بوقلمون‌صفت نام داستان کوتاهی از چخوف نویسنده روسی است که در چند خط واضح، خط‌مشی زندگی بسیاری را به تصویر می‌کشد و نامش را بوقلمون‌صفت گذاشته.
اینکه چرا در لغت‌نامه که جستجو می‌کنی در مقابل این کلمه نوشته‌اند رنگ عوض کردن، توضیحش در مقابل بوقلمون کمی سخت به نظر می‌رسد، هر چند واژه‌ای است جا افتاده و نیازی به کنکاش در مورد ریشه آن نیست اما در مورد کسانی که در موردشان به کار می‌رود پیدا کردن ریشه‌شان اندکی سخت است.
البته این نوع رفتار در همه انسان‌ها کم‌وبیش هست، اما عموماً در کسانی که به دنیای سیاست وارد می‌شوند اندکی بیشتر است. یا شاید این‌طور باید گفت که تعداد بوقلمون‌ها در زمین سیاست در دنیا بیشتر از بقیه زمین‌هاست.
اینکه انسان‌ها تغییر می‌کنند یک امر طبیعی و به‌غایت زیباست. انسان تنها با تغییر و تحول است که به کمال خواهد رسید. کسی با یک کتاب، با یک فیلم و با یک سفر ممکن است تغییر کند و کسی با یک دیدار، با یک جمله و. به‌هرحال انسان و روح انسانی هرلحظه در حال چرخش از مداری به مدار دیگری است و تا اینجای قضیه مشکلی وجود ندارد اما این تا جایی است که اصول ثابت انسانی و رعایت خود انسان در مرکز وجود داشته باشد، نه منافع خود شخص.
هر زمان مرکزیت تغییر کند مدارها همه در جهتش تغییر می‌کنند و اینجاست که به فردی که هرلحظه و هر بار به طرفی می‌چرخد و خورشیدش عوض می‌شود و هم‌زمان قبله‌اش، بوقلمون سفت می‌گویند که چپ و راست و اصول و اصلاح برایش فرقی ندارد و نردبان توجیه برایش بلند نیست! هر وقت بخواهد می‌چرخد و می‌چرخد و نامش را تغییر داده به سیاست و خود را سیاستمدار می‌داند. او به فکر فرزند که هیچ که به فکر نوه و نتیجه هم هست، شاخک‌های تیزش تمام ارتعاشات عالم را می‌شنود و خوش به حالش است اگر احیاناً برادری داشته باشد و از یک ژن باشند که تمام این‌ها را در دو ـ سه و یا بیشتر باید ضرب کرد تا دنیای سیاسیِ شهری قبیله گرا را درک کنی و مردان سیاستش را دست‌کم نگیری که هر بار معجزه‌ای در آستین دارند و ید بیضایشان را فقط در روز بعد انتخابات رومی کنند تا نشان دهند مرد سیاست دهنش قرص است!
جالب اینجاست که برای اینان هیچ‌وقت شکستی در کار نیست، چون همیشه رفیق برنده بوده‌اند. در روزهای نزدیک به انتخابات مجلس یازدهم قلم‌ها هم برمدار افراد می‌چرخد نه بر مدار انسان و سخت است که از مذهب بگویی که به جایی می‌چسبی و سخت است که از تئوری‌های سیاست و اخلاق بگویی که به‌جای دیگری می‌چسبی!
 
نویسنده: جواد سلیمانی
 

بوقلمون‌ صفتی