تدوین دانشنامه، کاری پرزحمت، طاقتفرسا و زمانبر است. طی نمودن این راه پرسنگلاخ پژوهشی علاوه بر دقت نظر، هزینه مالی مکفی میطلبد.
اگر دستگاههای ذیربط از حمایت مادی خود دست بردارند؛ در واقع شریانهای اصلی دانشنامهنویسی را به مرور زمان میخشکانند و باعث اضمحلال یک جریان پژوهشمحور میشوند.
به هر روی اگر بخواهیم در آینده حرفی بر مبنای دقیق علمی در زمینههای مختلف داشته باشیم، راهی بهجز حمایت مادی و معنوی از چنین کارهایی نداریم.
کار تدوین دانشنامه مطبوعات در حدود 3 سال پیش آغاز شده و حاصل این کار بزرگ به ظهور رسیدن جلد اول آن، شامل مداخل آ و الف است. اکنون که جلد اول به زیور طبع آراسته و به بازار نشر عرضه شده، هم زمان کار جلد دوم شامل مداخل ب، پ، ت و ث در دست تدوین است. یاریگری بسیاری از پژوهندگان نامی کشور در نوشتن مداخل بر غنای این کار افزوده است. بلاشک مطبوعات ایران، از بدو تولد تا کنون، تاریخ معاصر ایران و تحولات آن را بر دوش میکشند. اگر به دیدهي ژرف بنگریم، عمر 175 سالۀ مطبوعات ما مملو از اطلاعات تاریخی این مرز بوم است.
در کار تدوین دانشنامه مطبوعات، وقتی سیر ظهور تا خاموشی یک مطبوعه را مینگریم، سیر تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی را به وضوح میتوان مشاهده کرد. در واقع بررسی یک نشریه در بازه زمانی ظهور تا خاموشی، بررسی برههای از تاریخ قرن اخیر ایران است. در بررسی اجمالی از جلد نخست دانشنامه مطبوعات این نکته نمایان است که فراز و فرود یک نشریه در زمانه خود تاثیرگذار بوده است.
آنچه که میتوان از این تاثیرگذاری دریافت، ایجاد توسعه در فضای عمومی است. باید اذعان داشت نقشآفرینی مطبوعات عاملی مهم در تقویت و حفظ توسعه فضای عمومی به شمار میآید. وقتی مطبوعات در غرب پا به عرصة وجود گذاشتند، ابتدا در مسیر نظامهای سیاسی مستبد حاکم بر جوامع غربی گام برمیداشتند؛ از این رو، سیاستهای استبدادی بر مطبوعات حاکم بود. دکتر معتمدنژاد از این دوره به عنوان دوره مطبوعات استبدادی یاد میکند، اما همین مطبوعات در گذر زمانی نه چندان طولانی زمینه وقوع انقلابهای دموکراتیک را فراهم کردند و مهمترین ابزار حمایت از طبقات محروم در برابر حکومتهای مستبد به حساب آمدند. آزادیخواهان و اندیشمندان متفکر با گسترش آراء خود از طریق مطبوعات، دولتمردان را به اطاعت از خواست مردم وامیداشتند.
از این پس، مطبوعات با انتشار اخبار، نظرات، تحلیلها و اندیشهها، زمینهساز مشارکت مردم در امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شدند. در مسیر تحول و دگرگونی مطبوعات در غرب، به وقوع پیوستن سه حادثۀ مهم سیاسی شامل انقلاب مشروطۀ انگلستان، استقلال آمریکا و انقلاب کبیر فرانسه در تقویت آزادی مطبوعات نقش انکارناپذیری دارند.
این امر روند نهادینه شدن مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی را به دنبال داشت. در این دوره تحولات غرب در اثر پدیدهای سیاسی، اقتصادی به آرامی به دنیای شرق راه یافت. هر چند شکافی عمیق بین دنیای شرق و غرب وجود داشت اما با ظهور مطبوعات روندی دیگر بر مناسبات حاکم شد. سکون و رخوت جوامع شرقی تحت تاثیر تحولات غرب قرار گرفت. بروز این گونه اثرات کسانی را به فکر انداخت تا برای جبران عقبماندگی از دنیای غرب چارهاندیشی کنند.
در ایران آن عصر، که تحت سیطرهي نظام سنتی پادشاهی بود، عباس میرزا ولیعهد قاجاریه از جمله کسانی بود که برای تغییر در بنیانهای قدیمی دست به اصلاحات زد. رهآورد این اصلاحات، فرستادن میرزاصالح شیرازی برای تحصیل علوم و فنون به اروپا بود که با خود چیزی به همراه آورد که روزنامه نامیده شد. روزنامه، هر چند در ابتدا با محتوای محدود در اختیار پادشاه و حکومت مستبد قرار داشت اما در جریان تحولات سیاسی، اجتماعی به یکی از ابزار ترویج افکار و عقاید آزادیخواهان تبدیل شد.
با ورود مطبوعات به ایران، به تدریج آرامش محیط شاهنتشاهی مطلق بر هم خورد و با انتشار واژهای جدیدی چون حکومت ملی، پارلمان، آزادی، استقلال، قانون و امنیت اجتماعی، اذهان عمومی جامعه به مطالبهگری وا داشته شد. هر چند برای گذار از ساختارهای استبدادی روندی طولانی بر احاد جامعه متحمل شد، اما حکومتهای مستبد را از مسیر یکنواختی به سمت تحول و پذیرش افکار و عقاید درون جامعه سوق داد. گرچه این تحولات با فراز و فرود همراه بود، ولی اثرات آن در گذشت زمان فضای جامعه را به سمت جنبشهای ملی کشاند. اگر به مطبوعات دهههای بیست و سی ایران نگاهی بیاندازیم، محصول آن را در ملی شدن نفت خواهیم یافت.
تفکر ملی شدن نفت با تلاش روزنامهنگارانی چون دکتر سیدحسین فاطمی در فضای عمومی آن زمان غالب گشت و در آخر با همراهی کلیه اقشار و پشتیبانی روحانیت و طی یک همبستگی عمومی، حاکمیت چارهای جز پذیرش و به ثمره رساندن این ایده نداشت. پس از کودتای 28 مرداد و سقوط دولت مصدق، دوباره سیاستهای رضاخانی توسط پسرش محمدرضا شاه به جامعه بازگشت و خفقان حاکم شد. برقراری نظامی تک حزبی و تقویت ارتش به انضمام درآمدهای نفتی هنگفت، فضای عمومی را تنگتر ساخت. باز هم مطبوعات آزادیخواه به اغما رفتند و چارهای جز تحمل سانسور نداشتند. تا این که موسم انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) فرا رسید. نشریات مذهبی پا به عرصه وجود گذاشتند و در کنار گروههای ملیگرا، چپ و مستقل مبارزه را به عهده گرفتند.
نظام سلطنتی فرو ریخت و عصر جدید جمهوریت آغاز شد. هر کدام از گروهها برای ابراز مرام خود دست به انتشار نشریه زدند. تعداد روزنامهها و مجلهها به سرعت افزایش یافت و روزنامهنگاران با هر فکر و عقیدهای نشریه را برای نوشتن افکار اختیار کردند. تا این که در فروردین 1358، جمهوری اسلامی با آرای بالا در یک رفراندوم به تصویب رسید. متعاقب آن قانون مطبوعات در مردادماه همان سال توسط دولت موقت بازرگان تصوب شد. نشریات حزبی که عموماً به شکلی نامرتب و با شناسنامه نامعلوم منتشر میشدند و اغلب حالت خبرنامه داشتند، به مرور زمان از فعالیت بازماندند. با تغییر مدیران برخی روزنامههای معروف مانند کیهان و اطلاعات که از عناصر رژیم گذشته بودند، فضای جدیدی همسو با تحولات سیاسی، اجتماعی مبتنی بر آزادیخواهی بر آنها حاکم شد.
با شروع دوران دفاع مقدس و تثبیت نظام نوپای جمهوری اسلامی مطبوعات به لحاظ کیفیت و کمیت تجربههای جدیدی را آغاز کردند. بعد از گذشت یک دهه مقاومت در برابر خوی تجاوزگری و بازگشت آرامش به کشور، مطبوعات وارد فاز جدیدی از تاثیرگذاری بر فضای عمومی جامعه شدند. محافل روشنفکری شماری دیگر از مفاهیمی همچو جامعه مدنی، مشارکت سیاسی و مردمسالاری را از طریق مطبوعات در جامعه مطرح کردند. پس از خردادماه 1376 مطبوعات وارد عرصة جدیدی شدند. در این دوران به لحاظ تفاوت دیدگاهها و برخی تندرویها فضای متشنجی به وجود آمد.
دکتر معتمدنژاد رهآورد مطبوعات این دوره را ایفای نقش برای تنوع آراء و عقاید در فضای عمومی میداند. به هر روی مطبوعات پس از 1384 اوضاع را به سمت ادبیات جدیدی سوق داد. ظهور گفتمان عدالت و مهرورزی از یک طرف و نقدهای وارد به آن از سوی دیگر فضای غالب مطبوعات شد. در سالهای اخیر این دوره، مطبوعات محلی رشد کمی خوبی داشتند، به نحوی که تمام استانها صاحب روزنامه شدند و مطبوعات طیف بزرگی از فضای عمومی کشور را در برگرفت. تاثیرگذاری بر معادلات سیاسی طبقات میانی جامعه محصول فضای مطبوعات محلی و گسترش آنهاست.
فضای مجازی علیرغم تحولات مثبتی که در عرصه خبر ایجاد کرد، فضای مطبوعات را دستخوش تغییرات مهمی کرده است. برخی مطبوعات دیگر آن تأثیرگذاری لازم را در فضای عمومی ندارند. علت اصلی آن هم اتکاء مطبوعات به باز نشر اخبار از فضای مجازی و دوری از تولیدات خبری است. البته این جدای از مجلات تخصصی است که به نشر آراء و افکار میپردازند.
بازگشت مطبوعات برای تاثیرگذاری در این دوره اخیر مستلزم ارائه تحلیل و تولید محتوای مناسب با فضای عمومی جامعه است. اگر این روند احیا نگردد از تاثیرگذاری مطبوعات روز به روز کاسته میشود.
ارسال: مسعود فرجالهی / تهران
مجله تخصصی "مطبوعات ایران"
شماره دوم و سوم (بهار و تابستان 1393) – صفحات 53 تا 56