1. کامکارها شایستهی تحسین هستند. چه آنکه در روزگار ما، تمامی گروههای موسيقيِ دارای قدمت، یکی یکی و به انحاء مختلف، از هم پاشیدهاند! اما خانوادهي کامکار، در عبور از این همه سال و گذر ایام، همدلی و انسجام خود را حفظ کردهاند و همچنان میخوانند و مینوازنند.
پیشینهی پربار و سراسرافتخار هنری این خانواده معظم، چنان تنوع و گوناگونی از موسیقی ايراني را شامل میشود که در کمتر عرصهای و فقط توسط تعدادی از هنرمندان دیگر عرصه موسیقی تکرار شده است.
هستند بسیاری از افراد که موسیقی کردی را با کامکارها میشناسند. این شناخت، آگاهی و تعظیم در برابر بزرگی آثار موسیقایی این گروه، بیسبب حاصل نشده است. تنوع و رنگارنگی فرمی و محتوایی آثار خلق شده کامکارها بهحدی است که هر کدام از این آثار نمونه و وزنهای در موسیقی ایران محسوب میشوند.
تجربههای مختلف و متنوع کامکارها در فرمهای موسیقی ضمن نشان دادن تواناییهای بسیار این گروه در حوزه موسیقی کردی در مرتبهای بالاتر و در موسیقی ملی ایران نیز ستودنی و افتخارآمیز است.
کارهای ارکسترال مانند"برتارک سپیده"،"زردی خزان"،"در گلستانه"،"شباهنگام"و سوییت سمفونیک "افسانه سرزمین پدریام" در کنار حضور موثر و تاثیر گذار در دو گروه بزرگ شیدا و عارف، از دیگر فعالیتهای پربار این گروه دیرینه است.
کامکارها در موسیقی "لری" نیز با هنرمندان لرستانی همکاری موثر داشتهاند که حاصل آن خلق آثار ماندگاری چون "تال"،"داغ شقایق" و "برف پیری" بوده است.
از دیگر مشخصههای بارز در آثار این گروه، وجود رنگ مایههای بومی و محلی در بیشتر آثار ارکسترال کامکارهاست که ضمن حس تعلق خاطر به سرزمین کردستان، از دیگر سو به تنوع ملودیک اثر نیز کمک میکند تا شنونده شاهد رنگها و صداهای بیشتری در این گونه آثار باشد. این نشانهها در آثار ماندگاری مانند "بر تارک سپیده" و "افسانه سرزمین پدریام" ضمن همخوانی با کلیت اثر، دارای شخصیتی جداگانه در کل اثر میباشد.
2. گروه کامکارها که سالیان سال است در عرصه موسیقی ملی و محلی فعالیت موثر دارد، از دیرپاترین گروههای موسیقی به شمار میرود که نه تنها گذر ایام نتوانسته است غبار اندوه و جدایی بر آن بيافکند، بلکه هرازگاهی با ورود دیگر اعضای جوان این خانواده پوست انداخته و به راهش ادامه داده است.
در روزگاری که کسی را توان دیدن موفقیت دیگری را نیست و همه مترصد فرصتی هستند که دیگران را به هر وسیلهی ممکن از صدر به زیر بکشند، کامکارها فرصتی مغتم هستند برای همه ما که بدانیم میشود با هم بود و با هم ماند.
کامکارها در طول سالیان از چنان شناسنامه موجه و پر باری برخوردار شدهاند که تمام فستیوالها و جشنوارههای معظم موسیقی جهان منتظر حضورشان هستند. کامکارها افتخار ایران هستند. بیآنکه بخواهیم با بحثهای دگم و تعصبات تخریب کننده قومیتی هر مسئله و رویدادی را بسنجیم منصفانه و دور از تعصبات کورکورانه و لجاجتهای کودکانه باید دانست که این خانواده بزرگ وارجمند برای موسیقی ایران رنجها و مرارتها کشیده است و به پاس اینهمه زحمت باید قدردان آنان بود.
3. حضور کامکارها و گروههای بزرگی از این دست در ادامه حضور گروه استاد "كيوان ساکت" و "سالار عقيلي" در خرمآباد، اتفاق فرهنگی فرخندهای است که باید به فال نیک گرفته شود.
این فرصت مغتنمی برای علاقهمندان موسیقی است که گوششان به نواهایی نو آشنا گردد. خرمآباد باید مرکز موسیقی باشد چرا که این هنر ارجمند در خرمآباد و لرستان از چنان مقبولیت و غنایی برخوردار است که امروز به یکی از مشخصههای بارز فرهنگی این سامان بدل گشته است و اگر بگوییم لرستان را با موسیقیاش میشناسند، سخنی به گزاف نگفتهایم!
مسألهای که در این بین حائز اهمیت است مراودات فرهنگی در حوزههای مختلف فرهنگ و هنر است. مردم خرمآباد طي چند سال اخیر ثابت کردهاند تا چه اندازه تشنهی حضور در اینگونه اتفاقات فرهنگی و هنري هستند. باید قدر این حرکتهای فرهنگی دانسته شود و با بحثها و عملکردهای سلیقهای و البته تخریبی در برابر این موج مثبت فرهنگی سنگاندازی نشود.
وقتی در یک پنجشنبهشب سرد زمستانی بيش از هزار نفر از لرستانيها را برای حضور در یک کنسرت بزرگ موسیقی حضوری معنادار پیدا میکنند، باید همه و همه (مسوولان و عموم مردم) خشنود باشند که شهر ما نیز از رخوت و سکون خارج شده و بیصبرانه منتظر رویداد بعدی فرهنگی است و دلسوزانه و مهربانانه فضا را برای اینگونه رویدادهای فرهنگی و هنری آماده کنند.
خرمآباد باید و باید اینگونه رویدادهای گوناگون فرهنگی و هنری را تجربه کند. مگر اتفاقی میافتد که دیگران لرستان را با سینما بشناسند؟ چرا این همه موضعگیری بیپایه و از سر بغض در برابر این اتفاقات مثبت فرهنگی گرفته میشود؟ چرا نباید لرستان را با تئاتر با هنرهای تجسمی و کتاب و موسیقی بشناسند؟!
این آمد و شدهای فرهنگی و حضور گروههای قدر موسیقی و افراد موجه سایر حوزههای هنری که پیشینهای مشخص و تابناک در کشور عزیزمان دارند، فضای شهر و استانمان را در کوتاهمدت به فضایی فرهنگی مبدل میکند. تا باد چنین بادا ...
سعید عسکریعالم