چنانچه فلسفه بنیادی "پدافند غیرعامل" را افزایش توان مقابله نیروهای خودی و کاهش مخاطرات ناشی از حملات احتمالی دشمن بدانیم به یک عبارت کلیدی برای درک مسئله خواهیم رسید و آن این است که شناخت دوستان و دشمنان برای هر گونه طرحریزی استراتژیک جنبه حیاتی دارد.
شرکای راهبردی و دشمنان قسمخورده هر کشور، در دو سر طیف دوستان و دشمنان قرار میگیرند و سایر کشورها بر اساس میزان تهدیدزایی و توان فرصتسازی که دارند در حدفاصل دو سر این طیف خواهند بود.
باتوجه به ماهیت متغیر دوستان و دشمنان و تاثیرات ناشی از گذر زمان، ضرورت انعطاف پذیری برنامهها و مواجهه با شرایط پیشبینی نشده و جدید از جنبههای بسیار مهم طرحهای راهبردی است.
جمهوری اسلامی ایران، با توجه به اصول زیربنایی انقلاب اسلامی از جهتگیریهای متنوعی در روابط خود با دنیای خارج برخوردار است. نفی نظام سلطه و مناسبات استکباری، ارتباطات فزاینده و روبه رشد با جهان اسلام، توسعه روابط با کشورهای مستقل و غیرمتعهد، حمایت از بیداری اسلامی و جریان مقاومت، راهبرد نه شرقی و نه غربی و جمهوری اسلامی از الزامات سیاست خارجی کشور است که بر اساس آن دوستان و دشمنان تعریف میشوند.
شناخت دقیق از حجم و نوع تهدیدها و فرصتهای پیش رو در محیط خارجی و ضعفها و قوتهای موجود و آتی در محیط داخلی به ما این امکان را میدهد که طرحهای کمتر انتزاعی و بیشتر کاربردی داشته باشیم.
خروجی و کارکرد هر نظام سیاسی بستگی مستقیم به میزان تحقق برنامهها و تبدیل استراتژیها به عمل در زمینههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دارد. شناخت وضعیت موجود اگر به وضعیت مطلوب و آینده بهتر نیانجامد فایدهای ندارد.
فرهنگ را اگر مجموعهای از باورها و عقاید یک ملت تعریف کنیم که به مرور زمان شکل گرفته و بارور گردیده و با آن، مردم به حال و آینده خود مینگرند و معیار خیر و شر و سعادت و شقاوت جامعه است گزافه نگفتهایم. کاربرد پسوندهای مختلف با این واژه طیف وسیعی از حیطههای فکری و اجرایی را میسازد که باید به آن پرداخته شود. فرهنگ اقتصادی، فرهنگ رانتی، فرهنگ نفتی، فرهنگ مالیاتی، فرهنگ سیاسی، فرهنگ نظامی، فرهنگ دفاعی، فرهنگ بانکی، فرهنگ رانندگی، فرهنگ اداری، فرهنگ غربی و فرهنگ اسلامی و نظایر اینها بر اهمیت حوزه فرهنگ تاکید دارند.
آنچه براساس این مقدمه قابل دریافت است این است که "فرهنگ پدافند غیرعامل" یک واژگان ترکیبی است که به خوبی باید تعریف شده، بومیسازی گردد، آموزش داده شده و فراگیر شود. واژگانسازی مترادف با مفهومسازی و فرهنگسازی نیست. ساحت اندیشه و ذهن مردمان را به صورت دستوری نمیتوان تحت تاثیر قرار داد. فرهنگ سازمانی، واژهای مرکب است که در کشور ما بسیار به کار میرود اما به فرهنگ تبدیل نشده است. سازمان، در یک کشور ارزشی باید با ارزشهای مردم پیوند داشته باشد و مدافع و مروج آن باشد. حرمت امامزاده را متولی آن باید نگه دارد.
اگر روزی در کشور ما سلسلهمراتب اداری و درجات تقوای کاری با یکدیگر رابطه مستقیم و تنگاتنگی پیدا کردند آنگاه، تحول اداری شروع شده است. سوره واقعه، انسانها را به سه دسته تقسیم کرده است: انسانهای پیشتاز، هدایتیافتگان و زیانکاران. پرونده اعمال فقط مربوط به روز رستاخیز نیست. با وجود پروندههای گزینشی، حراستی و پرسنلی برای هر فرد، نظام انتصابات باید مبتنی بر اطلاعات این پروندهها باشد. هر چند فرهنگ سازمانی با حیطه "فرهنگ پدافند غیرعامل" ارتباط مستقیم دارد و بخش اعظم سرمایه های مادی، انسانی و ثروت های خدادادی ملت عمدتا در دست دولت و دولت عهده دار بخش های حاکمیتی و اقتصاد مبتنی بر نفت است و پیاده سازی اصول متعدد پدافند غیرعامل به پویایی و پیشتازی دولت ها و همراهی بدنه کارشناسی و کارمندی آن نیاز دارد و این مهم با بخشنامه و الزامات اداری تحقق نمی یابد و لازمه آن استقرار فرهنگ بسیجی با ویژگیهای مردمی و الهی آن است لیکن به بحث اصلی بازمیگردیم با این امید که با تحولی فرهنگی در آینده، به تحول اداری درخور دست یابیم."فرهنگ پدافند غیرعامل" یک امر تشریفاتی نیست بلکه جزء لاینفک حیات یک ملت انقلابی و زنده است. انقلاب اسلامی، پایان نیافته است. مادامی که ملت از ارزشهای خود دفاع میکند باید منتظر حمله دشمنان باشد. این تهاجم در طرحریزیهای دفاعی و پدافند غیرعامل در اشکال نظامی و غیرنظامی مورد بررسی قرار میگیرد و برنامهریزیهای خاصی دارد. پس از دوران طلایی دفاع مقدس، رویکرد تهاجمی دشمنان از جنبه نظامی به جنبههای اقتصادی، فرهنگی، اطلاعاتی و روانی بیشتر معطوف شده است. گزینه نظامی به عنوان یک اهرم سیاسی بیشتر در فضای دیپلماتیک بکار میرود.
منکر این نیستم که ملتها در قوی ترین شرایط باید مراقب اسب تروای دشمنان خود باشند. نوک پیکان تحرکات دشمنان در حال حاضر، فرهنگ است. تغییر نگرشها و باورهای ملت، جداسازی مردم و حاکمیت، گسترش بیاعتمادی عمومی، سرگرمسازی جوانان به امور دنیوی، استحاله و تهیسازی انقلاب از ارزشهای انقلابی، ترویج مظاهر تمدن غربی و تقویت دیدگاههای نرم و سازشکارانه در کشور از رویکردهای فرهنگی غرب است. کاهش مخاطرات و آسیبهای خارجی باید در برنامهریزیهای فرهنگی کشور نقش پررنگتری داشته باشد. در سازمان پدافند غیرعامل، فرهنگ، هسته مرکزی دفاع باید باشد. عناصر غیرمادی قدرت ملی در انقلاب اسلامی همواره وجه امتیاز و ویژگی منحصربهفرد این ملت بودهاند.
اسب تروای دشمنان در حال حاضر، از جنس فرهنگی است. بنابراین "فرهنگ پدافند غیرعامل" یک ضرورت تام و تمام است. یک امر تشریفاتی نیست. نیاز به مفهومسازی پیچیدهای نیز ندارد. بومیسازی آن با قدری کار تالیفی، بسیار سهلالوصول است. نگارنده در نوشتههای خود در رسانههای سراسر کشور مروج گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان دفاع مقدس است که دومی بیشتر در لایههای نظامی محبوس مانده و به فضای غیرنظامی راه نیافته است. "فرهنگ پدافند غیرعامل" و گفتمان دفاع مقدس رابطه راهبردی باهم میتوانند داشته باشند و برای این منظور کار سختی پیش رو نداریم به شرط آن که از مبادی مناسب وارد شویم و زیرساخت خوبی را پیریزی کنیم و از کسانی که دانش، تجربه و قلم قوی دارند بهره ببریم.
در ادامه، چند شاخص عمده که به کمک آنها "فرهنگ پدافند غیرعامل" در جامعه، بومیسازی و فراگیر میشود آمده است:
نظام ولایی: عمق استراتژیک کشور در بخش مادی مولفههای قدرت ملی، سرزمین پهناور است اما از جنبههای غیرمادی توان کشور، متکی به پشتوانه محکمی به نام ولایت فقیه است. این ساختار منحصربهفرد، فرهنگ ویژه و روزآمدی را تولید و بازتولید میکند. یکی از وجوه این فرهنگ مولد، دفاع همهجانبه است. دفاع از کیان اسلام، دفاع از امالقرای جهان اسلام، دفاع از مرزهای هویتی و دینی، دفاع از جهان بدون سلطه و دفاع از ارزشهای انسانی از ویژگیهای این فرهنگ ولایی است. "فرهنگ پدافند غیرعامل" از الزامات پیادهسازی فرهنگ ولایی است.
انقلاب اسلامی: طرحهای پدافند غیرعامل لزوماً مبتنی بر فرهنگ برآمده از انقلاب اسلامی باید باشد. نظام شاهنشاهی از فرهنگ 3 مولفهای شوونیسم و باستانگرایی ایرانی، مناسبات شاهانه موسوم به پهلویسم و آموزههای فرهنگ غربی پیروی می کرد و تمام تلاش آن برای دفاع از این فرهنگ و استقرار آن بود. انقلاب اسلامی، فرهنگ فاخری دارد که باید در منشور اخلاقی دولتها و در بدنه کارشناسی آن، مفهومسازی و درونی شود.
دفاع مقدس: درباره دفاع مقدس بیشتر به جنبههای نظامی آن در جامعه پرداخته شده و جنبههای نرمافزاری و غیرنظامی آن مغفول مانده است. از این رو، آن بیشتر یک رویداد نظامی معرفی شده است تااین که تحولی در تمامی شئون جامعه دانسته شود که میتواند در همه جنبههای زندگی مادی و معنوی مردم به عنوان یک گفتمان تجربه شده، پیادهسازی گردد.
ایدئولوژی: محتوای انقلابها، ایدئولژی است. انقلاب کبیر فرانسه با ایدئولژی انسانمدارانه، انقلاب بلشویکی روسیه با ایدئولژی کمونیستی، انقلاب دهقانی چین با قرائتی دیگر از ایدئولژی کمونیسم و انقلاب اسلامی ایران با ایدئولژی انسانساز و جامعهساز اسلام به اهداف، منافع ملی، مردم، راهبردها و برنامهها هر کدام نگاه خاص خود را دارند. ایدئولژی، اثر مستقیم بر فرهنگ و باورهای مردم دارد و طرز تلقی آنها پیرامون خیر و شر، جنگ و صلح، فقر و غنا، پیروزی و شکست و نظایر اینها را میسازد. الگوی دفاع غیرنظامی در ایران باتوجه به تاثیرات ایدئولژیک انقلاب اسلامی، از ویژگی های ممتازی برخوردار است.
ژئوپلتیک: تاثیر عامل سرزمین بر سیاست یک امر پذیرفته شده است.جمهوری اسلامی ایران از شمال با روسیه، از غرب با اروپا، از جنوب با آبهای آزاد و اقیانوس هند و از شرق با چین ارتباط مییابد. این شاهراه ارتباطی و کانون انرژی باعث شده که ما در محیط خارجی با تهدیدها و فرصتهای بالقوه و بالفعلی مواجه باشیم. این عامل نقش بسیار مهمی در طرحریزیهای استراتژیک کشور دارد. فرهنگ دفاع غیرنظامی بدون اغراق میتواند بر اساس این موقعیت ممتاز، فضای روانی مناسبی ایجاد کند. البته اصل خدشهناپذیر در برنامهریزیهای استراتژیک پرهیز از نگاه کاریکاتوریزه به مولفههای قدرت ملی است.
تاریخ: مطالعه و بهرهگیری از گذشته به شرط آن که با باستانگرایی درهم آمیخته نشود به تقویت توان ملی و کاهش ضعفهای مردم میانجامد. بررسی آفتها و آسیب هایی که در شرایط مشابه امکان وقوع دوباره دارند میتواند از تکرار حوادث تلخ و ناکامیها جلوگیری کند. انقلاب اسلامی، اعتراض مردم به ضعفها و انحطاط شاهان و تایید اهداف مشروطهخواهی در ایران بود. حافظه تاریخی ملت، کمک بسیار مناسبی به پیشبرد طرحهای راهبردی و بویژه گسترش و فراگیری "فرهنگ پدافند غیرعامل" میکند.
فرهنگ عاشورا: توجه به ماه محرم و حادثه سال 61 هجری قمری در روزهای نهم و دهم این ماه که پس از گذشت 14 قرن به یک فرهنگ جهان شمول تبدیل شده است در محاسبات راهبردی کشور ما تاثیر تعیین کنندهای دارد. روحیه مقاومت، دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم، از درسهای فرهنگ عاشورا است."فرهنگ پدافند غیرعامل" از این فرهنگ باید لبریز گردد و این به محاسبات جداگانهای نیاز دارد و فراتر از یک نوشتار جای کار دارد.
جمعیت: ایران یکی از پرجمعیتترین کشورهای منطقه است و ظرفیتهای بالقوهای در بخش منابع انسانی دارد. اجرای برنامههای راهبردی با وجود سرمایههای فراوان انسانی امکانپذیرتر است. کثرت جمعیت نیز در صورت عدم برنامهریزی مناسب میتواند اثر معکوس و بحران زا داشته باشد. وقتی در قرآن کریم بر پیروزی جمعیت قلیل با ایمان بر دشمن کثیر تاکید میشود بنابراین وجود جمعیت کثیر باایمان میتواند ما را همانند دفاع مقدس از بحرانها به خوبی عبور دهد. فرهنگ ایمانی در مردم ایران از ذخایر الهی است.
جغرافیا: کشور ما با وجود مناطق جغرافیایی متنوع و شرایط آب و هوایی مختلف برای طرحهای دفاع و حمله، قابلیتهای ویژهای دارد. دشتها، کوهها، بیابانها، رودخانهها، دریاها و اقلیمهای متفاوت باعث انعطافپذیری برنامههای راهبردی می شود. این انعطاف برای دشمنان هزینههای فراوانی در پی دارد .عمق استراتژیک یکی از مهمترین مزایای سرزمینی است. با وجود پیشروی عراق در خاک ایران در اوائل دفاع مقدس، وسعت سرزمینی باعث شد که سایر بخشهای کشور بتوانند برنامهریزی دفاعی لازم را انجام دهند و پیروزی را رقم بزنند. این مزیت در کنار سایر مزایای مادی و معنوی توان ملی میتواند در صورت برنامهریزیهای همهجانبه به گسترش فرهنگ مقاومت و دفاع در نسلهای متمادی بیانجامد.
اقوام: قومیتها فی نفسه تهدیدزا نیستند. وجود گونههای قومی متعدد اما ایرانی که هزاران سال از هم جوشی و اتحاد آنها با یکدیگر میگذرد یک فرصت استثنایی است. این فرصت حتی قدرت جذب همسایهها را دارد نه این که به عنوان یک عامل واگرا همواره مطرح شود. واگرایی و همگرایی تفاوتهای فاحشی باهم دارند که متاسفانه برخی از برنامهریزان ما با پیش داوری و ذهنیتهای فردی درباره آنها اظهار نظر میکنند. شعار یکی برای همه، همه برای یکی در طول تاریخ در بین اقوام ایرانی با وجود ضعفهای حکومت مرکزی یک اصل خدشهناپذیر بوده است. انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به خوبی از این ظرفیت و فرصت توانسته بهرهمند شود. این ظرفیت در طرحهای راهبردی، دفاعی، امنیتی و به ویژه دفاع غیرنظامی نیازمند مداقه بیشتر است.
هنر رسانه: برای آموزش، گسترش و فراگیری "فرهنگ پدافند غیرعامل" در جامعه، رسانهها اعم از رسانههای مرکز و محلی در سراسر کشور نقش پیشتاز و ویژهای می توانند ایفا کنند. ظرفیت رسانه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی روزافزون است و برنامهریزان ارشد فرهنگی در دولت از آن در طرحهای کلان بهره بایسته نمیبرند.
نگارنده به عنوان یک فعال رسانه با صدها رسانه در سراسر کشور همکاری میکند و این اقیانوس عظیم را میشناسد و معتقد است بهره ما از رسانهها قطرهای از دریاست و اگر رویکرد رسانه محور در برنامهریزی های فرهنگی غالب باشد منشاء آثار گستردهای خواهد شد. هنر چون از جنس الهام و نور است فرهنگ را در جامعه، درونی میسازد.
مساجد: "فرهنگ پدافند غیرعامل" یک امر ایمانی و دینی است. همانگونه که انقلاب اسلامی در مساجد شکل گرفته و تکثیر شده دفاع مقدس نیز از پایگاه دینی و مردمی مساجد، بهره فراوانی برده است. از این رو، آموزش و فراگیری این فرهنگ دفاعی در جامعه به کمک مساجد میتواند نتایج شگرفی به بار آورد.
آموزش و پرورش: فرزندان انقلاب، در مدرسه به عنوان خانه دوم، تربیت میشوند و آینده را میسازند. این ظرفیت در طرحهای دفاعی باید سهم ارزندهای داشته باشد. "فرهنگ پدافند غیرعامل" یک امر انتزاعی نیست و باید در حیات واقعی یک ملت در مدرسه، دانشگاه، کارخانه، دولت، مسجد، رسانه، حوزه، بسیج، مجلس و تمامی جنبههای اجتماعی زندگی حضور داشته باشد.
دانشگاهها: آموزش عالی متولی تربیت کارشناسان، مدیران، برنامهریزان، مجریان و نیروهای تخصصی تمامی بخشهای جامعه است. سرمایه انسانی در دانشگاهها ساخته میشوند. نوع نگاه آنها به آینده، محیط پیرامون و مخاطرات احتمالی نقش به سزایی در پیشبرد برنامههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دفاعی دارد."فرهنگ پدافند غیرعامل" یکی از منابع درسی دانشجویان میتواند باشد.
دولتها: از منظر شرقی، دولت موتور محرکه برنامههای ملی در جامعه است. مگر میشود بدون ایفای نقش همهجانبه دولتها در نظام اسلامی، به اهداف برنامههای کلان دست یافت. "فرهنگ پدافند غیرعامل" یکی از برنامههای راهبردی است که باید به صورت ویژه در دستور کار دولتها قرار گیرد. امکانات مادی و انسانی دولت باید در خدمت این برنامه باشد. سازمان پدافند غیرعامل بستر لازم را برای استفاده از این امکانات آماده میکند.
مجلس شورای اسلامی: حمایت قانونی برای آموزش و فراگیری "فرهنگ پدافند غیرعامل" در جامعه از امور مهمی است که مجلس شورای اسلامی نقش ارزندهای در این باره دارد. سرعت و دقت لازم در ارایه طرحهای موردنیاز، بررسی لوایح مرتبط، رفع موانع قانونی و حمایت ویژه از این فرهنگ بسیار تاثیرگذار است.
بسیج: بسیج به عنوان الگوی ماندگار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از تاثیرگذارترین عوامل در پیادهسازی و فراگیری "فرهنگ پدافند غیرعامل" در جامعه است. بسیج، بیشترین سطح تماس را با مردم دارد. ظرفیت ارتباطی و مردمی بسیج میتواند سازوکار مناسبی برای پیشبرد این برنامه راهبردی باشد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی: این شورا، عالیترین مرجع تصمیم گیری درباره موضوعات فرهنگی کشور است و بدیهی به نظر میرسد که "فرهنگ پدافند غیرعامل" از حمایت این نهاد راهبردی باید برخوردار باشد و گسترش و فراگیری این فرهنگ نیازمند طرحها و مصوبات نوآورانه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
زبان فارسی: یکی از اصلیترین عوامل همگرایی در کشور، عامل وحدت آفرین زبان فارسی است. "فرهنگ پدافند غیرعامل" هر اندازه که در کاهش واگراییها و افزایش همگراییها توفیق یابد به اهداف دفاعی بیشتر نائل شده است. زبان فارسی از درجه همگرایی بسیار بالایی برخوردار است. زبانها و گویشهای محلی و زبان فارسی در طول تاریخ همافزایی داشتهاند.
جامعه، اجتماع مردمانی است که در یک سرزمین باهم زندگی میکنند و برای رسیدن به اهداف مشترک با یکدیگر همکاری و تلاش جمعی دارند. جامعه ایرانی متشکل از مردمی با قومیتهای متنوع است که هزاران سال با فرهنگ و زبان و اهداف مشترک، با خطرات مواجهه کردهاند و در غم و شادیها با هم شریک بودهاند و حوادث تلخ و شیرین را پشت سر گذاردهاند. نزدیک ترین این رویدادها، دفاع مقدس مردم ایران با حضور قومیتها و گویشهای مختلف از سراسر کشور بوده است.
علاوه براین عوامل، میتوان فهرست بیشتری ارایه داد اما برای طولانی نشدن این نوشته به همین مقدار بسنده میشود. باشد که برنامهریزان راهبردی کشور بتوانند با استفاده از تمامی ظرفیتهای مادی، معنوی و انسانی جمهوری اسلامی ایران برنامهریزیهای همهجانبهای را برای گسترش و فراگیری "فرهنگ پدافند غیرعامل" انجام دهند.
حداکثرسازی توان نیروهای خودی، خنثیسازی تهدیدهای دشمنان و استحکام پایههای وحدت ملی از نتایج این طرحریزیهای راهبردی است.
عليرضا سعيدآبادي
كارشناس ارشد روابط بینالملل و کارشناس اقتصادی