یادش به خیر چه شور و حالی داشتیم، همه دلمشغولیمان شده بود جنگ، جنگی که مبتنی بر دفاع بود، جنگی که یک دنیا خصم به این ملت تحمیل کرد تا انقلاب نو پای خمینی کبیر را از پای در آورند، اما ما بودیم تا با دستخالی به دنیا اثبات کنیم این نهال به باد هوی و هوس و سرمستی خصم از ریشه بیرون نخواهد آمد و به خون بهترین و پاکترین فرزندان این دیار آبیاری شده و سهمگینترین طوفانها هم از پس آن بر نخواهند آمد و...
آری جنگ بود، ما بودیم و حتی طعنهها و زخم نیشهای آلوده کرمهای جا خوش کرده در تنه درخت هم نتوانست ما را از راهی که با عشق برگزیدیم بازگرداند، بودیم زیرا حسین زمان در کربلا تنها بود و باید محکم میماندیم تا بر سر و سینه زدنمان در دهه محرم رنگ ریا به خود نگیرد، مگر میشود حسینی باشی و برای مظلومیت او اشک بریزی اما در موسم هجوم یزیدیان زمان فرزند خلف حسین (ع) را تنها بگذاری؟! آری بودیم و به دم مسیحایی روحالله عشق میورزیدیم و بهفرمان او همدست از کارزار با دشمن کشیدیم که اگر اینچنین نبود جنگ 20 ساله را ما در رکاب صاحب سخن و به عشق میهن عزیز میایستادیم و...
جنگ تمام شد و بازگویی آنچه پس از جنگ بر سر پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت آمد را ضرورت این مقال و مجال نمیدانم تا گمان نرود درد بسیجی نام و نان بوده و در مقابل کرمهایی که در سایه جنگولک بازیهای نیروهای اصیل انقلاب و مرزبندیهای موسوم به چپ و راست و غفلت مسؤولین به درهای باز اقتصاد رخنه کرده و به دندان طمع و بیمروتی خود شروع به جویدن هر آنچه سالها برایش بسیار جور و جفا دیدیم، نمودند،
و چه تاسف بار است که برخی مسوولان از آرمانهای انقلاب فاصله گرفته و دربها را بر روی زالوصفتان باز نموده و بهواسطه بیتفاوتی آنها کرمهای آلوده با رخنه به درون بدنه نظام از دولت و مجلس گرفته تا قوه قضاییه شروع به غارت بیتالمال کردند.
پیشانی پینهبستههایی که چهرهشان یادآور منفعتطلبان از دین خروج کرده دوران امام علی (ع) میباشد.
همانها که خودنمایی و ریاکاری بخش جداناشدنی مدیریتشان میباشد و حتی شهادت سپهبد سلیمانی و دگرگونی دنیا که پس از سالها مجاهدت پس از شهادت شناخته شد، نیز نتوانست تغییری در رفتار آنها دهد.
آنان که هیچ از درد و رنج و فساد و فحشا و شکمگرسنه کودکان و افراد تهیدست نمیدانند، اما نامه فرزند شهید و جانباز برای ثبتنام در مدرسه شاهد و سهمیه 2 درصدی استخدام آنها چشمانشان را به برق بخل و خودخواهی کور نموده و طلب خواهی و طلبکاری را از کسانی مینمایند که میز و مقامشان و همه وجود و امنیت این کشور از برکت حضور و جانفشانی پدران آنهاست و به این شیوه نعل وارونه زده تا افکار را به انحراف بکشانند و از کناری ببرند و بخورند و...، اما آقای مدیر عزیز که برای شمارش صفرهای فیش حقوقیات ناچار به تعویض عینکهای بسیاری هستی، آیا میدانی اگر شهدا و پیشکسوتان جهاد و شهادت نبودند رتبه شغلیات واکس زدن پوتین جنرالهای آمریکایی بود؟! آیا میدانی برخورد محتاطانه دنیا با ایران به جهت فرهنگ جهاد و شهادت است؟!
اگر چه سخن بسیار است اما امروز در شرایط حساستری نسبت به دوران جنگ هستیم و باید مثل دیروز نیروهای انقلاب از هر جناح و حزبی زیر خیمه ولایت گرد هم آیند تا جایی برای نفس کشیدن کرمهای آلوده این درخت تنومند وجود نداشته باشد.
امروز سخنان توهینآمیز و آلوده به تهدید رئیسجمهور آمریکا نسبت به ملت ایران که به عوامفریبی زرقوبرق دادهشده بار دیگر هشدارهای مشفقانه را متبلور ساخت و دست چدنی زیر دستکش مخملی را بیش از هر زمان هویدا ساخت تا باور کنیم دوستی و مصالحه گرگو میش آرزوی خوش باوران است.
امروز مبارزه با مفاسد اقتصادی و مدیران فاسد در اولویت مبارزه با استکبار است این مبارزه نور امید را در دل دوست داران انقلاب روشنتر خواهد نمود و در مقابل مماشات با زالوصفتان و مفسدان مردم را به آرمانهای انقلاب و ارزشهای نظام بیاعتماد خواهد کرد.
آری امروز سکان کشتی انقلاب در دستان باکفایت جانشین خلف حضرت امام (ره) میباشد و به یقین اگر خدایی ناکرده کسی دانسته و یا نادانسته و با هر هدف در این کشتی روزنهای بسازد دریای مواج برای بلعیدن، دیدگاه سیاسی کسی را نخواهد پرسید.
و به قول سعدی علیهالرحمه:
یکی بر سر شاخ، بن میبرید
خداوند بستان نگه کرد و دید
به گفتا گر این مرد بد میکند
نه با من که با نفس خود میکند