین تأثیری نگرفته بودند از موسیقی؟
نه. از این بابت حرکت جسورانه و قابلتحسینی است؛ که در سنی که دیگر سن نوآوری و ساختارشکنی نیست ایشان این جسارت را به خرج دادند و باید بگویم چیزی از هنرمندان جوان کم ندارند در این بابت.
خیلی متشکرم آقای یاسر دلفان هنرمند نقاش و کاریکاتوریست.
دیدگاهها