روزها و مناسبهایی مختلفی در تاریخ معاصر کشور وجود دارند که هر کدام در زمان خود از اهمیت بسزایی برخوردار بوده که معرف وقایع مهمی هستند و روزشمار و یادآوری آنها خود مصداق و گواهی است.
از خاص بودن این ایامی که در ذهن و باور مردم ماندگار و حک شده است یکی از این وقایع مهم تاریخی کشور که به جرئت میتوان آن را از روزهای بسیار مهم و تاریخساز و سرنوشتساز دانست ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ میباشد که یادآور روزی بزرگ و فرخندهای است که در آن جامعه ایرانی بعد از سالها تحقیر و سرکوب و استیلاء و سلطه خارجی که توسط ایادی داخلی و خودفروخته شکل گرفته بود که دول استعماری با وضع یک سری قراردادهای ننگین و یکطرفه در جهت مطامع و منافع نامشروع خود دست به چپاول و غارت منابع میزدند و عملاً کشور به حیاطخلوت آنان تبدیل شده بود و هیچکس را در برابر خود بهحساب نمیآوردند و به بهانههای مختلف و توخالی همچون نبود نیروی متخصص و فنی و یا فقدان ابزارها و تکنولوژیهای به روز و کارآمد و یا توجیه موازنه مثبت در جهت خوشایند بیگانگان که از حلقوم خائنین نواخته میشد در حال تاراج منابع کشور از جمله نفت بودیم که در قراردادهای سوری و یکطرفه تا سالیان سال انحصار استخراج نفت را توسط شرکتها و کمپانیهای خود قبضه کرده بودند و در کمال وقاحت و گستاخی خود را در این زمینه محق و ذینفع میدانستند و هیچ حق و حقوق برای مردم که صاحبان اصلی این ثروت خدادادی که در فقر و فلاکت به سر میبردند قائل نبودند.
از طرفی دیگر هیات حاکمه و دربار که باید حافظ منافع مردم بودند به راحتی در زد و بندهای فساد آمیز منابع کشور را به بیگانگان به ثمن بخس واگذار و به فروش میرساندند که این نوع روشهای مفسدهآمیز برای بسیاری از شخصیتهای ملی و استخواندار بسیار سخت میبود و همچون دردی سنگین بر روح و روان آنها عمل میکرد و مسئولیت تاریخی و ملی آنان را در آن شرایط نخوت و انفعال مضاعفتر مینمود.
از جمله این چهرههای متنفذ و تأثیرگذار میتوان به دکتر محمد مصدق اشاره کرد که در کارنامه و سابقه سیاسی خود به پاک دستی، مناعت طبع و دلسوز و پایبند به منافع کشور و دفاع از استقلال و هویت ملی شهره بود و همواره در برابر دخالت و نفوذ بیگانگان در ساختار سیاسی کشور بهشدت حساس و موضع قوی داشت و به هیچ عنوان تحمل و تاب دخالت خارجیها و غارت منابع کشور را بر نمیتافت و سختگیرانه در برابر آنان اقدام مینمود.
از جمله افراد دیگر که در کابینه دکتر محمد مصدق حضور داشت میتوان به دکتر حسین فاطمی اشاره کرد که او را از طراحان و مشوقان اصلی ملی شدن صنعت نفت به مصدق میدانند که یاری وفادار بود که رابطهای عمیق و گسست ناپذیر میان آنها وجود داشت و تا واپسین لحظات عمر فاطمی که به جوخه تیرباران سپرده شود بر وفا و مودتش نسبت به مصدق کبیر وفادار ماند.
دکتر محمد مصدق موقعی که بر منصب نخستوزیر نشست با ذکاوت و جسارت خود و با دفاع محکم و مستدل در عرصه بینالمللی حقوق حقه مردم را به اثبات رساند و دست بیگانگان را برای مدتی از منابع نفت کوتاه نمود و فصل نوینی از خودباوری و اتکا کشورها به خود بر پایه استقلال بدون توجه به دخالت بیگانگان در منطقه را پایهگذاری کرد و بهعنوان الگو و نمونهای موفق و منحصربهفرد در روابط کشورها در عرصه بینالمللی معرفی میشد و نام او بهعنوان چهرهای ملی در تاریخ معاصر شناخته میشود که راهش و مرامش میتواند همچنان بهعنوان الگویی موفق از یک توسعه و روشی نوین و درونزا موردتوجه قرار گیرد که در آن شرایط و روزگار سخت با تمهیدات و ابتکار خود که بر گرفته از شناخت عمیق و اتکاء به مردم بود عمل نماید و هوشمندانه توانست اعتماد و باور به مردم را به عنوان سرمایه اجتماعی و بزرگ جلب کند.
علیرغم شکلگیری کودتا و دسیسه بیگانگان و دربار در آن برهه از زمان بهر حال دکتر مصدق در حد مقدورات و توانش توانست در جهت رهاورد خود که همانا بحث نفت بود به خوبی عمل نماید و چهره واقعی و کریه خودفروختگان و عُمال داخلی را در نزد افکار عمومی افشاء نماید و قدرت تصنعی و شکنندهای که متکی به سرنیزه و کودتا بود نتوانست امنیت و ثبات را برای سلطنت به وجود آورد و بر عکس پیش از پیش به شکاف عمیق میان مردم و دربار در بلندمدت انجامید که نتیجه غایی آن همانا در انقلاب ۵۷ به خوبی آشکار شد که اتکا صرف به خارج و نبود عنصر مردم که از هر قدرتی برتر و بالاتر است بهشدت سست و لرزان میباشد و ره به جایی نخواهد برد و به قول معروف بر سرنیزه میتوان اتکا کرد ولی بر روی آن نمیتوان هرگز نشست.
محسن رستمی
پایگاه خبری یافته