اولين چاپخانه ايران
عباس ميرزا کسي بود که دستور تاسيس اولين چاپخانه سربي در تبريز را داد.
استاد سعيد نفيسي که تاريخ نگاري مستندي درباره چاپ ايران انجام داده است معتقد است، چاپخانه سربي تبريز نخستين چاپخانه اي است که انتشارات آن به دست ما رسيده است.
اولين کتاب فارسي در ايران در سال 1233 قمري درتبريز به عنوان "رساله فتحنامه" نوشته ميرزا ابوالقاسم قائم مقام به چاپ رسيده است.
اولين روزنامهنگار ايران
محمدصالح شيرازي گازراني به عنوان اولين روزنامهنگار ايراني نام خود را در تاريخ مطبوعات جاودانه کرده است. وي در زمره دومين گروه محصلان بودکه درسال 1320هجري ازتبريزتوسط والي آذربايجان عباس ميرزا فرزند چهارم فتحعلي شاه قاجار براي يادگيري علوم وفنون به انگلستان عازم شد بعد از يادگيري فنون چاپ اولين روزنامه بنام کاغذ اخبار را در عهد قاجار منتشر کرد.
اولين روزنامه ايران
کاغذ اخبار اولين نشريه رسمي ايراني است که در سال 1252 هجري (1837ميلادي) توسط ميرزاصالح شيرازي کازراني از اولين دانشآموختگان تبريز در انگلستان به زبان فارسي در تهران منتشرشد.
قطع روزنامه 40 سانتيمتر و عرض 24 سانتيمتردر 2 صفحه صفحه اول اخبار ممالک شرقيه، صفحه دوم اخبار ممالک غربيه به خط نسخ و متن به خط نستعليق بود که در چاپخانه ميرزا اسدالله باسمهچي به صورت چاپ سنگي و در فاصله انتشار ماهنامه چاپ ميشد اين روزنامه تا سه سال عمر کرد و آخرين شماره آن در سال 1256 هجري قمري (برابر با 1840 ميلادي) منتشر شد. در پي آن روزنامههايي چون زاهاريرا دي باهارا در اروميه، وقايعاتفاقيه، چاپ شدند.
اولين روزنامه يوميه ايران
خلاصةالحوادث اولين روزنامه يوميه ايران است که در روز دوشنبه چهاردهم جمادي الآخر 1319 يا دوم اکتبر 1898 از سوي وزارت انتباعات وقت منتشر شد.
محمدباقرخان اعتمادالسلطنه که در آن زمان وزير انتباعات بود اين روزنامه را ابتدا به صورت رايگان و سپس با آبنومان ماهانه سه قران منتشر کرد.
تمام روزهاي هفته به غير از يکشنبه و جمعه منتشر ميشد و هدف انتشار آن اين بوده است که به عنوان نخستين روزنامه بکوشد علي?رغم دستگاه سانسور وزارت انتباعات آخرين خبرها را براي خوانندگان انتشار دهد.
اولين کتابخانه مطبوعاتي
در سال «1898» ميرزا محمدعليخان تربيت که يکي از آزاديخواهان تبريز بود اولين کتابخانه را بنام تربيت را در شهر تبريز تاسيس کرد.
چهار سال بعد اين کتابخانه مرکز انتشار مجله علمي و هنري «گنجينه فنون» شد که ميرزا محمد علي خان تربيت خودش سردبيري و مديريت آنرا عهدهدار بود.
اولين روزنامه خارجي
اولين روزنامه خارجي به نام وطن و يا به زبان فرانسه «لاپاراتي» بود که در سال 1293 هـ. ق که به زبان فارسي و فرانسوي منتشر ميشد. اين روزنامه توسط حسينخان سپهسالار به کمک يک مهندس بلژيکي به نام بارون رونالد انتشار يافت که ناصرالدينشاه از همان سرمقاله اول شماره اول اين روزنامه ترسيد و اجازه انتشار را به اين روزنامه نداد و روزنامه بيش از يک شماره انتشار نيافت.
اولين روزنامه برونمرزي
روزنامه اختر آغازگر مطبوعات برون مرزي ايران است، که نخستين شماره آن روز پنجشنبه 16 ذي الحجه 1292 هـ. ق. در استانبول (عثماني سابق) منتشر شد. اين روزنامه به ياري و تشويق سفير ايران در عثماني، ميرزا محمدحسنخان معينالممالک و به مديريت آقا محمدطاهر تبريزي و نويسنده آن ميرزا نجفعليخان خويي، مترجم و نايب سفارت ايران در عثماني و ميرزا مهدي اختر منتشر شد.
اين روزنامه 22 سال منتشر شد که سبکي بسيار تند و انقلابي داشت و شديداً با رژيم استبدادي و مظاهر آن دشمني ميورزيده است و اين سبک روزنامه باعث شد خوانندگان بسياري فراهم آورد و علاوه بر استانبول در قفقاز، هند و عراق منتشر ميشد.
اولين روزنامههاي فارسيزبان
اولين روزنامههاي فارسيزبان در اواخر قرن هيجدهم، (روزنامههاي محلي) در کشور هندوستان منتشر ميشدند که در اين ميان روزنامهاي بود به نام اخبار که در سال 1789م (1176 هـ. ش) به زبان فارسي در شهر دهلي نو منتشر ميشد، ولي روزنامه مهم فارسي که در هندوستان شهرت يافت «مرآتالاخبار» بود که توسط فردي به نام «راموهان روي» که از اصلاح طلبان اهل بنگال به تاريخ 20 آوريل 1822 در کلکته انتشار يافت.
وي که به کمک يک ساعت ساز انگليسي در کلکته مدرسهاي به شيوه اروپايي تاسيس کرده بود، در روزنامه خود به توسعه و بسط امور مذهبي و اصلاحات عمومي پرداخت و عقايد غربي را براي خوانندگان خود پخش ميکرد.
اولين روزنامه ملي و آزاد
تبريز اولين شهري بود که پس از فرمان مشروطه روزنامه ملي و آزاد علني در آن منتش شد. در اکتبر «1906» «ميرزا علياکبر» فرزند «سيدهاشم چرندابي» معروف اولين روزنامه تازه را به نام «ملي» در تبريز منتشر کرد. اين روزنامه که نامش يک سال بعد به «انجمن» تبديل شد به طور روزانه از طرف انجمن ملي تبريز منتشر ميگرديد. ص136
اولين نشريه فکاهي
نشريه طلوع مصور، 6 سال قبل از پيروزي انقلاب مشروطه و 6 سال قبل از نشريه هفتگي ملانصرالدين، در بوشهر توسط عبدالحميدخان ثقفي ملقب به متين السلطنه انتشار مييافته است. قريب به اتفاق محققان تاريخ مطبوعات اين نشريه را اولين نشريه فکاهي و کاريکاتوري ايران ميدانند. کويل کوهن، در کتاب تاريخ سانسور مطبوعات در ايران مينويسد: «اولين نشريهاي که سرشار از کاريکاتور بوده...».
پورفسورمولانا درکتاب سير ارتباطات اجتماعي مينويسد: در سال «1907» «عليقلي خان صفراف» که مدتي مدير روزنامهاي «احتياج» «اقبال» چاپ تبريز بود روزنامه فکاهي دوم ايران را به نام «آذربايجان» منتشر کرده اين روزنامه به دو زبان فارسي و آذربايجاني چاپ ميشد و عليقلي خان صفراف موفق شد گاهي کاريکاتورهاي خود را به رنگي نيز چاپ کند. او از اولين ناشران ايراني بود که چاپ رنگي در روزنامه به کار بردند. مطالب فکاهي «آذربايجان» مثل «طلوع» سياسي و اجتماعي بود و جنبه سرگرمي و تفريحي خالي نداشت.
اولين نشريه استاني و دومين روزنامه ايراني
"زاهاريرا دي باهارا" به معناي "اشعه روشنايي" در اروميه به سال 1265هجري - قمري 1849ميلادي اولين نشريه بعد از تهران، توسط دکتر "جاستين پرکينز" رهبر هيات مذهبي آمريکايي به چاپ رسيد.
اين فرد و همراهانش نخستين مدرسه آمريکايي پروتستان را نيز در اروميه راهاندازي کردهاند که حکم جواز فعاليت اين مدرسه توسط محمدشاه قاجار صادر شده است.اين روزنامه به مدت 63 سال تاسال 1918 منتشر شد از اين نظر يکي از طولانيترين دورههاي انتشار نشريات را در بين نشريات کشور داراست.
اولين کاريکاتوريست مطبوعات
بيشک در اين زمينه بايد به نام «محسن دولو» اشاره کرد. مطبوعاتيهاي قديمي به او لقب «پدر کاريکاتور ايران» دادهاند. او بزرگترين کاريکاتوريست و طراح مطبوعات ايران در دهه 20 و 30 بود و علاوه بر طراحي در نشريات، آفيشهاي سينمايي را نيز نقاشي کرده و به تصوير ميکشيد.
مرحوم دولو برنده جايزه بهترين کاريکاتور در نمايشگاه جهاني مونترال کانادا شد و بعدها مجلهاي به نام «کاريکاتور» را نيز منتشر کرد.
اولين نشريه و مجله زنان
نخستين نشريه اختصاصي زنان در ايران، به نشريه «دانش» است. صاحب امتياز و ناشر اين روزنامه «خانم دکتر کحال» بود.
او به قلم خود در معرفي نشريه اش اينگونه مينويسد: «دانش روزنامهاي است اخلاقي، علم خانهداري، بچهداري، شوهرداري، مفيد به حال دختران و نسوان و به کلي عاري از سياست و پلتيکهاي سياسي مملکت که از آنها سخن نميگوييم. تاريخ انتشار دانش، ماه رمضان 1328 قمري است.»
در سال 1332 و رونق مطبوعات ايران و همهگير شدن آنها در اجتماع، مجله هفتگي «زن روز» توانست جايگاه ويژهاي در ميان طبقه زنان پيدا کرده و به عنوان دومين مجله زنان، نام خود را ماندگار کند.
مجلهاي که انتشارش تا به امروز ادامه دارد. مجله هفتگي زن روز در سال 1343 توسط موسسه کيهان به اين جرقه پيوست.
اولين مجله کودکان
اولين مجله حرفهاي کودکان در تاريخ مطبوعات، مجله «کيهان بچهها» است. تا قبل از آن در حوالي سال 1330 شمسي مجلهاي به نام «بازي» مخصوص دانشآموزان درآمد که بيش تر از 3 شماره دوام نيافت و تعطيل شد.
اولين شماره مجله کيهان بچهها توسط موسسه کيهان در تاريخ ششم ديماه سال 1335 در تيراژ 20 هزار نسخه و با قيمت پنج ريال منتشر شد، که مورد استقبال قرار گرفت و فعاليت اش تا کنون ادامه داشته است.
اولين نشريه ادبي
اولين مجله ادبي، مجله ادبي «دانشکده» به مديريت و سردبيري «ملک الشعراي بهار» بود. مجلات «ارمغان» وحيد دستگردي و «مهر» مجيد موقر نيز در دوره اي کوتاه منتشر شدهاند.
اما تنها نشريه ادبي معروف و ماندگار آن سالها مجله «يغما» بود که مديرش دکتر «حبيبالله يغمايي» سي و پنج سال آن را منتشر کرد و خود در روزهاي آخر به صورت دردناکي در اوج فقر جان سپرد.
اولين مجله سينمايي
اولين نشريه سينمايي ايران را «علي وکيلي» صاحب «گراند سينما»، با عنوان «نمايشات سينما» و در سال 1309 خورشيدي منتشر کرد.
اين مجله به صورت ماهانه در ميآمد و اخبار سينماي ايران و برنامه گراند سينما و «سينما سپه» را اعلان ميکرد: «خبرهايي با عنوان سينماهاي داير طهران و پروگرامهاي فعلي». اين نشريه در شماره دوم همان سال تعطيل شد.
اولين مجله ايران
سابقه چاپ اولين مجله در ايران به دوره قاجار و مجلهاي به نام (فلاحت مظفري) بر ميگردد که محتويات آن درباره کشاورزي است. اين مجله در سال 1318 قمري برابر با 1900 ميلادي از سوي (اداره کل فلاحت) به چاپ رسيد.
اولين چاپخانه افست مطبوعاتي
در دهه پنجاه همايون صنعتي با ايجا چاپخانه افست در اول جاده هراز و نصب بيش از 10 دستگاه افست تحول بزرگي را در صنعت چاپ و بهبود کيفيت چاپ کتاب و مطبوعات به وجود آورد.
اولين مجله تمام رنگي
اولين مجله رنگي يا به اصطلاح 3 رنگ مجله اطلاعات ماهانه بود که چاپ آن با دستگاه هايدلبرگ درسال 1327 اتفاق افتاد. هايدلبرگ يکي از بهترينها بود، البته موسسه اطلاعات بعدها با وارد کردن دستگاه هليوگراور انقلاب بزرگي را در مطبوعات به وجود آورد.
اين دستگاه به درد نشريات با تيراژ پايين نميخورد و تيراژ بالا ميخواست.
اولين کانون مديران مطبوعات
بعد از ماجراي 28 مرداد 1332 گروهي از مديران جرايد و مجلههاي معروف آن زمان دور هم جمع و پايهگذار کانون مطبوعات ايران شدند.
اين گروه بيشتر مديران را در خود جاي داده و از روزنامهنگاران خبري نبود. مديراني مانند دکتر رحمتالله مصطفوي(روشنفکر)، نعمتالله جهانبانوني(فردوسي)، دکتر علي بهزادي (سپيد و سياه)، احمد و حميد هاشمي(اتحاد ملي)، ابوالفضل مرعشي(اتحاد ملل)، عبدالکريم طباطبايي(هفتهنامه و سالنامه دنيا)، علياکبر صفيپور(اميد ايران) و دکتر عسگري(مجله خوشه).
اولين انجمن مطبوعات در ايران
در اواسط دهه 40 دولت به مطبوعات اعلام کرد به شرطي به آنها کمک ميکند که دور هم جمع شوند. بنابر اين اعلام، مديراني چون دکتر مصباحزاده، عباس مسعودي و اميراني وارد اين حلقه شدند و روزنامهنگاران و مديران ديگر با پيروي از اين افراد انجمن مطبوعات را به وجود آوردند.
گردآوري: الهه اردلاني
براي كسب اطلاع در مورد اولينهاي مطبوعات لرستان و همچنين تاريخچه كامل آن اينجا كليك كنيد